
کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم
معرفی کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم
کتاب الکترونیکی «پدر، مادر منم حق انتخاب دارم» نوشتهٔ سامان محمدی و ندا صیدی اثری در حوزهٔ روانشناسی تربیتی است که نشر طلوع مجد آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی اهمیت حق انتخاب در کودکان و نقش والدین در پرورش این مهارت میپردازد و تلاش میکند با ارائهٔ راهکارها و مثالهای ملموس، والدین را در تربیت فرزندانی مسئول، مستقل و بااعتمادبهنفس یاری کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم
«پدر، مادر منم حق انتخاب دارم» اثری ناداستان و آموزشی است که با رویکردی روانشناسانه به موضوع تربیت فرزند و نقش والدین در شکلدهی شخصیت کودکان میپردازد. سامان محمدی و ندا صیدی در این کتاب، با تکیهبر تجربههای شخصی، پژوهشهای علمی و گفتوگو با والدین و دانشآموزان، به بررسی اهمیت دادن حق انتخاب به کودکان و نوجوانان پرداختهاند. ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا به ضرورت انتخاب و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی اشاره میکند و سپس با مثالها و توصیههای کاربردی، والدین را با سبکهای مختلف فرزندپروری آشنا میسازد. این کتاب در قالبی آموزشی و تحلیلی، تلاش دارد والدین را به سمت تربیت فرزندانی مستقل و مسئول سوق دهد و به آنها نشان دهد که چگونه میتوان با ایجاد تعادل میان نظارت و آزادی، زمینهٔ رشد سالم و متعادل را برای فرزندان فراهم کرد.
خلاصه کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم
کتاب «پدر، مادر منم حق انتخاب دارم» بر این اصل استوار است که حق انتخاب، یکی از اساسیترین نیازهای روانی کودکان است و نقش مهمی در شکلگیری هویت، اعتمادبهنفس و مسئولیتپذیری آنها دارد. نویسندگان با بررسی سبکهای مختلف فرزندپروری—از والدین سختگیر تا والدین سهلگیر و مقتدر—توضیح میدهند که هرکدام چه تأثیری بر رشد شخصیت کودک میگذارد. در این میان، تأکید اصلی کتاب بر سبک فرزندپروری مقتدرانه است؛ سبکی که در آن والدین ضمن تعیین چارچوبها و قوانین منطقی، به فرزندان خود فرصت انتخاب و اظهار نظر میدهند و آنها را در تصمیمگیریهای کوچک و بزرگ زندگی مشارکت میدهند. کتاب با مثالهایی از زندگی روزمره، نشان میدهد که چگونه والدین میتوانند با دادن حق انتخاب در موضوعاتی مانند انتخاب لباس، غذا، فعالیتهای فوقبرنامه و حتی انتخاب رشتهٔ تحصیلی، به فرزندان خود کمک کنند تا مهارت تصمیمگیری را بیاموزند. نویسندگان هشدار میدهند که محرومکردن کودک از حق انتخاب، میتواند به ضعف اراده، کاهش اعتمادبهنفس و وابستگی بیش از حد به والدین منجر شود. در مقابل، آزادی مطلق و بدون نظارت نیز ممکن است کودک را دچار سردرگمی و بیمسئولیتی کند. بنابراین، کتاب بر اهمیت تعادل میان راهنمایی و آزادی تأکید دارد و والدین را تشویق میکند که با نظارت غیرمستقیم و ارائهٔ گزینههای محدود، به فرزندان خود فرصت انتخاب بدهند و آنها را برای مواجهه با چالشهای آینده آماده کنند. در بخشهایی از کتاب، به نقش آموزش تصمیمگیری و تفکر انتقادی در کودکان اشاره شده و توصیه میشود که والدین از سنین پایین، با ایجاد موقعیتهای انتخابی ساده، زمینهٔ رشد این مهارتها را فراهم کنند. همچنین، کتاب به والدین یادآوری میکند که هدف نهایی تربیت، پرورش انسانهایی مستقل، مسئول و خلاق است که بتوانند در مسیر زندگی خود، انتخابهای آگاهانه و مناسبی داشته باشند.
چرا باید کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر اهمیت حق انتخاب در تربیت کودکان، به والدین کمک میکند تا نقش خود را در شکلدهی شخصیت و آیندهٔ فرزندانشان بهتر درک کنند. با مطالعهٔ این اثر، خواننده با سبکهای مختلف فرزندپروری و پیامدهای هرکدام آشنا میشود و میآموزد چگونه با ایجاد تعادل میان نظارت و آزادی، فرزندی مسئول، مستقل و بااعتمادبهنفس پرورش دهد. کتاب با مثالهای ملموس و توصیههای کاربردی، راهکارهایی برای مواجهه با چالشهای تربیتی روزمره ارائه میدهد و والدین را به سمت ایجاد ارتباطی سالم و مؤثر با فرزندانشان هدایت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای والدین، مربیان، مشاوران تربیتی و هرکسی که دغدغهٔ تربیت صحیح کودکان و نوجوانان را دارد، مفید است. بهویژه کسانی که با مسائل تصمیمگیری، استقلال و مسئولیتپذیری فرزندان مواجهاند یا میخواهند روابط بهتری با فرزندان خود برقرار کنند، میتوانند از مطالب این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب پدر، مادر منم حق انتخاب دارم
«تربیت فرزند یکی از اصلیترین و چالشبرانگیزترین مسئولیتهای والدین است. همهی پدر و مادرها دوست دارند که بهترین و موفقترین فرزندان را داشته باشند و برای همین هم در ابتدا باید خودشان بتوانند بهترین و موفقترین والدین باشند. اگر والدین از همان ابتدا اصول درست تربیتی را رعایت کنند، میتوانند انسانهایی مسئولیتپذیر، خوشرفتار و موفق به جامعه تحویل دهند. برای تربیت صحیح فرزند، ارتباط نزدیک و احترام با کودکان بسیار ضروری است. صحبت کردن با کودکان و گوش دادن به احساسات و نیازهایشان نیز نکتهی مهمی است که نباید فراموش شود. والدین باید به نقش فرزندان، تصمیمات و خواستههایشان اهمیت دهند و احترام بگذارند. این نهتنها به کودکان اعتماد به نفس بیشتری خواهد داد بلکه به آنها کمک میکند این مهارت را بیاموزند. متأسفانه در عصر ما ارتباطات والدین با فرزندان روزبهروز تیرهتر میشود، بهطوری که بسیاری از فرزندان حتی در طول شبانهروز با والدین خود کلمهای رد و بدل نمیکنند و این امر باعث سرد شدن روابط خانوادهها و بروز آن در جامعه شده است که میتوان یکی از بنیادیترین منشأ ایجاد آسیبهای اجتماعی در جامعه تلقی کرد.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه