کتاب تیمهای رویایی
معرفی کتاب تیمهای رویایی
کتاب تیمهای رویایی نوشته شین اسنو با ترجمه زهره نوروزی منتشر شده است. این کتاب به شما یاد میدهد چگونه است که گروههایی از انسانها در کنار هم کار میکنند و به دستاوردهای فوق تصوری میرسند؟ چگونه تیمی رؤیایی تشکیل داده و به پیش بریم.
درباره کتاب تیمهای رویایی
منطق حُکم میکند که انسانها در تشریک مساعی و کار گروهی سرآمد همه مخلوقات باشند. حال چگونه است که بسیاری مطالعات نشان میدهد که یک فرد مستعد و توانا میتواند عملکرد بهتری نسبت به یک گروه از افراد داشته باشد. هرچند، استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد؛ منظور همان تعدادِ انگشتشمار از «تیمهای رویایی» است که در برابر چالشها و بنبستها نه تنها نمیشکنند که میبالند و اوج میگیرند. شکوهمندترین برههها در تاریخ، نه صرفاً در تاریخِ ورزش که در کسبوکار و هنر و علم، زمانی متبلور شدهاند که انسانهایی به هم ساختند (دوشادوش هم قرار گرفتند) و بنیادِ لشگرِ غم (موانع پیشِ رو) را برانداختند. همان هنگام که دستهایشان را به هم داده و متحد شدند، بر شانه بزرگانی که پیش از آنها بودند ایستادند و به افقِ پیش رویشان چشم دوختند.
پشتِ این اعجاز، علم نهفته است. تیمهای رویایی همینجور بیضابطه و بینظم به وجود نمیآیند. این تیمها نتیجه تعاملات ظریفی هستند که چندان هم مشهود و عیان نیستند. بهمحض اینکه چگونگی عملکرد آنها را کشف کنیم، میتوانیم این اکسیر را در مواردِ پرشمار دیگری نیز به کار ببریم. از روابط شخصیمان گرفته تا کسبوکارهایمان و درنهایت جهانی که بهشدت و عاجزانه محتاج این است که ما دست از سر هم برداریم و دست در دست هم نهیم به مهر و آبادی و آبادانی به ارمغان بیاوریم.
تیمهای رویایی همینطور بیضابطه و بینظم به وجود نمیآیند. این تیمها نتیجه تعاملات ظریفی هستند که چندان هم مشهود و عیان نیستند. بهمحض اینکه چگونگی عملکرد آنها را کشف کنیم، میتوانیم این اکسیر را در مواردِ پرشمار دیگری نیز به کار ببریم. یافتههای جدید در علوم روانشناسی و عصبشناسی اکسیر جادوییِ پیشبردِ تیمی رویایی را کشف کردهاند. در این کتاب هشت قاعده کلی مطرح میشود:
۱. نیروهای جورواجور جذب کنید، نه جفتوجور
۲. مؤید تنش و کشوقوس باشید.
۳. همه را به بازیِ گروهی وادارید.
۴. دگراندیشی را تاب آورده و ارج نهید.
۵. ایدههای عجیبوغریب بسیاری را بررسی کنید.
۶. افراد را وادار به مشارکت کنید.
۷. منادیِ عدمِ تعصب باشید.
۸. بهوفور داستان تعریف کنید.
خواندن کتاب تیمهای رویایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به دنبال موفقیت در کسب و کارشان هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تیمهای رویایی
اگر در پی کسبوکاری متعارف هستید، تنش به کارتان نمیآید. حال آنکه تیمهای رویایی همواره مرزها را در مینوردند و برای این منظور عمداً به تنشهای داخلی دامن میزنند. در ماه مِی سال ۱۹۹۸، کرایسلر، تولیدکننده آمریکایی اتومبیلهای دوج و جیپ، اعلام کرد با شرکت دایملر-بنز، یکی از بهترین شرکتهای تولیدی اروپا ادغام میشود. تصور میشد که کاراییِ بیرقیبِ کرایسلر به همراه قابلیتهای نوآوری افسانهای شرکت دایملر-بنز، ترکیبی بینهایت موفق در صنعت خودرو به وجود میآورد. مجموعه ادغامشده دارای ارزش بازاری در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار بود.
ظرف سه سال، ارزشِ بازارِ دایملر-کرایسلر به ۴۵ میلیارد دلار سقوط کرد. در کمتر از ده سال پس از ادغام، دو شرکت از هم جدا شدند و یک شرکتِ سرمایهگذاریِ خصوصی، کرایسلر را به مبلغ ۶ میلیارد دلار خریداری کرد. بااینحال، آنها موفق به احیای شرکت نشدند و کرایسلر کارش به اعلام ورشکستگی کشید.
خب کجای کار دایملر-کرایسلر اشتباه بود؟ به زبان ساده، آلمانیها و آمریکاییها که حالا قرار بود با هم کار کنند، عادتهای ارتباطی متفاوت، روشهای متفاوتی در اداره شرکت، انگیزهها و روشهای مذاکره متفاوت و دیدگاههای کاملاً متفاوتی داشتند. وجود مغایرتِ فرهنگی باعث نابودی دهها میلیارد دلار از ارزش سهام شد.
هرچند این تمام ماجرا نبود. دایملر-کرایسلر موفق به استفاده از تفاوتهای بینِ خود برای خلق اتفاقی چشمگیر و سترگ نشدند. تفاوتهای دوقطبیسازی که باعث نابودی ارزش سهام شد اگر بهطور صحیح، جهتدهی شده بودند میتوانستند با همان توان، باعثِ افزایشِ ارزش سهام شوند. بهجای اینکه همیشه و به هر قیمتی از تضاد اجتناب شود، میتوان و باید آن را مدیریت کرد تا موفقیتی چشمگیر به دست آورد.
بهعنوان مثال، در سال ۱۹۰۱ دو مغازهدار در دیتونِ ایالتِ اوهایو در تلاش بودند بفهمند چگونه میتوان یک ماشین پرنده ساخت. ویلبر و اورویل رایت یک مغازه کوچکِ دوچرخهفروشی را اداره میکردند. آنها بهشدت و با اشتیاقِ زیاد درگیر یافتن راهی برای استفاده از مهارتهایشان در ساختنِ ماشین پرنده بودند. آنها هرگاه میخواستند مسالهای را حلوفصل کنند، شروع به جروبحث میکردند و صدایشان را بالا میبردند؛ اما حرکت بعدی آن دو بهغایت جالب بود. پس از کلی بگو مگو، فتیلهٔ جروبحث را پایین میکشیدند، موضع خود در بحث را با موضعِ طرفِ مقابل عوض میکردند و دوباره شروع به دادوبیداد میکردند. کسی که تا قبل از این در مخالفت با موضوع بحث میکرد حالا به طرفداری از آن به استدلال میپرداخت و برعکس. ویلبر و اورویل رایت آنقدر به این کار ادامه میدادند تا راهحلی برای مسالهای که در آن به بنبست رسیده بودند پیدا میکردند.
حجم
۳۰٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۴ صفحه
حجم
۳۰٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۴ صفحه