
کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری
معرفی کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری
کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری نوشته شاهین حیدری اثری پژوهشی و تحلیلی در حوزهی معماری است که به بررسی پیوندها و تأثیرات متقابل نظریات علمی بر معماری میپردازد. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است و در قالب مجموعه یادداشتهای معماری (۱) ارائه شده است. نویسنده با سابقهی تدریس و پژوهش در دانشگاه تهران، تلاش کرده است تا با نگاهی میانرشتهای، مفاهیم بنیادین علم، فلسفه و هنر را در نسبت با معماری واکاوی کند و جایگاه نظریههای علمی را در فرایند طراحی و اندیشهی معماری روشن سازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری
کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری شاهین حیدری اثری است که در هشت یادداشت مستقل اما مرتبط، به بررسی ریشهها و نسبتهای میان علم، فلسفه، هنر و معماری میپردازد. نویسنده با رویکردی تحلیلی، ابتدا به چیستی دانستن و فهمیدن و جایگاه علم و فلسفه در تولید دانش میپردازد و سپس به نقش هنر و زیباییشناسی در تجربهی انسانی و معماری اشاره میکند. شاهین حیدری در ادامه، مباحثی مانند تعریف معماری، نسبت آن با علم و هنر، ضرورت تدوین مبانی نظری معماری، و چگونگی طراحی معماری مطرح شدهاند.
بخشهایی از کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری به تاریخ علم و فلسفه، جریانهای فکری پس از رنسانس، و تأثیر آنها بر معماری اختصاص یافته است. همچنین، نویسنده به بررسی پارادایمهای مختلف در معماری، مفاهیم فضا و زمان، و تأثیر دستاوردهای علمی بر تغییرات معماری در دورههای مختلف میپردازد. کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری به گونهای تنظیم شده است که هر یادداشت به یک موضوع کلیدی میپردازد و در پایان هر بخش، جمعبندی و منابع ارائه شده است. این کتاب با هدف ایجاد درک عمیقتر از پیوندهای میانرشتهای و کمک به معماران برای بهرهگیری از نظریات علمی در طراحی معماری تدوین شده است.
خلاصه کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری
شاهین حیدری در مقدمه، دغدغهی اصلی خود را پرداختن به مسئلهی دانستن و فهمیدن از مسیر علم، فلسفه و هنر برای معماران عنوان کرده است. او تأکید دارد که معمار برای قوامبخشی به طراحی، باید مفاهیمی مانند چیستی و چگونگی معماری، ارتباط نظریات علمی با معماری و شیوهی استفاده از این نظریات را بشناسد. کتاب با طرح هفت چالش بنیادین در حوزهی معماری آغاز میشود؛ از جمله تعریف معماری، نسبت علم و هنر، وظیفهی هنر، امکان نظریهپردازی در معماری، اهمیت مطالعهی تاریخ، و تجربهی معماری. در یادداشتهای ابتدایی، نویسنده به تفاوتهای علم و فلسفه، روشهای دانستن، و نقش تجربه و مشاهده در تولید دانش میپردازد. او علم را مبتنی بر روش علمی و تجربهپذیر میداند و فلسفه را حوزهای برای پرسشگری و نقد. در ادامه، به نقش هنر در انتقال و ترویج نظریات علمی و ایجاد فضای تفاهم و خرسندی اشاره شده است. در بخشهای بعدی، معماری بهعنوان دانشی میانرشتهای معرفی شده که هم از علم و هم از هنر بهره میبرد. نویسنده تأکید دارد که معمار دانشمند است، اما نه به معنای نظریهپرداز صرف، بلکه کسی که دانشهای مختلف را در طراحی بهکار میگیرد. همچنین، به تفاوت معماری با مهندسی و ضرورت تدوین مبانی نظری معماری اشاره شده است. کتاب سپس به تاریخ علم و فلسفه، تأثیر جریانهای فکری بر معماری، و نقش پارادایمها در شکلگیری نظریات معماری میپردازد. مفاهیمی مانند فضا و زمان، بازنمایی طبیعت در معماری، و تأثیر تغییرات اجتماعی و علمی بر معماری معاصر نیز بررسی شدهاند. در نهایت، نویسنده نتیجه میگیرد که معماری امروز نیازمند درک عمیقتر از نظریات علمی و فلسفی است و باید با رویکردی انتقادی و میانرشتهای به طراحی معماری پرداخت.
چرا باید کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی میانرشتهای، امکان فهم عمیقتر نسبت میان علم، فلسفه، هنر و معماری را فراهم میکند. یکی از ویژگیهای شاخص آن، پرداختن به چالشهای بنیادین معماری و تبیین جایگاه نظریات علمی در فرایند طراحی است. نویسنده با ارائهی مثالها و تحلیلهای تاریخی، نشان داده است که چگونه دستاوردهای علمی و فلسفی میتوانند بر نگرش معماران و روند طراحی تأثیر بگذارند. همچنین، کتاب به معماران و دانشجویان کمک میکند تا با نگاهی انتقادیتر و تحلیلیتر به مبانی نظری معماری بپردازند و از نظریات علمی در خلق آثار معماری بهره بگیرند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران معماری، علاقهمندان به فلسفهی علم و هنر، و معمارانی که دغدغهی مبانی نظری و پیوندهای میانرشتهای دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال درک بهتر تأثیر نظریات علمی بر طراحی معماری هستند، مناسب است.
قسمتی از کتاب تنیدگی نظریات علمی با معماری
«به وضوح فهمیده میشود تفاوت نظریات علمی و فلسفی جدید از نظر ابعاد محتوایی و کمی، نسبت به نظریات قبلی که آمیخته با مسائل دینی آن دوران بودن تا چه اندازه تغییر کرده و از دین پیشی گرفته است، لذا زمینهی تفکیک بین دین و فلسفه و علم به خوبی فراهم شد که تا ظهور مسیحیت و سقوط روم ادامه داشت. این سالها برای دین، برای علم و هم برای فلسفه، سالهای پرباری بودند، ولی استمرار نیافت و دورهی دیگری آغاز شد که بازگشتی به گذشته دور بود. دورهای طولانی، متمایز و اسفبار که حاصل آن چیزی جز به محاق رفتن فلسفه و علم در برنداشت. در سایهی تحرکات این مقطع زمانی، با سرعتی حیرتانگیز، الهیات دوباره با فلسفه و فلسفه با علم آمیخته شدند. آنهایی در این آمیختگی دخالت داشتند، دامن این دو شعبهی بزرگ دانایی را بهترین مکان و مأوا برای نهادینه شدن نگرشهای سودجویانه خود دیدند؛ اما این کار چگونه صورت گرفت؟ بانیان امر، هوشمندانه مسئله را در سطح جامعهی علمی با پرسش از گونهگونی در نظام تفکر آغاز کردند. آیا نظام تفکر دینی همان نظام تفکری نیست که موضوعات مطرحشده در تمدن یونان، ذیل آن قرار داشتند و معنا میشدند؟ چرا باید عقل دینی را از عقل فلسفی و عقل علمی جدا بدانیم؟ صحنهآرایی چنین شد که پاسخ پرسش نخست بلی باشد و پاسخ پرسش دوم، نفی جدایی بین این سه. زین پس بود که نه تنها فلسفه، بلکه علم نیز از اعتبار لازم بیبهره شد. مهمترین گزارهای که در جامعه نهادینه شد، آنکه نقد بر علم و بر فلسفه، از دل اصول دینی برمیآیند و لاغیر، نقدها بیارزشند و اصولاً عقلانیت یعنی عبور اجباری از کانال مفاهیم مندرج در الهیات. مهمتر آنکه این باور نادرست در جامعه رواج داده شد که مرکز ثقل و جایگاه اصول الهیاتی، جایی جز کلیسا نیست و مروجان صادق آنها، کسانی جز کشیشان نیستند. چیزی بهکار میآید که در خدمت اهداف کلیسا باشد. حالا دیگر نظام دینی، علمی و فلسفی در درون کلیسا فرماندهی میشدند. برای نیل به این هدف بود که آمیختگی دین، فلسفه و علم اهمیت داشت. اگر این آمیختگی نبود، چگونه مالاندوزی، بهرهکشی و به خدمت گرفتن نیروهای نخبهی جامعه ممکن میشد؟»
حجم
۷٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۷٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه