کتاب سازمان باز

کتاب سازمان باز نوشته جیم وایت‌هرست، یکی از مدیران عرصه کسب وکار درباره خلاقیت در کار سازمانی است. وایت‌هرست در این کتاب درباره این موضوع صحبت می‌کند که  مدیران چگونه می‌توانند کارمندان خود را ترغیب کنند که استعدادها و خلاقیت‌های خود را در سازمان به کار بگیرند.

 درباره کتاب سازمان باز

آن دسته از توانایی‌های انسان که بیش از همه برای رسیدن به موفقیت ضروری هستند، آن توانایی‌هایی که می‌توانند به سازمان‌تان کمک کنند؛ بیشتر انعطاف‌پذیر، خلاق و شگفت‌انگیز باشند، دقیقاً همان‌هایی هستند که نمی‌توان مدیریت‌شان کرد. اگرچه می‌توانید کارمندان از لحاظ مالی وابسته را وادار کنید مطیع و سخت‌کوش باشند اما نمی‌توانید ابتکار، خلاقیت یا اشتیاقشان را کنترل کنید.

این توانایی‌های انسان را می‌توان یک موهبت الهی دانست. کارمندان هر روز تصمیم می‌گیرند که آنها را با خود سر کار بیاورند یا در خانه بگذارند. به‌عنوان رهبر چطور محیطی ایجاد می‌کنید که افراد را ترغیب کند داوطلبانه این «موهبت‌ها» را به شما عرضه کنند؟

جیم وایت‌هرست، مدیرعامل رِد هَت در کتاب کاربردی و جذاب سازمان باز به این سؤال پاسخ می‌دهد. رد هت که هفت هزار عضو دارد، یکی از شرکت‌های معدودی است که از بده‌بستان‌های قدیمی بین مقیاس و چابکی، بهره‌وری و نوآوری و نظم و توانمندسازی عبور کرده است. 

جیم در این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه ایده‌های شفافیت، تشریک‌مساعی و شایسته‌سالاری را در سازمان‌تان عملیاتی کنید. مهم‌تر از آن شما را به چالش می‌کشد که در اساسی‌ترین پیش‌فرض‌هایتان در مورد نحوه انجام کارها تجدیدنظر کنید، آن هم نه کارهای کوچک و حاشیه‌ای؛ بلکه کارهای بزرگ، پیچیده و کارهایی که نقش اساسی در ماموریت‌تان دارند.

خواندن کتاب سازمان باز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 صاحبان شرکت‌ها و مدیران سازمان‌ها مخاطبان اصلی این کتاب‌اند.

 درباره جیم وایت هرست

وایت‌هرست در سال ۱۹۸۹ با مدرک کارشناسی اقتصاد و علوم کامپیوتر از دانشگاه رایس در شهر هیوستون ایالت تگزاس فارغ‌التحصیل شد. همچنین به دانشگاه فردریش الکساندر در شهر ارلانگن آلمان رفته است و دارای مدرک دوره عمومی مدرسه اقتصاد لندن است. او مدرک MBA خود را در سال ۱۹۹۴ از هاروارد گرفت. مجمع اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۷ وایت‌هرست را در حالی که مدیر ارشد عملیات شرکت هواپیمایی دلتا بود، برای عنوان رهبر جوان جهانی نامزد کرد.

 او از زمانی که در سال ۲۰۰۸ به رد هت پیوست تاکنون، شرکت را رشد داده و تاثیرگذاری‌اش در مجموعه‌ای از صنایع را با رسیدن به نقاط عطف کلیدی افزایش داده است. برجسته‌ترین نقطه‌عطف در تاریخ حضور وایت‌هرست در رد هت در سال ۲۰۱۲ روی داد که این شرکت به اولین شرکت نرم‌افزار منبع‌باز با درآمد یک میلیارد دلاری تبدیل شد.

رد هت تحت رهبری وایت‌هرست در فهرست سال ۲۰۱۱ «پرشتاب‌ترین شرکت‌های فناوری» مجله فوربس قرار گرفته، در فهرست سال ۲۰۱۱ «۱۰ شرکت جدید آمریکایی برتر» اینوسترز بیزینس دیلی در رده هفتم جای گرفته و در فهرست سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ «نوآورترین شرکت‌های جهان» مجله فوربس حضور داشته است. رد هت در سال ۲۰۰۹ برای قرار گرفتن در شاخص S&P ۵۰۰ انتخاب شد و گلس‌دور۱ در سال ۲۰۱۴ این شرکت را به‌عنوان یکی از بهترین محیط‌ها برای کار کردن برگزید.

 بخشی از کتاب سازمان باز

بعد از اولین سال حضورم در رد هت، به‌مرور این پرسش در ذهنم شکل گرفت که به‌عنوان رئیس و مدیرعامل واقعا چه نقشی دارم. تا آن زمان به‌تدریج داشتم قدرت و ظرافت فرهنگ و مدل مدیریت مشارکتی رد هت را درک می‌کردم و ارزش آن را می‌فهمیدم. واضح بود که تداوم پیشبرد و تقویت این سیستم وظیفه اول من است، اما مساله‌ای که کمتر برایم واضح بود، نقشی بود که باید در ایجاد تغییرات در جهت‌گیری استراتژیک ایفا می‌کردم. مطمئنم بسیاری از رهبران رد هت نیز همین پرسش را از خودشان پرسیده‌اند.

پاسخ زمانی به من الهام شد که داشتم در مورد بیانیه ماموریت‌مان فکر می‌کردم. همان‌طور که احتمالا از فصل ششم به یاد دارید، در این بیانیه آمده است: «ماموریت ما این است که زمینه‌ساز جامعه‌های مشتریان، مشارکت‌کننده‌ها و شرکا در ایجاد فناوری بهتر به شیوه منبع‌باز باشیم.» هرچه بیشتر به این مساله فکر کردم، بیشتر متوجه شدم که پاسخ دقیقا پیش رویم بوده است. نقشم رهبر زمینه‌ساز یا کاتالیزور سازمان است.

یکی از دشوارترین و ظریف‌ترین بخش‌های تنظیم آن بیانیه تصمیم‌گیری در مورد واژه یا واژه‌های مناسب برای توصیف نقشی است که رد هت می‌خواهد در جوامع منبع‌باز ایفا کند. در پیش‌نویس‌های اولیه از واژه «رهبر» استفاده کردیم، اما بسیاری از افراد دخیل در این فرایند به‌سرعت اشاره کردند که این واژه کاملا دقیق نیست. از دیدگاه آنها رهبری سطحی از کنترل را القا می‌کند که ما در رد هت نداریم و نمی‌خواهیم هم داشته باشیم. برای مفهوم شایسته‌سالاری ارزش زیادی قائلیم و به نظر می‌رسید رهبر خواندن رد هت این‌طور القا می‌کند که ما بالاتر از قوانین هستیم.