کتاب ستاره کربلا

کتاب ستاره کربلا نوشته‌ی رجاء محمد بیطار و با ترجمه‌ی حسن ساقی و سیدمهدی نوری کیذقانی، اثری است که به زندگی حضرت رقیه، دختر خردسال امام حسین، می‌پردازد. این کتاب در قالب یادداشت‌های روزانه، روایت‌هایی از نگاه یک کودک به وقایع کربلا و حوادث پیرامون آن را به تصویر کشیده است. نویسنده با بهره‌گیری از قلمی احساسی و هنری، تلاش کرده تا تاریخ و احساس را در هم بیامیزد و تجربه‌های تلخ و شیرین این کودک را در بستر یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ اسلام بازگو کند. ستاره کربلا در دسته‌بندی داستان‌های مذهبی نوجوانان قرار می‌گیرد و با نگاهی ویژه به نقش کودکان و زنان در واقعه عاشورا، تصویری انسانی و ملموس از این رخداد ارائه می‌دهد. نشر معارف آن را منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ستاره کربلا

ستاره کربلا اثری است که با محوریت زندگی حضرت رقیه، دختر خردسال امام حسین، نگاشته شده و وقایع کربلا را از زاویه دید یک کودک روایت می‌کند. رجاء محمد بیطار، نویسنده لبنانی، با انتخاب قالب یادداشت‌های روزانه، به خواننده اجازه می‌دهد تا با احساسات، دغدغه‌ها و نگاه معصومانه رقیه همراه شود. این کتاب در ژانر داستان‌های مذهبی نوجوانان جای می‌گیرد و با روایتی احساسی، وقایع تاریخی را با جزئیات زندگی خانوادگی، روابط عاطفی و دغدغه‌های کودکانه در هم می‌آمیزد. ساختار کتاب به‌صورت بخش‌بندی زمانی و مکانی است؛ از مدینه تا مکه و سپس کربلا و شام، هر فصل با تاریخ و مکان مشخص آغاز می‌شود و به‌تدریج خواننده را در جریان تحولات و فراز و نشیب‌های زندگی رقیه قرار می‌دهد. نویسنده با بهره‌گیری از منابع معتبر تاریخی و تلفیق آن با تخیل و احساس، تلاش کرده است تا تصویری نزدیک به واقعیت اما سرشار از عاطفه و همدلی از این شخصیت ارائه دهد. ستاره کربلا نه‌تنها به روایت مصائب و رنج‌های حضرت رقیه می‌پردازد، بلکه به نقش و جایگاه زنان و کودکان در حماسه عاشورا نیز توجه ویژه‌ای دارد و از خلال خاطرات و گفت‌وگوهای خانوادگی، فضای فرهنگی و اجتماعی آن دوران را بازتاب می‌دهد.

خلاصه کتاب ستاره کربلا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان ستاره کربلا با تولد حضرت رقیه در خانه امام حسین در مدینه آغاز می‌شود. روایت از زبان خود رقیه، با نگاهی کودکانه و سرشار از احساس، پیش می‌رود. او ابتدا با نام فاطمه شناخته می‌شود و در کنار پدر، مادر، خواهران و برادرانش، زندگی‌ای سرشار از محبت و معنویت را تجربه می‌کند. اما خیلی زود، سایه غم و اندوه بر خانه‌شان می‌افتد؛ مادرش را از دست می‌دهد و وابستگی عمیقی به پدر پیدا می‌کند. در ادامه، رقیه شاهد آماده‌شدن خانواده برای سفری سرنوشت‌ساز است؛ سفری که با وداعی تلخ از مدینه آغاز می‌شود و به‌سوی مکه و سپس کربلا ادامه می‌یابد. در طول مسیر، او با دغدغه‌ها و پرسش‌های کودکانه‌اش، تلاش می‌کند معنای اتفاقات پیرامونش را بفهمد. روابط عاطفی میان اعضای خانواده، به‌ویژه پیوند عمیق او با پدر و برادر کوچکش، علی‌اصغر، در روایت پررنگ است. در مکه، فضای معنوی و عبادت، همراه با نگرانی از آینده، بر خانواده حاکم است. رقیه با دوستان و خویشاوندانش، از جمله حمیده دختر مسلم بن عقیل، ارتباط نزدیکی دارد و دغدغه‌های خود را با آن‌ها در میان می‌گذارد. با حرکت کاروان به‌سوی کربلا، فضای داستان به‌تدریج سنگین‌تر و اندوهناک‌تر می‌شود. رقیه، با وجود سن کم، شاهد تصمیم‌های بزرگ، وداع‌ها و لحظات سرنوشت‌ساز است و در دل خود، ترس و امید را توأمان تجربه می‌کند. روایت تا پیش از رسیدن به نقطه اوج واقعه عاشورا، با تمرکز بر احساسات و نگاه کودکانه رقیه، پیش می‌رود و تصویری انسانی و ملموس از خانواده امام حسین و یارانش ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب ستاره کربلا را بخوانیم؟

ستاره کربلا با انتخاب زاویه دید یک کودک، واقعه‌ای بزرگ و تاریخی را به‌گونه‌ای متفاوت و ملموس روایت می‌کند. این کتاب با زبان احساسی و صمیمی، تجربه‌های انسانی و عاطفی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و به خواننده امکان می‌دهد تا با دنیای درونی حضرت رقیه و خانواده‌اش هم‌ذات‌پنداری کند. از ویژگی‌های شاخص این اثر، تلفیق تاریخ و احساس، پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و روابط خانوادگی، و بازنمایی نقش زنان و کودکان در حماسه عاشورا است. خواندن این کتاب نه‌تنها به درک بهتر واقعه کربلا کمک می‌کند، بلکه ارزش‌های انسانی مانند وفاداری، ایثار، محبت و پایداری را نیز برجسته می‌سازد. همچنین، ساختار یادداشت‌گونه و روایت خطی، باعث می‌شود مخاطب نوجوان و حتی بزرگسال، ارتباط نزدیکی با متن برقرار کند و با دغدغه‌ها و احساسات شخصیت‌ها همراه شود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های مذهبی، نوجوانانی که به دنبال شناخت عمیق‌تر از واقعه عاشورا هستند، و کسانی که دغدغه فهم نقش کودکان و زنان در تاریخ اسلام را دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به روایت‌های احساسی و انسانی از رویدادهای تاریخی علاقه‌مندند، مناسب است.

بخشی از کتاب ستاره کربلا

«فضا نورانی شد. گویی هنگام غروب، آفتابی سرخ‌گون هلال ماهی باریک را در آغوش گرفته‌است. گویی ماه کامل و تابناک در میان آن تاریکی قیرگون خرامان آمده و نور ملایمش را بر دو چشم زلال تازه‌گشوده‌شده افکنده و نوری عجیب به آن دو بخشیده‌است. شاید او ماه کامل آن کوی، شهر و تمام هستی است یا ماه کاملی در شب تار زندگی است که چراغ راه هر عاقلی است و او را در دریای بی‌انتها، به ساحل امن می‌رساند. آن روز را به‌یاد نمی‌آورم. اما با چشم دل آن را می‌بینم. مادر مهربانم را می‌بینم که درد زایمان چهره‌اش را تکیده کرده‌است و با تلاقی نگاهمان با یکدیگر تمامی درد و رنج خود را فراموش می‌کند و لب‌هایش را به شکرگزاری برای این لطف و رحمت بزرگ از سوی خداوند می‌کشاید. می‌بینم که مرا در آن روز می‌برند تا مانند تمام برادران و خواهرانم در مدینةالنبی، خانه امام حسین، مرا در قنداقی سپید می‌پیچند و در میان دستان او می‌گذارند. گمان می‌کنم کسی که مرا نزد پدرم می‌برد عمه‌ام، زینب، باشد که همیشه عادت دارد شریک شادی و غم‌های پدرم باشد. چه دلپذیر است تماشای او با چشم دل، لحظه‌ای که مرا می‌برد و با دستان پرمهرش به پدرم هدیه می‌کند! چشمان نظاره‌گرش اولین پرتو یا بهتر است بگویم دومین پرتو را به جانم سرازیر می‌کنند. زیرا من از او هستم. از آن نوری که روزی به نزدیک‌ترین فاصله با حق‌تعالی یعنی سدره‌المنتهی رسید. دستان بخشنده‌اش شکوهمندانه این دخترک را دربر گرفته‌است. باید به خود ببالم. مگر کسی هست که آن سیمای تابان را ببیند و به خود نبالد؟!»