
کتاب گلابی سیاه
معرفی کتاب گلابی سیاه
کتاب گلابی سیاه نوشتهی مریم اهرپور، نمایشنامهای است که انتشارات سراچه دل آن را منتشر کرده است. این اثر با محوریت رویدادهای تلخ بمباران شیمیایی سردشت و روستای رشهرمه، به روایت زندگی افرادی میپردازد که قربانی جنگ و سیاست شدهاند. نمایشنامه با نگاهی انسانی و اجتماعی، سرگذشت خانوادهها و کودکانی را بازگو میکند که در سایهی جنگ، هویت و ریشههای خود را گم کردهاند. گلابی سیاه با بهرهگیری از دیالوگهای زنده و صحنهپردازی ملموس، تلاش میکند بخشی از دردها و زخمهای بهجامانده از جنگ را به تصویر بکشد و صدای فراموششدگان را به گوش برساند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گلابی سیاه
گلابی سیاه اثری نمایشی است که با الهام از یک واقعهی واقعی، به بازخوانی فاجعهی بمباران شیمیایی سردشت و پیامدهای آن بر زندگی مردم عادی میپردازد. مریم اهرپور در این نمایشنامه، داستان را در چند صحنه و با حضور شخصیتهایی از نسلهای مختلف روایت کرده است. ساختار کتاب بر پایهی دیالوگهای صمیمی و صحنههایی از خانههای روستایی و شهری بنا شده و فضای آن میان گذشته و حال در رفتوآمد است. محوریت روایت، جستوجوی هویت و ریشهها در دل ویرانی و فقدان است؛ جایی که کودکی در جریان جنگ از خانواده جدا میشود و سالها بعد، تلاش برای یافتن گذشته و خانوادهی واقعیاش آغاز میشود. نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، دردهای جسمی و روانی بازماندگان و تأثیرات عمیق جنگ بر نسلهای بعد، تصویری چندلایه از رنج و مقاومت ارائه داده است. گلابی سیاه نهتنها به فجایع جنگ، بلکه به امید، پیوندهای انسانی و تلاش برای بازسازی هویت نیز توجه دارد.
خلاصه کتاب گلابی سیاه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! نمایشنامه با صحنهای در خانه بهداشت روستای بیوران سفلی آغاز میشود؛ جایی که ژیان، پزشک جوان و بازماندهی بمباران شیمیایی، پیرزنی به نام بیبی گل را معاینه میکند. گفتوگوهای آنها، زخمهای جسمی و روحی بازماندگان حمله شیمیایی را آشکار میسازد. بیبی گل از دردهای بیپایان و فراموششدن روستایش در سایهی فجایع بزرگتر سخن میگوید. ژیان نیز خود قربانی جنگ است و گذشتهای پر از فقدان دارد. در صحنههای بعدی، داستان به شهر تبریز منتقل میشود. آیلار، زنی جوان با مشکلات قلبی، درگیر زندگی روزمره و رابطهای پرتنش با همسرش سعید است. ورود مانی و ژیان به زندگی آیلار، جستوجوی هویت گمشده را آغاز میکند. آنها خبر میدهند که آیلار یکی از نوزادان گمشدهی شب بمباران است و پدرش هنوز چشمانتظار اوست. آیلار ابتدا با ناباوری و خشم واکنش نشان میدهد و گذشتهی تلخ خود را مرور میکند؛ اما بهتدریج با حقایق روبهرو میشود. در ادامه، سفر به روستای رشهرمه و مواجهه با گذشته، بخش مهمی از روایت را شکل میدهد. آیلار با همراهی ژیان و مانی به زادگاهش بازمیگردد تا با ریشههای خود و خانوادهی واقعیاش روبهرو شود. اما پدرش، اوستا قادر، پیش از رسیدن او از دنیا رفته است. صحنههای پایانی با سوگواری، یادآوری خاطرات و لالاییهای مادرانه، پیوند عمیق میان نسلها و زخمهای التیامنیافتهی جنگ را به تصویر میکشد. روایت با تأکید بر فقدان، انتظار و امید به پایان میرسد، بیآنکه پایانی قطعی برای دردها و جستوجوها ترسیم کند.
چرا باید کتاب گلابی سیاه را بخوانیم؟
گلابی سیاه با روایتی صادقانه و بیواسطه، تجربهی زیستهی قربانیان جنگ شیمیایی را به صحنه میآورد. این نمایشنامه نهتنها به فجایع انسانی و پیامدهای جنگ میپردازد، بلکه به موضوعات عمیقتری چون هویت، خانواده، ریشهها و جستوجوی معنای زندگی نیز توجه دارد. اثر با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و دیالوگهای ملموس، فضای واقعی و قابللمسی از رنج و امید خلق کرده است. خواندن این کتاب فرصتی است برای همدلی با بازماندگان جنگ، درک تأثیرات بلندمدت خشونت بر نسلها و تأمل بر اهمیت حفظ هویت و پیوندهای انسانی در شرایط دشوار. همچنین، نمایشنامه با روایت چندصدایی و نگاه انسانی، امکان بازاندیشی دربارهی مسئولیت اجتماعی و فرهنگی را فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان نمایشنامه، پژوهشگران حوزهی جنگ و پیامدهای آن، فعالان اجتماعی، و کسانی که دغدغهی هویت، خانواده و تأثیرات روانی و اجتماعی جنگ را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به روایتهای انسانی و مستند از فجایع معاصر علاقهمندند، این اثر قابل توجه است.
حجم
۳۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
حجم
۳۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
