
کتاب هایدگر و رسانه
معرفی کتاب هایدگر و رسانه
کتاب الکترونیکی «هایدگر و رسانه» نوشتهٔ دیوید گانکل و پل تیلور با ترجمهٔ امیر دل زندهنژاد و محمد خندان، توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. این اثر به بررسی نسبت اندیشههای مارتین هایدگر، فیلسوف برجستهٔ آلمانی، با مفهوم رسانه و تکنولوژی میپردازد و در مجموعهٔ «فیلسوفان و رسانه» جای دارد. کتاب حاضر با رویکردی تحلیلی و انتقادی، مفاهیم بنیادین فلسفهٔ هایدگر را در زمینهٔ رسانههای جمعی و فرهنگ دیجیتال بررسی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هایدگر و رسانه
«هایدگر و رسانه» اثری در حوزهٔ ناداستان و فلسفهٔ رسانه است که بهطور تخصصی به پیوند میان اندیشههای مارتین هایدگر و تحولات رسانهای معاصر میپردازد. نویسندگان، دیوید گانکل و پل تیلور، با تکیهبر آثار هایدگر از «هستی و زمان» تا نوشتههای متأخرش، تلاش کردهاند مفاهیمی مانند زبان، حقیقت، تکنولوژی و حضور را در بستر رسانههای جدید بازخوانی کنند. ساختار کتاب شامل چهار فصل اصلی است که هرکدام به یکی از جنبههای فلسفهٔ هایدگر و نسبت آن با رسانه اختصاص یافتهاند. این کتاب نهتنها به تحلیل نظریههای فلسفی میپردازد، بلکه با مثالهایی از رسانههای دیجیتال و فضای مجازی، کاربرد عملی این نظریهها را نیز نشان میدهد. «هایدگر و رسانه» بخشی از مجموعهای است که در هر جلد، اندیشههای یکی از فیلسوفان تأثیرگذار قرن بیستم را در نسبت با رسانه بررسی میکند و در این مجلد، تمرکز بر هایدگر و تأثیر او بر مطالعات رسانهای است. قالب کتاب تحلیلی-انتقادی است و برای علاقهمندان به فلسفه، ارتباطات و مطالعات رسانهای نوشته شده است.
خلاصه کتاب هایدگر و رسانه
کتاب «هایدگر و رسانه» با طرح این پرسش آغاز میشود که رسانهها چه نسبتی با هستی و معنای زندگی انسان دارند و چگونه میتوان با رویکردی فلسفی به تحلیل نقش رسانهها در جهان معاصر پرداخت. نویسندگان، با الهام از اندیشههای هایدگر، بهویژه مفهوم «دازاین» (بودن-در-جهان)، نشان میدهند که رسانهها صرفاً ابزار انتقال اطلاعات نیستند، بلکه در ساختن جهان و معنابخشی به تجربهٔ انسانی نقش دارند. در فصل نخست، زبان بهعنوان نخستین و بنیادیترین رسانه بررسی شده است. نویسندگان با تفکیک میان زبان ابزاری و زبان سازهای، به این نکته میپردازند که زبان نهتنها وسیلهٔ بیان است، بلکه خود، جهان را میسازد و انسان را به هستی پیوند میدهد. این فصل به تأثیر زبان بر شکلگیری واقعیت و نقش آن در فرآیند رسانهایشدن میپردازد. در فصل دوم، مفهوم حقیقت رسانهای مطرح میشود. نویسندگان با نقد نگاه سنتی به حقیقت بهعنوان تطابق بازنمایی با واقعیت، بر تمایز میان امر حقیقی و امر صحیح در فلسفهٔ هایدگر تأکید میکنند. رسانهها نهتنها بازنمایانندهٔ واقعیت، بلکه سازندهٔ آن هستند و حقیقت رسانهای، محصول فرآیندهای ارتباطی و فرهنگی است. فصل سوم به وضعیت رسانهای بهعنوان «در میانه» میپردازد. در این بخش، مفاهیمی مانند تودستی و فرادستی هایدگر برای توضیح جایگاه رسانهها در زندگی روزمره به کار گرفته شدهاند. رسانهها نهتنها ابزارهایی منفرد، بلکه بخشی از شبکهای گسترده از تجهیزات و فناوریها هستند که تجربهٔ انسانی را شکل میدهند. در فصل پایانی، پرسش از تکنولوژی و نسبت آن با دازاین و رسانه مطرح میشود. نویسندگان با بررسی مفهوم ابزارگونگی و وضعیتمندی، نشان میدهند که رسانههای مدرن چگونه بیفاصلگی و نزدیکی یکنواخت را ایجاد میکنند و چه تأثیری بر تجربهٔ زیستهٔ انسان دارند. در نهایت، کتاب با بازخوانی انتقادی نظریهٔ حقیقت هایدگر و تأکید بر امکانهای نجاتبخش و خطرهای تکنولوژی رسانهای به پایان میرسد.
چرا باید کتاب هایدگر و رسانه را بخوانیم؟
این کتاب با ارائهٔ تحلیلی عمیق از نسبت فلسفهٔ هایدگر و رسانه، فرصتی برای بازاندیشی در باب نقش رسانهها در زندگی معاصر فراهم میکند. «هایدگر و رسانه» به مخاطب کمک میکند تا فراتر از نگاه ابزاری به رسانهها، به تأثیرات هستیشناختی و فرهنگی آنها بیندیشد. اثر حاضر با بررسی مفاهیمی مانند حقیقت، زبان، تکنولوژی و حضور، امکان فهمی تازه از رسانههای دیجیتال و فضای مجازی را فراهم میآورد. همچنین، کتاب با نقد رویکردهای رایج در مطالعات رسانهای و تأکید بر ضرورت پرسشگری فلسفی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ بنیادهای نظری رسانهها دعوت میکند. مطالعهٔ این کتاب برای کسانی که دغدغهٔ فهم عمیقتر از رسانهها و تأثیرات آنها بر زندگی فردی و جمعی دارند، سودمند خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «هایدگر و رسانه» برای دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، ارتباطات، مطالعات رسانهای و علوم اجتماعی مناسب است. همچنین، کسانی که به دنبال درک عمیقتری از تأثیر رسانهها بر فرهنگ و زندگی معاصر هستند یا علاقهمند به فلسفهٔ تکنولوژی و اندیشههای هایدگر میباشند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
بخشی از کتاب هایدگر و رسانه
«هایدگر مانند فیلسوف امریکایی دانیل دنت به راهحل برای پرسشها و مباحثِ مطرحشده علاقهای ندارد و خودش را وقف بازنگری در تمامی آن پرسشهایی کرده است که نوعاً به شیوهای نسبتاً غیرانتقادی طرح شدهاند. هایدگر بر شیوههای اغلبناشناختهای تأکید میکند که در آنها نوع روشهای تحقیق متداول ما از قبل تعیین میکند که دربارهٔ چه چیزهایی میتوان پرسش کرد یا چه چیزهایی را میتوان موضوع تحقیق قرار داد. این تعهد فلسفی به تحقیق انتقادی، بلافاصله سوالی دربارهٔ هایدگر و همکاری ننگین او با حزب نازی مطرح میشود. طبق گفته میگل د بئاستین (۲۰۰۵: ۱۵۵) «هیچ جنبهای از زندگی و آثار هایدگر بحثبرانگیزتر از مشارکت او بهنفع ناسیونالسوسیالیسم و دوران تصدی وی بهعنوان اولین رئیس نازی دانشگاه فرایبورگ از مه ۱۹۳۳ تا آوریل ۱۹۳۴ نیست». اگرچه هایدگر فقط دوازدهماه بر کرسی ریاست [دانشگاه] نشسته بود، حوالی پایان جنگ، هیئت دولتی تصفیه سیاسی (بخشی از روند ضدنازیگری بعد از جنگ در مارس ۱۹۴۹) رسماً او را طرفدار نازیها شناخت. هایدگر روایت خود را از این دوران سخت در مصاحبه با روزنامه آلمانی اشپیگل بیان میکند. این مصاحبه بعد از مرگش در ۱۹۷۶ چاپ شد (البته شرط خودش برای مصاحبه این بود که متن مصاحبه بعد از مرگش چاپ شود). اغلب متفکران دانشگاهی بهرغم دلیل منطقی او، توضیحات علنیاش را بهطرز اسفباری ناکافی و مصرانه غیرقابل دفاع دانستند و این سخنان هایدگر بیش از آنکه به آنها پاسخ داده باشد، به پرسشهای بیشتری منجر شد. یکی از آن پرسشها که هنوز باید بدان توجه کرد این است: آیا چیزی در آثار هایدگر هست که بشود یا باید آن را حفظ کرد؟»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه