کتاب تهرانِ مخوف (جلد ۱)
معرفی کتاب تهرانِ مخوف (جلد ۱)
کتاب تهران مخوف اثری از مرتضی مشفق کاظمی است که در سال ۱۳۰۵ به صورت کتاب منتشر میشود. این اثر را باید از جمله اولین رمانهای اجتماعی ایرانی دانست. داستانی که در کنار نگاه به مسائل اجتماعی ایران بعد از انقلاب مشروطه، عاشقانهای آتشین نیز در دل خود دارد.
درباره کتاب تهران مخوف
کتاب تهران مخوف داستانی عاشقانه با نگاهی به مسائل اجتماعی روز ایران است. این اثر در دو جلد به نامهای تهران مخوف و یادگار یک شب نوشته شده است. مرتضی مشفق کاظمی بعد از نوشتن این اثر، پولی برای انتشارش نداشت. به همین دلیل آن را ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه ستاره ایران منتشر کرد. در سال ۱۳۰۵ این اثر به صورت کتاب منتشر شد و انتشارت امید فردا نیز این کتاب را در سال ۱۳۹۴ دوباره و برای مخاطبان جدید چاپ کرد.
تهران مخوف داستان عشق فرخ و مهین به یکدیگر است. فرخ و مهین که پسردایی و دخترعمه هستند، از کودکی با یکدیگر بزرگ میشوند و همبازیاند. کمکم به همدیگر دل میبندند و عشق میانشان شعله میکشد. اما فرخ که باید درس بخواند، برای مدتی از مهین دور میشود. با کمتر شدن بار درسها، فرخ دوباره نزد خانواده عمهاش برمیگردد تا یارش را ببیند اما هزاران مشکل بر سر راه وصال این دو نفر وجود دارد.
فرخ از خانوادهای معمولی و تاحدی فقیر میآید اما خانواده مهین ثروتی به هم زدهاند. پدر مهین که خوش ندارد دخترش با فرخ ازدواج کند، برای هردویشان برنامههایی میریزد و مادر مهین هم حاضر نیست فرخ را به چشم دامادش بنگرد. پدر مهین که موقعیت شغلی و مقامش را در خطر میبیند، تصمیم میگیرد دخترش را به همسری سیاوش میرزا درآورد؛ پسر یکی از ملاکان تهران که از او خواستگاری کرده است. چراکه فکر میکند به این ترتیب میتواند ثروتی به هم بزند و مقام و موقعیتش را که در خطر قرار دارد، دوباره به دست بیاورد. اما او باید فکری هم به حال فرخ بکند و نقشهای برایش بکشد....
مهین که تلاش میکند زن مستقلی باشد و در برابر تصمیم پدرش ایستادگی کند، همراه با فرخ فرار میکند. اما زندگی قرار نیست روی خوشی به آنها نشان بدهد. مشکلاتی که برایشان ایجاد میشود، برای فرخ تبعید و دوری رقم میزند و برای مهین، سرنوشتی غمبار، مانند تمام زنان دیگر. حالا چندسالی از این ماجرا گذشته است. فرخ که دور و برش فساد را به خوبی میبیند، تلاش میکند تا پای خودش به فساد باز نشود. اما از فکر انتقام گرفتن نمیتواند بگذرد.
مرتضی مشفق کاظمی در کتاب تهران مخوف نگاهی به انقلاب مشروطه و شکست آن دارد. تلاش میکند تا در خلال داستان عاشقانهای که روایت میکند، ناامیدی جامعه از بیثمری انقلاب مشروطه به تصویر بکشد و زندگی زنان را در چنین دنیایی، با چنین عقاید قدیمی، کهنه و پوسیدهای تصویر کند. او تلاش میکند فسادی را به تصویر بکشد که در تمام ابعاد جامعه تنیده شده است و سرنوشت کسانی را بگوید که تلاش میکنند دربرابر این فساد بایستند.
خرید و دانلود کتاب تهران مخوف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب تهران مخوف را به تمام علاقهمندان به رمانهای ایرانی و دوستداران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم. اگر از خواندن رمانهای اجتماعی لذت میبرید، این کتاب انتخاب مناسبی برای شما است.
چرا باید کتاب تهران مخوف را بخوانیم؟
کتاب تهران مخوف در کنار داستان عاشقانهای که دارد، سفری به دل تاریخ معاصر ایران میکند. سفری به دوران سالهای آخر سلطنت قاجار و سالهای آغازین سلطنت پهلوی. او جامعهای را در رمانش به ما نشان میدهد که گرفتار فساد شده است. در رمانی که مرتضی مشفق کاظمی نگاشته است، زن محوریت دارد و مسیرهایی که سبب میشود زن به روسپیگری روی بیاورد، بررسی شده است.
از سوی دیگر نباید نقش و اهمیت این اثر را در تاریخ ادبیات معاصر ایران و شکل دادن به رمان با تمام ویژگیهایی که باید دارا باشد، کم اهمیت انگاشت.
خلاصه کتاب تهران مخوف
(این بخش از یادداشت ممکن است انتهای داستان را فاش کند. اگر هنوز کتاب را نخواندهاید، میتوانید از خواندن این بخش صرفنظر کنید).
تهران مخوف داستان عشقی نافرجام است که میان فرخ و دختر عمهاش مهین شکل گرفته است. فرخ که دل به عشق مهین بسته است، با مخالفت پدر و مادر مهین برای ازدواج روبهرو میشود. مهین که دوری فرخ را تاب نمیآورد همراه با او فرار میکند اما چندی بعد، مجبور میشود با فرزندی که در شکمش دارد، به خانه برگردد. او در حین زایمان فرزندش جانش را از دست میدهد. فرخ که چندسالی را به اجبار به تبعید گذرانده است، حالا برای انتقام گرفتن باز میگردد.
درباره مرتضی مشفق کاظمی
مرتضی مشفق کاظمی در سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. او در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد و پس از به پایان رسیدن تحصیلاتش راهی آلمان و فرانسه شد. آنجا به تحصیل در رشتههای حقوق و علوم سیاسی پرداخت و دوباره به ایران بازگشت. در ایران در مناصب مختلفی مشغول به کار شد. در عدلیه کار کرد و سپس به وزارت امور خارجه رفت. آنجا نیز ترقی کرد؛ در ابتدا رئیس دفتر بود، کمی بعد به وزارت تشریفات رسید و چندی بعد، معاونت وزارتخانه را برعهده گرفت. چندسالی هم به عنوان وزیرمختار و سفیر ایران در هند فعالیت کرد.
مرتضی مشفق کاظمی در هجدهسالگی نوشتن کتاب تهران مخوف را آغاز کرد. او نیز مانند بسیاری دیگر از جوانانی بود که در ان دوران به اروپا میرفتند و با نگاهی انتقادی به ایران بازمیگشتند. اما توانایی او در نوشتن سبب شد تا بتواند اولین رمان اجتماعی ایرانی را خلق کند. داستانش ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه منتشر شد و در سال ۱۳۰۵ به شکل کتاب چاپ شد.
مرتضی مشفق کاظمی از جمله نویسندگانی بود که هرچند شغلشان چیز دیگری بود، اما همیشه نوشتن را غنیمت میشماردند. از او کتاب دیگری مانند روزگار و اندیشهها نیز منتشر شده است که دربردارنده خاطرات نویسنده است. او در نهایت در سال ۱۳۵۶ در پاریس، در اثر یک تصادف رانندگی چشم از جهان فروبست.
نقد کوتاهی بر کتاب تهران مخوف
کتاب تهران مخوف را باید اولین رمان اجتماعی ایرانی دانست. ادبیات ایران در آغاز قرن جدید، بزنگاههای مهمی داشت. انتشار کتاب یکی بود یکی نبود از محمدعلی جمالزاده در سال ۱۲۹۹، انتشار و به روی صحنه رفتن نمایشنامه جعفرخان از فرنگ آمده، نوشته حسن مقدم در سال ۱۳۰۰، انتشار شعر افسانه از نیما یوشیج در سال ۱۳۰۱ خورشیدی و انتشار کتاب تهران مخوف در سال ۱۳۰۵ از جمله اتفاقات مهمی است که در طول این سالها رخ داد.
کتاب تهران مخوف، هرچند داستانی عاشقانه دارد، اما نگاهی به مسائل اجتماعی ایران میاندازد. مرتضی مشفق کاظمی در تلاش است تا از ورای این داستان و روایت عاشقانهاش، سرمنشاء فساد را در ادارات ایران پیدا کند و مسئله تنفروشی زنان و روی آوردن آنان را به روسپیگری بررسی کند. او این اثر را با تاثیرپذیری از آثار نویسندگانی مانند الکساندر دوما و ویکتور هوگو نگاشت.
حسن میرعابدینی، نویسنده، استاد دانشگاه و منتقد ادبی ایرانی، رمان تهران مخوف را اثری آشفته و ضعیف از منظر ادبی میداند. با اینحال معتقد است که همدردی کردن با زنانی که سقوط کردهاند، با همین کتاب آغاز شده و تا مدتها، این اثر الگویی برای نویسندگان مختلف بوده است.
درباره شخصیتهای تهران مخوف
آنچه که باید درباره شخصیتهای رمان تهران مخوف دانست این است که شخصیتها، تیپ هستند. یعنی هرکدام نمایندهی بخشی از جامعهاند. مثلا پدر مهین، سیاستمداری سختگیر و در عین حال زنستیز است و تنها به فکر مقام و منصب خودش است. بازتاب چنین تفکری را میتوان در شخصیت علیاشرفخان نیز مشاهده کرد که به راحتی زنش را در اختیار دیگران قرار میدهد تا به خواستههای خودش برسد.
زنان نیز در این کتاب نقششان را همانطور بازی میکنند که باید بازی کنند. در واقع همان نقشی را دارند که نویسنده تلاش کرده نشان دهد: منفعل در برابر زندگی، بدون ذرهای توان و قدرت برای تصمیمگیری و در نهایت، دچار و مبتلا به سرنوشتی شوم و تاریک که از پیش برایشان تعیین شده است.
جملاتی از متن کتاب تهران مخوف
عصر یکی از روزهای اوایل بهار که هوا صاف و در نهایت لطافت بود، در باغِ بزرگ و دلکشی واقع در شمال تهران منظرهی جالبی میگذشت. در این باغ که درختان سرو و گلهای رنگارنگ و زیبایش با قامت رعنا و لطافت رخسار پریرویان رقابت مینمود، این دو کودک، یکی پسر و دیگری دختر در مقابل عمارت مسکونی باغ، سخت سرگرم بازی بودند و بههیچ چیز توجهی نداشتند. دختر بسی زیبا بود. گیسوان طلایی و چشمان آبیرنگ و بینی باریک و لبان نازک و سرخی داشت و در این موقع آثار خوشی زیادی در چهرهاش هویدا و با علاقهی مفرطی به بازی با همبازیش مشغول بود. پسر هم در وجاهت دست کمی ازو نداشت. موهای خرمایی حلقه حلقه و چشمان درشت میشیرنگ و ابروان کشیده و بینی کوچک به قیافهی او جاذبهی مخصوصی داده و آثار هوش و ذکاوت زیادی در چهرهاش نمایان بود.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه