تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب قبرستان عروسک ها
معرفی کتاب قبرستان عروسک ها
کتاب الکترونیکی «قبرستان عروسکها» نوشتهٔ حوریه رادانفر اثری در ژانر داستانی است که نشر نسل روشن آن را منتشر کرده است. این رمان با نگاهی به زندگی و ذهنیت یک دختر جوان، در فضایی روستایی و در دل مناسبات خانوادگی و اجتماعی، به روایت بلوغ، تنهایی، خاطرات و مواجهه با گذشته میپردازد. داستان با مرگ پدر شخصیت اصلی آغاز میشود و در ادامه، لایههای پیچیدهای از روابط خانوادگی، سنتها و کشمکشهای درونی شخصیتها را آشکار میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قبرستان عروسک ها
«قبرستان عروسکها» از حوریه رادانفر، داستانی بلند است که در قالب رمان روایت میشود. این کتاب با محوریت شخصیت «رز»، دختری نوجوان که پس از مرگ پدرش به خانهٔ قدیمی خانوادگی بازمیگردد، به بررسی مفاهیمی چون هویت، خاطره، رشد و جدال با گذشته میپردازد. فضای داستان در روستایی کوچک و در میان آدمهایی شکل میگیرد که هرکدام با گذشته و زخمهای خود دستوپنجه نرم میکنند. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت اولشخص و جریان سیال ذهن استوار است و با زبانی تصویری و گاه طنزآمیز، دنیای ذهنی و عاطفی شخصیتها را به تصویر میکشد. در این رمان، مرز میان واقعیت و خیال باریک است و عناصر نمادین مانند قبرستان عروسکها، خاطرات کودکی و اشیای بهجامانده از گذشته، نقش مهمی در پیشبرد روایت دارند. کتاب با فضاسازی خاص و پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، تصویری از گذار از کودکی به بزرگسالی و مواجهه با تنهایی و ترسهای درونی ارائه میدهد.
خلاصه داستان قبرستان عروسک ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «قبرستان عروسکها» با مراسم خاکسپاری پدر «رز» آغاز میشود؛ دختری هفدهساله که پس از سالها دوری، به خانهٔ کودکیاش بازگشته است. رز با مرگ پدر، نهتنها با فقدان و خاطرات تلخ و شیرین گذشته روبهرو میشود، بلکه باید با خانهای پر از اشیای قدیمی، خاطرات فراموششده و رازهای خانوادگی نیز کنار بیاید. او در تلاش است تا جایگاه خود را در خانواده و جامعهٔ کوچک روستا پیدا کند و با هویت تازهای که به او تحمیل شده، کنار بیاید. در این مسیر، رز با شخصیتهایی مانند جیم، همسایهٔ قدیمی و مرموز، و خانم گرنت، زنی مهربان اما گرفتار در سنتها، مواجه میشود. حضور روحمانند یک زن پیر و صدای مرموزی که در خانه میپیچد، مرز میان واقعیت و خیال را برای رز کمرنگ میکند. قبرستان عروسکها، جایی که کودکان روستا اسباببازیهای دوران کودکیشان را رها میکنند، به نمادی از خاطرات سرکوبشده و ترسهای دوران بلوغ تبدیل میشود. رز در کشاکش میان گذشته و حال، با وسوسهٔ نقاشیکردن، بازگشت به خاطرات کودکی و تلاش برای یافتن معنای زندگی، دستوپنجه نرم میکند. او باید با ترسهایش روبهرو شود، با خاطرات تلخ و شیرین کنار بیاید و راهی برای رهایی از سایهٔ گذشته پیدا کند. داستان با روایت ذهنی و گاه طنزآمیز رز، تصویری از رشد، بلوغ و تلاش برای یافتن هویت شخصی را به نمایش میگذارد، بیآنکه پایانی قطعی یا راهحلی ساده ارائه دهد.
چرا باید کتاب قبرستان عروسک ها را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون بلوغ، هویت، خاطرات و مواجهه با گذشته، تجربهای متفاوت از روایت داستانی را ارائه میدهد. «قبرستان عروسکها» با فضاسازی خاص و استفاده از عناصر نمادین، خواننده را به دنیایی میبرد که در آن مرز میان واقعیت و خیال باریک است. روایت اولشخص و جریان سیال ذهن شخصیت اصلی، امکان همذاتپنداری عمیق با دغدغهها و ترسهای او را فراهم میکند. این اثر برای کسانی که به داستانهایی با لایههای روانشناختی، فضای روستایی و روایتهای غیرخطی علاقه دارند، جذاب خواهد بود. همچنین، کتاب بهخوبی نشان میدهد که چگونه خاطرات و اشیای بهجامانده از گذشته میتوانند بر زندگی حال تأثیر بگذارند و مسیر رشد فردی را شکل دهند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان رمانهای معاصر فارسی، دوستداران داستانهای روانشناختی و کسانی که به روایتهای مربوط به بلوغ، هویت و کشمکشهای خانوادگی علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که با دغدغههایی مانند تنهایی، مواجهه با گذشته و جستوجوی معنای زندگی دستوپنجه نرم میکنند، این اثر میتواند قابل تأمل باشد.
بخشی از کتاب قبرستان عروسک ها
«هزاران عروسک ویا حتی بسیار بیشتر ا زآن؛ که دردرهای بزرگ از قرنها پیش ريخته شده بودند. زیر باران: خیس و زیر نور خورشید» آفتاب سوخته میشدند. توسط کرمها خورده و با طوفان گرد و غبار گلی میشدند. «خانم من)» آنجا بود؟! آن زیرمیرها؟ با روی بقیهشان در معرض همهی تغییرات آب و هوایی؟ نبش قبر کردنش چه قدر هزینه میبرد؟ با دست انجام میشد یا جرثقیل لازم بود؟ دستانش را لبهی پنجره گذاشت و چانهاش را رویشان. پیراهن نخی مشکی و گلیاش به سازبادی که از درب خانه به داخل میآمد. میرقصید. ناگهان احساس عجیبی به او دست داد و به گونهای بود که انگار روحی از پشت به شانههایش چنگ میزند و خود را بالا میکشد. انگشتانش با موهای او تاببازی میکردند و پنجههای تیزش روی مغز او به طرزی آزاردهنده جلووعقب میرفتند وبا زبان بیزبانی به او میگفتند که به ماهیگیری برود و از آن قبرستان متروکه و عجیب الخلقه «او» را بیرون بکشد. آه... بله! بیشترین خاطرهی رز با آن خانه همین روح ناشناس بود. اصلا سبب شیطنتها و سرکشیها و عصیانگریهایش که عاقبت او را از محل زندگیاش طرد کرد همین روح خبیث بود! وگرنه معصومتر از رز دختری روی کرهی زمین نبود.»
حجم
۸۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۸۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه