
کتاب ده کیلومتر از زمین
معرفی کتاب ده کیلومتر از زمین
کتاب ده کیلومتر از زمین نوشتهی اوگاریت دندش با ترجمهی اسماء خواجهزاده و هرمن رح، روایتی مستند و شخصی از روزهای آغازین و سالهای پرآشوب جنگ سوریه است. این کتاب در دستهی خاطرات و گزارشهای میدانی قرار میگیرد و بهنوعی تلفیقی از روایتهای روزنامهنگارانه و تجربههای زیستهی یک خبرنگار زن عرب در دل بحران است. نویسنده که خبرنگار شبکه المیادین بوده، با نگاهی بیواسطه و گاه تلخ، از لحظهلحظهی حضورش در شهرهای جنگزده، مواجهه با مرگ، دوستیها و جداییها، و تلاش برای ثبت حقیقت مینویسد. ده کیلومتر از زمین نهتنها گزارشی از وقایع جنگ، بلکه تلاشی برای ثبت خاطرات، احساسات و دغدغههای مردمی است که در میانهی ویرانی و ناامنی، بهدنبال امید و معنا هستند. نشر معارف آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ده کیلومتر از زمین
ده کیلومتر از زمین اثری است که در مرز میان خاطرهنویسی و گزارش میدانی حرکت میکند. اوگاریت دندش، خبرنگار لبنانی-سوری، با قلمی صریح و بیپرده، تجربههای خود را از آغاز جنگ داخلی سوریه تا سالهای بعد روایت کرده است. کتاب ساختاری روایی دارد و هر فصل آن به یکی از شهرها، مناطق یا رخدادهای مهم جنگ اختصاص یافته است. نویسنده با تکیهبر مشاهدات عینی، گفتوگو با مردم، سربازان و همکاران رسانهای، تصویری چندلایه از زندگی در دل بحران ارائه داده است. ده کیلومتر از زمین، نهتنها به روایت نبردها و خطوط مقدم میپردازد، بلکه به زندگی روزمره، روابط انسانی، ترسها، امیدها و حتی شوخطبعیهای تلخ در دل جنگ نیز توجه نشان داده است. اوگاریت دندش در این کتاب، هم بهعنوان شاهد و هم بهعنوان کنشگر حضور دارد و تلاش کرده است تا صدای بیصدایان و فراموششدگان جنگ را به گوش برساند. ترجمهی اسماء خواجهزاده و هرمن رح نیز به انتقال فضای خاص و لحن نویسنده کمک کرده است.
خلاصه داستان ده کیلومتر از زمین
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! ده کیلومتر از زمین با مقدمهای آغاز میشود که نویسنده در آن از انگیزههای شخصی و حرفهای خود برای ورود به عرصهی روزنامهنگاری جنگ میگوید. اوگاریت دندش از نخستین مواجهههایش با جنگ سوریه، سفر به حلب و تجربهی حضور در خطوط مقدم روایت میکند. کتاب با توصیف صحنههایی از شهرهای جنگزده، اجساد سربازان، ویرانی خانهها و زندگی مردم آغاز میشود و به تدریج وارد جزئیات بیشتری از نبردها، روابط میان خبرنگاران، سربازان و مردم عادی میشود. در بخشهایی از کتاب، نویسنده به خاطرات شخصی، دوستیها و فقدانها میپردازد؛ از همراهی با عکاسان و سربازان تا مواجهه با مرگ نزدیکان و همکاران. روایتهایی از شبهای پراضطراب در هتلهای حلب، گفتگوهای شبانه با روزنامهنگاران دیگر، و تلاش برای ارسال گزارشها به بیروت، بخشی از فضای کتاب را شکل میدهد. دندش همچنین به نقش رسانهها، شایعات، و جنگ روانی در کنار نبردهای واقعی اشاره کرده است. او در دل بحران، با مردم محلی، نیروهای ارتش و حتی اعضای گروههای مسلح گفتوگو میکند و تلاش دارد تصویری انسانی و چندوجهی از جنگ ارائه دهد. کتاب با روایتهایی از امید، مقاومت و جستوجوی معنا در دل ویرانیها ادامه مییابد و در هر فصل، گوشهای از تجربهی زیستهی نویسنده و اطرافیانش را بازتاب میدهد.
چرا باید کتاب ده کیلومتر از زمین را بخوانیم؟
ده کیلومتر از زمین اثری است که تجربهی زیستهی یک خبرنگار زن را در دل یکی از پیچیدهترین و خونبارترین بحرانهای معاصر خاورمیانه بازتاب میدهد. این کتاب با نگاهی بیواسطه و صادقانه، نهتنها به روایت نبردها و خطوط مقدم میپردازد، بلکه زندگی روزمره، روابط انسانی و احساسات متضاد مردم و خبرنگاران را نیز به تصویر کشیده است. خواندن این کتاب فرصتی است برای درک لایههای پنهان جنگ، شناخت نقش رسانه و خبرنگاران در روایت حقیقت، و لمس امید و مقاومت در دل ویرانی. روایتهای شخصی، جزئیات میدانی و نگاه انسانی نویسنده، ده کیلومتر از زمین را به اثری متفاوت در حوزهی خاطرات جنگ تبدیل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به تاریخ معاصر خاورمیانه، روزنامهنگاری جنگ، مطالعات رسانه، و کسانی که دغدغهی شناخت تجربههای انسانی در دل بحرانها را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان علوم اجتماعی، مطالعات زنان و فعالان حوزهی صلح و حقوق بشر مناسب است.
بخشی از کتاب ده کیلومتر از زمین
«در جنگ هیچچیز عاشقانه نیست. این جمله را یک روز در فیلمی شنیدم. پدری دربارهی زشتیهای جنگ با پسرش حرف میزد و میگفت جنگ برای این نیست که یک عاشق در راه معشوق یا بهدست آوردن خوشبختی مطلق وارد آن شود. از نظر من جنگ همیشه به معنای درگیری با دشمن برای پس گرفتن خاک است. البته وقتی دربارهی جنگ حرف میزنم، منظورم جنگ داخلی لبنان نیست. من از این جنگ هیچ تجربهای نداشتهام و به نظرم صرفاً اشتباهاتی بوده که ما در حق خود و کشور مرتکب شدهایم. در جنگهای داخلی هیچچیز زیبا نیست. من این واقعیت را در جنگ سوریه فهمیدم، وقتی دشمن میدان را خالی کرد تا سوری مقابل سوری بایستد و لیبیایی و افغانستانی و تونسی و پاکستانی و چچنی و ایرانی و ترکیهای و روسی و دیگران در کنار او مبارزه کنند. در این جنگ من سربازانی را دیدم که از شدت خونریزی جان خود را از دست دادند و با زندگی خداحافظی کردند در حالی که برق کودکی و رؤیای بازگشت به روستا هنوز در چشمشان دیده میشد. آنجا رزمندگان به عدد تبدیل میشوند، نامشان از ذهنها محو میشود و همه فراموش میکنند آنها خانهای دارند و قصهای که فصلهایش هنوز بهپایان نرسیدهاست.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه