کتاب تاریخ پنهان بهائیان، تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله
معرفی کتاب تاریخ پنهان بهائیان، تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله
تاریخ پنهان بهائیان نوشته اریک استتسون تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله است. بهائیت از جمله جریانهایی است که در یکی دوقرن اخیر برای به حاشیه راندن مهدویت و واژگونی محتوایی و معنایی آن به راه افتاد.
شناخت مختصر تاریخچهٔ بهائیت و شکلگیری آن پیش نیاز شناخت اعتقادات این گروه و مقدمهای برای بررسی مغایرتهای آن با ادیان آسمانی است. همچنین پس از شناخت تاریخچهٔ این گروه، میتوان به نقد و بررسی اعتقادات آنان و شناخت تضادهای درونی تعلیمات ایشان پرداخت.
درباره کتاب تاریخ پنهان بهائیان، تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله
در این کتاب تاریخچه بهائیت بررسی و رهبران آن معرفی شدهاند. مستندات این کتاب اکثرا بر اساس کتابهای معتبر بهائی است. از آنجا که بهائیت ریشه در فرقهٔ بابی دارد و بابیان متأثر از دیدگاههای مکتب شیخیه بودند، کتاب فرایند زایش بهائیت را از زمینههای اعتقادی آن در شیخیه و سوابق تاریخی آن در بابیه هم بررسی کرده است.
خواندن کتاب تاریخ پنهان بهائیان، تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موضوع مهدویت و نقد و بررسی عقاید بهائیت و مقایسه آن با تعالیم ادیان آسمانی.
بخشی از کتاب تاریخ پنهان بهائیان، تاریخ خانواده فراموش شده بهاءالله
در سال ۱۸۴۴ شخصی به نام میرزاعلیمحمد، در ایران، ادعا کرد که باب علم و دانش است۶۹ و ازاینرو طرفدرانش بابی نامیده شدند.
او سپس اعلام کرد که همان مهدی اسلام است که قیامش وعده داده شده است و مأموریتش اعلام بشارت بزرگترین مظهر الهی است. او خود را همچون یحیای تعمیددهنده، مبشّر آمدن مسیح خواند. گرچه او خود را دارای مراتب عالی روحانی میدانست، ولی در برابر من یظهره الله ـ که قرار بود بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پس از باب ظهور کند ـ ذرهٔ ناچیز و عبد ذلیل قلمداد میکرد.
پیام باب موجب بیداری ایرانیان شد و هزاران تن از افراد فرهیخته به طرفداری از او پرداختند. این موضوع موجب خشم روحانیون شد و از بیم از دست دادن جایگاه خود، به مخالفت با این جریان پیشرو پرداختند. آنها موفق شدند حکومت را به بازداشت و زندانی کردن باب و خادمش مجاب کنند. سرانجام، حکومت آنها را به اعدام محکوم، و در میدانی در تبریز، مرکز آذربایجان، با صدها گلوله، تیرباران کرد. این رویداد ناخوشایند در سال ۱۸۵۰ میلادی روی داد.
بهاءالله، که در ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷، در طهران بهدنیا آمد، نامش حسینعلی بود و سپس لقب بهاءالله را برگزید. پس از آنکه باب امر خود را عرضه کرد، پیامش مورد قبول بهاءالله قرار گرفت و به یکی از چهرههای برجسته این گروه تبدیل شد. پس از اعدام باب، با اِعمال نفوذ گروه محرکین، بهاءالله در حومه شمالی طهران بازداشت و به طهران انتقال یافت و مدت چهار ماه به اتهام آمریت و مشارکت در ترور شاه ایران در سیاهچال محبوس گردید. * سپس براثر دخالت و اعتراض سفیر روسیه در طهران، نامبرده آزاد شد، ولی بلافاصله به اخراج از ایران و تبعید به کشورعثمانی محکوم گردید.
به موجب توافق بین روسیه، ترکیه و ایران، او به بغداد، که در آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی بود، گسیل شد. بهاءالله حدود ۱۲ سال در بغداد اقامت کرد. طی آن زمان، به مدت دو سال، در کوههای سلیمانیه عزلت گزید (و با نام درویش محمد ایرانی، در میان دراویش و صوفیان نقشبندیه کردستان عراق روزگار گذراند) بهنحوی که کسی از محل زیست او خبر نداشت. او پس از بازگشت از انزوا، خود را مظهرِ موعود باب (من یظهره الله) خواند. این اِعلام، موجب تحرک و توسعهٔ گروه بابی، تحت رهبری او، شد. از آن پس، پیروان او بهائیست خوانده شدند.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه