کتاب مهاجرت بزرگ بعدی

کتاب الکترونیکی «مهاجرت بزرگ بعدی» نوشتهٔ سونیا شاه و با ترجمهٔ شهره میرعمادی، اثری پژوهشی و روایی دربارهٔ پدیدهٔ مهاجرت در جهان امروز است که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی چندوجهی به ریشه‌ها، پیامدها و روایت‌های انسانی مهاجرت می‌پردازد و تلاش می‌کند ابعاد زیستی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی این حرکت بزرگ را بررسی کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مهاجرت بزرگ بعدی

«مهاجرت بزرگ بعدی» اثری ناداستان و پژوهشی است که با ترکیب روایت‌های شخصی، داده‌های علمی و تحلیل‌های تاریخی، به موضوع مهاجرت انسان‌ها و سایر گونه‌ها می‌پردازد. سونیا شاه در این کتاب، مهاجرت را نه‌تنها به‌عنوان یک پدیدهٔ انسانی، بلکه به‌عنوان بخشی از رفتار طبیعی موجودات زنده بررسی کرده است. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت‌های میدانی، مصاحبه با مهاجران، پژوهش‌های علمی و تحلیل‌های اجتماعی استوار است و نویسنده با زبانی توصیفی و تحلیلی، خواننده را به دل تجربه‌های مهاجرتی در نقاط مختلف جهان می‌برد. این کتاب در فضایی میان‌دسته‌ای از علوم اجتماعی، زیست‌شناسی و تاریخ حرکت می‌کند و تلاش دارد تصویری جامع از مهاجرت در عصر حاضر ارائه دهد. روایت‌های کتاب از مهاجرت پروانه‌ها تا عبور انسان‌ها از مرزها، از تجربه‌های شخصی نویسنده تا تحلیل‌های کلان، همگی در قالبی روایی و پژوهشی کنار هم قرار گرفته‌اند تا مخاطب را با ابعاد گوناگون این پدیده آشنا کنند.

خلاصه کتاب مهاجرت بزرگ بعدی

کتاب «مهاجرت بزرگ بعدی» با بررسی مهاجرت به‌عنوان یک ویژگی بنیادین حیات، از مرزهای زیست‌شناسی تا سیاست و فرهنگ حرکت می‌کند. شاه ابتدا با روایت‌هایی از مهاجرت گونه‌های جانوری، مانند پروانه‌ها و پرندگان، نشان می‌دهد که جابه‌جایی و حرکت، بخشی جدایی‌ناپذیر از بقای گونه‌هاست. سپس، با پیوند این مشاهدات به تاریخ و تجربهٔ انسانی، به مهاجرت انسان‌ها در واکنش به تغییرات اقلیمی، جنگ، فقر و سیاست‌های سرکوبگرانه می‌پردازد. در بخش‌هایی از کتاب، نویسنده با روایت‌های شخصی و خانوادگی، تجربهٔ مهاجرت را از منظر فردی و احساسی بازگو می‌کند و نشان می‌دهد که مهاجرت چگونه هویت، تعلق و احساس امنیت را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. شاه همچنین به روایت‌های مهاجران معاصر می‌پردازد؛ از پناهجویان آفریقایی و سوری که از جنگ و فقر می‌گریزند تا مهاجرانی که برای یافتن فرصت‌های بهتر، مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را پشت سر می‌گذارند. کتاب به بررسی نگرش‌های تاریخی و علمی نسبت به مهاجرت می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه در دوره‌هایی از تاریخ، مهاجرت به‌عنوان تهدیدی برای نظم اجتماعی و زیستی تلقی شده است. شاه با تحلیل داده‌ها و روایت‌های خبری، به چالش‌های سیاست‌های ضدمهاجرت، افسانه‌ها و واقعیت‌های پیرامون مهاجران و تأثیر رسانه‌ها بر شکل‌گیری افکار عمومی اشاره می‌کند. در نهایت، «مهاجرت بزرگ بعدی» مهاجرت را نه‌تنها واکنشی به بحران‌ها، بلکه نیرویی سازنده و تحول‌آفرین در تاریخ بشر و طبیعت معرفی می‌کند و بر این نکته تأکید دارد که حرکت و جابه‌جایی، بخشی از سرنوشت مشترک همهٔ موجودات زنده است.

چرا باید کتاب مهاجرت بزرگ بعدی را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی چندلایه به مهاجرت، فراتر از روایت‌های خبری و تحلیل‌های سطحی، به ریشه‌ها و پیامدهای عمیق این پدیده می‌پردازد. خواننده با مطالعهٔ آن، نه‌تنها با واقعیت‌های مهاجرت انسانی و زیستی آشنا می‌شود، بلکه درمی‌یابد چگونه حرکت و جابه‌جایی، همواره بخشی از تاریخ طبیعی و اجتماعی بوده است. روایت‌های شخصی، داده‌های علمی و تحلیل‌های تاریخی در کنار هم، تصویری پیچیده و چندبعدی از مهاجرت ارائه می‌دهند که می‌تواند نگاه مخاطب را نسبت به این موضوع دگرگون کند. همچنین، کتاب به پرسش‌های مهمی دربارهٔ هویت، تعلق، مرزها و آیندهٔ جوامع انسانی پاسخ می‌دهد و مخاطب را به تأمل دربارهٔ نقش مهاجرت در شکل‌گیری جهان امروز دعوت می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به علوم اجتماعی، تاریخ، زیست‌شناسی و سیاست مناسب است. همچنین، کسانی که دغدغهٔ مهاجرت، هویت، تغییرات اقلیمی یا مسائل جهانی دارند، می‌توانند از خواندن آن بهره‌مند شوند. پژوهشگران، دانشجویان و فعالان حوزهٔ مهاجرت و حقوق بشر نیز مخاطبان اصلی این اثر به‌شمار می‌آیند.

بخشی از کتاب مهاجرت بزرگ بعدی

«هیچ حیوان دیگری چون ما در حرکت نیست. ما از مرزها می‌گذریم، به قلمروهای جدید می‌رویم، هرچند که آن‌جا که بوده‌ایم همه‌چیز داشته‌ایم... نوعی دیوانگی در آن است. به پهنۀ دریا می‌زنیم، بی‌آن‌که بدانیم به سوی چه می‌رویم. و حالا قرار است به مریخ برویم! چرا سفر پایان نمی‌گیرد؟ آسمان اوایل بهار کوهستان سان‌میگوئل در جنوب کالیفرنیا، کنار رنگ تیرۀ خاک و سنگ‌ها، آبی‌تر و عمیق‌تر به نظر می‌آید. گذشته از صدای تپ‌تپی که از بولدوزری در دوردست‌ها به گوش می‌رسد، سکوت بر این سرزمین بی‌تکلفِ بی‌ادعا حاکم است. منظره هم آرام است. پیش چشم، تپه‌هایی فقط با شیب ملایم و بوته‌هایی نه‌چندان بلند، ماسه‌های داغ آفتاب‌خورده و رنگ‌های قهوه‌ای و حنایی و خرمایی گسترده است؛ چشم‌اندازی وسیع که یکپارچگی آن را چیزی جز جاده‌ای خاکی و کوره‌راه‌های باریک برهم نزده است. مخلوقاتی که تا این‌جا آمده‌ام ببینم به همین اندازه عاری از هر خودنمایی و تکلف هستند. افیدریاس ادیثا، موسوم به پروانه‌های بال‌شطرنجی، چنان موجودات کوچک و محجوبی هستند که بعید است در هیچ‌یک از عکس‌هایی مشخص باشند که منِ تازه‌کار با دوربین آیفونم می‌گیرم. علف‌هایی که از آن‌ها تغذیه می‌کنند، بوته‌های کوتاه بارهنگ و اسفرزه‌ها هم به همان اندازه دور از خودنمایی‌اند: بیش از یک وجب رشد نمی‌کنند؛ با برگ‌های ساده و سوزن‌مانند و گل‌های سفید نیمه‌شفاف، میان علف‌های خشک به‌زحمت دیده می‌شوند. ممکن است بی‌آن‌که آن‌ها را ببینی زیر پا لهشان کنی، چنان‌که من کردم.»