با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب بساط
۴٫۱
(۱۵۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بساط
«بساط» نام داستانی کوتاه از تولگا گوموشای، نویسنده معاصر اهل ترکیه است که داستان کوتاه «بازگشت به خانه» نیز از او در مجموعه «مطالعه در وقت اضافه» طاقچه منتشر شده است.
«در محلههای حاشیه نشین بساط پهن میکرد. سرش را پایین انداخته و هردفعه به سمتی میرفت. در بساطش چیزهای متفاوتی داشت. مثلاً در این موقع کفش و لباس داشت.
همیشه یک با بالاپوش لاجوردی نیروی دریایی تنش بود و یک کلاه کوچک سیاه روی سرش ویک بقچهی بزرگ روی کولش که میرفت و میرفت و یکدفعه از حرکت باز میایستاد. مثل کسی که چیزی را فراموش کرده باشد. بعد گویا آن مورد فراموش شده را به یاد آورده، نفس راحتی میکشید و بقچهی بساطش را باز میکرد با یک حرکت دست روزنامهها را پهن میکرد و چند تکه لباس و دو، سه جفت کفش را روی آنها میچید.»
شازده کوچولو
آنتوان دوسنت اگزوپری
شرطبندیآنتوان چخوف
بانوزونا گیل
یک روز انتظارارنست همینگوی
بچه مردمجلال آل احمد
شرطبندیآنتوان چخوف
شهر آی قصه ـ قسمت اول: داینامایناپوریا عالمی
تهمتآنتوان چخوف
زن زیادیجلال آل احمد
بچه مردمجلال آل احمد
گربهی چکمه پوشریحانه ظهیری
فارسی شکر استمحمدعلی جمالزاده
می شکنم در شکن زلف یارحسین سروقامت
سه پرسشلئو تولستوی
آینهمحمود دولتآبادی
گربهی لوبیا پزاسماعیل پورکاظم
سه پرسشلئو تولستوی
مغزنوشتههای یک نوزادمهرداد صدقی
گلدستهها و فلکجلال آل احمد
آخرین برگاو هنری
ماهنامه ادبیات داستانی چوک ـ شماره ۱۶۲ ـ بهمن ماه ۱۴۰۲جوجوی بازیگوش
سارا شرفی
لکنتمریم کاظمی
دنیای لگوییآرزو معظمی
خطی برای فصل عاشقیخدیجه مردانی بلداجی
سایه ای از خودممجید اوریادی زنجانی
سنگ زیرینمجید اوریادی زنجانی
در امتداد جادهمجید اوریادی زنجانی
تنها شاهد زنده و هر چی آرزوی خوبه برای توشبنم مردانی
جرعه ای از احساس و بختک غرورفاطمه مرادی
بریدههایی از کتاب
مشاهده همه (۱۴)حجم
۶٫۱ کیلوبایت
حجم
۶٫۱ کیلوبایت
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
چقدر عالی بود خیلیییی خیلیییی... دقیقا فهمیدم چی می گه و درکش کردم. وقتی چیزی که دوست داری رو نداری ترجیح میدی دیگه هیچ چیزی نداشته باشی
نمیدونم ذهن من تصویریه یا این داستان خیلی تصویری به نظر میاد، خوب بود👍
روزی وقتش میشه که باید از همه چیز خودمونو بکنیم و جدا شیم .....
کوتاه بود و عمیق
خیلی سخته بخوای گذشتتو ب حراج بذاری.خوب بود داستانش
رها و آزاد از هرچی تعلقات..حتی خاطرات !
او عاشق رها شدن بود..🍃
کتاب قابل تامل و جذابی بود . :)
احساس علاقه به چیزهایی که دیگه نمیخوایشون...... ممکنه بخواید از سایه سنگین چیزی که رو سرتونه رها بشید ولی همون سایه سنگین خیلی واستون خاطره انگیز بوده.
او متوجه شد که باید رها کند 🍃🪗