
کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی
معرفی کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی
کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی نوشته زهرا مینائی و ویراسته سیما سرشار، پژوهشی تحلیلی دربارهی شکلگیری و تحولات مدارس اسلامی در ایرانِ دورهی پهلوی دوم است. پژوهشکدهی فرهنگ و هنر اسلامی این اثر را منتشر کرده است. نویسنده با رویکردی تبارشناسانه و با بهرهگیری از نظریات میشل فوکو، به بررسی زمینههای تاریخی، اجتماعی و فکری پیدایش مدارس اسلامی و نسبت آنها با مدرنیته پرداخته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی
کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی (مواجههی مدارس اسلامی با مدرنیته در دورهی پهلوی دوم) در دستهی پژوهش تاریخی-اجتماعی قرار میگیرد و ساختار آن بر پایهی تحلیل انتقادی و تبارشناسی استوار است. کتاب با تمرکز بر دورهی پهلوی دوم، به بررسی چگونگی شکلگیری مدارس اسلامی و مواجههی آنها با جریان مدرنیته میپردازد. زهرا مینائی در این اثر، با الهام از روش تبارشناسی فوکو، تلاش کرده است از روایتهای کلیشهای و دوگانهسازیهای رایج میان سنت و مدرنیته فاصله بگیرد و مدارس اسلامی را بهعنوان پدیدههایی چندوجهی و متکثر تحلیل کند.
کتاب حاضر از منظر تاریخی، اجتماعی و فلسفی به موضوع مینگرد و با بررسی اسناد، روایتها و خاطرات، سعی دارد شرایط امکان ظهور مدارس اسلامی، نقش نیروهای مذهبی و تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی را بر این مدارس واکاوی کند. ساختار کتاب شامل مقدمهای مفصل دربارهی رویکرد پژوهش، فصلهایی دربارهی نظریهی فوکو و مواجهه با مدرنیته، شرایط تاریخی ظهور مدارس اسلامی، ناپیوستگیهای تربیتی، شکلبندیهای برنامهی درسی دینی، تکنولوژیهای قدرت در آموزش علم و در نهایت، تحلیل مواجههی مدارس اسلامی با مدرنیته بهمثابهی تحولی آموزشی است. این کتاب نهتنها به روایت تاریخی میپردازد، بلکه به نقد روایتهای غالب و بازاندیشی در مفهوم تربیت دینی و مدرسهداری نیز توجه دارد.
خلاصه کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی
کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی با رویکردی تبارشناسانه، به بررسی ریشهها و شرایط تاریخی ظهور مدارس اسلامی در ایرانِ پهلوی دوم میپردازد. نویسنده با الهام از نظریات فوکو، چهار خطای رایج در روایت تاریخ مدارس اسلامی را شناسایی میکند: خطای کلیت (نادیدهگرفتن تکثر نیروهای مذهبی)، خطای منشأ (فرض کاملبودن شکل اولیهی پدیده)، خطای غایتگرایی (تفسیر تاریخ بر اساس هدفی از پیش تعیینشده مانند انقلاب اسلامی) و خطای دوگانههای کاذب (تقابل سادهانگارانهی سنت و مدرنیته). در ادامه، کتاب به شرایط اجتماعی و تاریخی میپردازد که امکان ظهور مدارس اسلامی را فراهم کرد؛ از جمله مقاومت دینداران در برابر طرد دین، تلاش برای اصلاح جامعه از طریق اخلاق، واسازی مفهوم جمعی ناسیونالیسم و شکلگیری نیروی جدید متدین.
نویسنده نشان میدهد که مدارس اسلامی نه صرفاً در تقابل با مدارس دولتی، بلکه در تداوم حوزههای علمیه و با الهام از مدارس میسیونری مسیحی شکل گرفتند. در بخشهای بعدی، کتاب به ناپیوستگیهای تربیتی در مدارس اسلامی، شکلبندیهای متنوع برنامهی درسی دینی و تکنولوژیهای قدرت در آموزش علم میپردازد. تحلیل نویسنده بر این استوار است که مدارس اسلامی در هر دوره، واکنشی به نیروهای اجتماعی و سیاسی متفاوت بودهاند و نمیتوان آنها را به یک روایت خطی و تکاملی فروکاست. در نهایت، کتاب با نقد روایتهای غالب و تأکید بر گسستها و چندگانگیها، راهی برای بازاندیشی در تربیت دینی و مدرسهداری در ایران معاصر پیشنهاد میدهد.
چرا باید کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی انتقادی و تبارشناسانه، تصویری متفاوت از تاریخ مدارس اسلامی در ایران ارائه میدهد. برخلاف روایتهای رایج که مدارس اسلامی را یا بهعنوان واکنشی یکدست به مدرنیته یا ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی خاص میبینند، کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی بر پیچیدگیها، چندگانگیها و گسستهای تاریخی تأکید دارد. خواننده با مطالعهی این اثر، با لایههای پنهانتر شکلگیری مدارس اسلامی، نقش نیروهای اجتماعی و مذهبی و تأثیر تحولات سیاسی و فرهنگی بر تربیت دینی آشنا میشود؛ همچنین کتاب فرصتی برای بازاندیشی در مفهوم مدرسه، تربیت دینی و نسبت آن با مدرنیته فراهم میکند و به نقد پیشفرضهای رایج دربارهی سنت و مدرنیته میپردازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهی این کتاب برای پژوهشگران تاریخ آموزشوپرورش، علاقهمندان به مطالعات فرهنگی و اجتماعی، دانشجویان رشتههای علوم تربیتی، جامعهشناسی و تاریخ و کسانی که دغدغهی فهم تحولات تربیت دینی و مدرسهداری در ایران معاصر را دارند، مفید است؛ همچنین این کتاب به افرادی که بهدنبال تحلیلهای انتقادی و فراتر از روایتهای رسمی دربارهی مدارس اسلامی هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی
«در آغاز این پژوهش، پرسشی که ذهن را به خود مشغول کرده بود، این مسئله بود که در هیاهوی سنت و مدرنیته، در چه نقطهای باید ایستاد. مدارس اسلامی بهمثابهٔ بدنی که نقطۀ برخورد مجموعهای از نیروهای بسگانۀ آن چیزی است که به سنت و مدرنیته نسبت داده میشود، برای پاسخ به سؤال بالا برایم اهمیت پیدا کرد. بنابراین مدرسۀ اسلامی تبدیل شد به کانون موضعی قدرت و دانشی که برای پاسخ به این مسئله تکینگی دارد. با مرور ادبیات نظری مربوط به سنت و مدرنیته، بر آن شدم تا رویکرد ذاتگرایانه به مدرنیته را کنار بگذارم؛ یعنی رویکردی که سنت و مدرنیته را کلیتی واحد و شیء فینفسه میداند و وجود ویژگیهای بنیادین و اصول و مبانی و ارزشهای خاصی مانند سکولاریسم، اومانیسم و رفورم دینی را ذاتیات مدرنیته فرض میگیرد. بااینحال، خود این دو واژه، یعنی مدرنیته و سنت، مفهومی برای تفسیر موقعیت ویژۀ ایرانیان است.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
