کتاب گرامافون
معرفی کتاب گرامافون
رمان گرامافون یک عاشقانه دانشجویی نوشته علی مرادخانی است. البته عاشقانهای از نوع ازدواج دانشجویی.
درباره رمان گرامافون
گرمافون داستان یک سیب سرخ است که از دل دانشگاه راه میافتد و در مسیرش از همه جای ایران می گذرد. از ساختمانهای مدرن شهر تهران تا بادگیرهای باشکوه یزد، از مسابقات بینالمللی رزمی تا ویرانههای سرپلذهاب و خاک نرم شلمچه را میپیماید. این اثر یک عاشقانه جوانانه و آرام و پر از مهر و محبت است.
خواندن رمان گرامافون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به رمانهای عاشقانه را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب گرامافون
چرا تنهایی؟ بذار حدس بزنم. گلوت پیش یه دختر شاه پریونی گیر کرده، داری میری جمکران دعا کنی که به هم برسین.
خندیدم. انگار این پیرمرد محرمترین آدم دنیا بود برایم توی آن لحظه:
- نصفشو درست گفتی حاجی، نصفشم نه.
و از اینجا به بعدش را انگار داشتم با خودم حرف میزدم.، نگاهم توی سیاهی شب بود و دستهایم کنار آتش. انگار حدیث نفس میکردم برای خودم:
- دختره راسراسکی دختر شاه پریونه. الانم توی اتاقش، توی قصر باباش خوابه. خبرم نداره که یه خاک بر سری تو راهش بود و الان آوارهٔ بیابون شده. رفتم جلو. گفتم میخوامت. جوابمو نداد. دوباره رفتم جلو. دوباره گفتم میخوامت. دوباره گفت نه. رفیق جونجونیشو پیدا کردم. قسمش دادم که واسطه بشه. واسطه هم شد بنده خدا؛ ولی بازم جواب نداد. رفتم به پاش افتادم. بازم انگار نه انگار. درام ما تراژدیه حاجی. قرار نیست بشه. ته تهش میشه قلبدرد و دلدرد و بیابون و این آتیش و آوارگی و غربت.
جواب پیرمرد اما جواب یک دکهدار معمول شهرستانی نبود. انگار کن توی دانشکدهٔ ادبیات بودم و یک شاعر داشت بهم جواب میداد:
+ دختر شاه پریون غریبه. نگاه به برو و بیاش نکن. نگاه به خواستگارای وزیر و وکیلش نکن. اون نه گول شمشیر تیز پسر وزیر رو میخوره، نه پول و پلهٔ پسر داروغه دلشو میلرزونه. دختر شاه پریون حالا حالاها عاشق نمیشه؛ ولی آگه یه روزی عاشق بشه، عاشق یه سیب سرخ میشه، یه گل سرخ خوشبو. سیب سرخ داری؟ حاضری بهخاطرش با غول چراغ جادو بجنگی؟
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۴۲ صفحه
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۴۲ صفحه