کتاب دوست داشتن آغاز مرگ است
معرفی کتاب دوست داشتن آغاز مرگ است
کتاب دوست داشتن آغاز مرگ است، نوشته حمید عشقی است. این کتاب اولین مجموعه داستان نویسنده است. مجموعه حاضر همانند زندگی ملغمهای است از تراژدی و درام. ملغمهای از داستانهای کلاسیک و مدرن. نگارش آنها دو سال به درازا کشید و در بین نگارش کتابهای تاریخی، نوشته شده است. اگر در داستانی به انجمن ادبی داستانخوانی و یا نویسندهای اشاره شده، بهطور حتم آن نویسنده و آن انجمن وجود خارجی داشته و بخشی از تجربه زیستی نویسنده است.
خواندن کتاب دوست داشتن آغاز مرگ است را به چه کسانی یپشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب دوست داشتن آغاز مرگ است
من تبدیل به این شده بودم. مثل اینکه کسی بگه این پاندول رو تکون بده. عرق کرده بودم. گریه میکردم و خودم رو خیس کردم. مأمورها شروع به خندیدن کردند و التماسهای من هر سی ثانیه تکرار میشد: من زن دارم... بابا به خدا بدبختم... اصلاً چرا من باید این کار رو بکنم... مگه کم بدبختی دارم؟...
و هر بار این جملات را تکرار میکردم. بچه که بودم درسم خیلی خوب بود و خیلی سؤال میپرسیدم و اگه کسی جواب نمیداد، سؤالم رو تکرار میکردم. پدرم کارگر کورهپز خانه و همیشه خسته بود. وقتی چند سؤال از او میپرسیدم از کوره درمیرفت و میگفت: «من چه بدونم آخه. تو هم وقت گیر آوردی بچه؟... درسات رو خوندی؟... برو درسات رو بخون. برو بشین و بنویس.» وقتی جواب میدادم که مشقهایم را نوشتم با عصبانیت میگفت: «بشین و بنویس. دوباره بنویس. چقدر یه سؤال رو تکرار میکنی...»
یکبار از آقای صادقی پرسیدم: «تکرار یعنی چی؟» او هم در جواب گفت: «تکرار یعنی مرگ، یعنی هیچی.» تکرار اصلاً قشنگ نیست؛ اما زندگی من تکرار شد. من هر روز مسافرکشی میکردم. سکینه هر شب جدا از من میخوابید. برادرم یکبار گفته بود که سکینه را دیده که سوار ماشین لکسوز همسایه شده. یکبار هم بقال محل بدون اسم بردن از کسی گفت: «زنا فکر میکنن هر کی لکسوز داره، آدمه!» خیلی از دست همسایه عصبانی بودم...
به شکل دردناکی تکان میخوردم. نمیدانم چند ساعت بود که تاب میخوردم؛ اما یکدفعه سروان از در وارد شد و نگاهی به دو تا مأمور و من کرد و گفت: «بیاریدش پایین. بچه پیدا شد.»
حجم
۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه