تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نگاه
معرفی کتاب نگاه
کتاب الکترونیکی «نگاه» (اولین رمان مکتوب شده توسط شهرراد اصغری) اثری داستانی از «شهرراد اصغری» است که توسط انتشارات «صفر تا صد» منتشر شده است. این رمان در ژانر داستانهای فارسی معاصر قرار میگیرد و با محوریت هویت، عشق، انتقام و بازشناسی خویشتن، روایت چندلایهای از زندگی شخصیتهایی پیچیده را پیش میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نگاه
«نگاه» روایتیست از زندگی شخصیتهایی که هر یک با زخمها و رازهای خود درگیرند و در کشاکش میان گذشته و حال، به دنبال معنای هویت و عشق میگردند. داستان در بستری معاصر شکل میگیرد و با نگاهی به دغدغههای اجتماعی و روانشناختی، مرز میان واقعیت و خیال را به چالش میکشد. نویسنده با استفاده از چندین زاویه دید و روایتهای متقاطع، تصویری از انسان مدرن و بحرانهای هویتی او ارائه میدهد. فضای داستان، پر از گرههای عاطفی و روابط پیچیده میان اعضای خانواده و دوستان است. در کنار روایت عاشقانه و معمایی، لایههایی از انتقام، بخشش و تلاش برای بازسازی خویشتن دیده میشود. این رمان با تمرکز بر شخصیتهایی که هر یک در جستوجوی حقیقت و آرامشاند، سعی دارد مخاطب را به تأمل دربارهٔ هویت و نقش گذشته در شکلگیری آینده وادارد.
خلاصه کتاب نگاه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایتی از شخصیت «مجهول» آغاز میشود که در آینهای خاکگرفته به خود نگاه میکند و از آغاز ماجرایی تازه خبر میدهد. محوریت روایت بر زندگی «کارن عظیمی»، وارث خانوادهای ثروتمند و موفق، و «رزیتا رادمهر»، دختری مستقل و سرسخت، استوار است. کارن پس از یک نگاه، شیفتهٔ رزیتا میشود اما متوجه میشود که او نامزد «فراد» است. در این میان، شخصیت «شعله» با گذشتهای پر رمز و راز و زخمهایی عمیق وارد داستان میشود و رابطهٔ پیچیدهای با رزیتا و کارن پیدا میکند. گرههای داستانی با بازگشت شعله و افشای هویت واقعی او، یعنی «شراره کیانفر»، عمیقتر میشود. شعله قربانی خشونت و خیانت شده و با هویتی تازه به زندگی بازگشته است. کارن که به تدریج به حقیقت پی میبرد، تصمیم میگیرد در کنار شعله بماند و به او برای گرفتن انتقام و بازسازی زندگی کمک کند. روایت با درگیریهای خانوادگی، روابط عاشقانه، دوستیها و خیانتها پیش میرود و شخصیتها هر یک با گذشته و انتخابهای خود روبهرو میشوند. داستان تا پایان، مخاطب را میان امید و تردید، عشق و انتقام، و جستوجوی هویت معلق نگه میدارد.
چرا باید کتاب نگاه را خواند؟
این رمان با روایت چندلایه و شخصیتهایی که هر یک داستانی برای گفتن دارند، تصویری از پیچیدگیهای روابط انسانی و بحران هویت در جامعهٔ معاصر ارائه میدهد. «نگاه» با پرداختن به موضوعاتی چون بازشناسی خویشتن، تأثیر گذشته بر حال، و مرز باریک میان عشق و انتقام، فرصتی برای همدلی با شخصیتهایی فراهم میکند که در جستوجوی حقیقت و آرامشاند. خواندن این کتاب میتواند مخاطب را به تأمل دربارهٔ نقش خاطرات، زخمها و انتخابها در شکلگیری هویت فردی و جمعی وادارد.
خواندن کتاب نگاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی، دوستداران داستانهای چندلایه با محوریت هویت، عشق و انتقام، و کسانی که به روایتهای روانشناختی و اجتماعی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ بازسازی خویشتن و مواجهه با گذشته را دارند، میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب نگاه
«این آخرین باریه که خودم؛ خودمو توی این آینهی قدیمی و خاک گرفته نگاه میکنم. حالا چرا توی آینهی پر از خاک و کثافت گرفته؟ چون وقتشه که ماجرا تازه شروع بشه، وقتشه که علاوه بر همهی آدمهای زندگیم حتی خودم هم یادم بره که کی هستم. وقتشه که این بازی شروع بشه اما نگران نباشید من هیچیم نمیشه! من وجود ندارم. من کی هستم؟ ... مجهول. مجهولی که در عین وجود داشتن وجود نداره و در عین وجود نداشتن وجود داره. همه چی از یک نگاه شروع شد. هنوزم بعد از یک سال اون نگاه خوراک شب و روزمه. من کارن عظیمی پسر تک فرزند خانوادهی عظیمی و صاحب تمام روت خانوادهی عظیمی. درواقع کل کارخانهها و بیمارستانها و هتلهای گرون بالاشهر مال منه و نام عظیمی رو نمیشه با پول خرید انقدر که این اسم و فامیلی مهم و بزرگه. من عاشق شدم اونم عاشق یک دختری که تو بغل جا میشه آنقدر که کوچولوعه. میتونم بزارمش تو جیبم و همه جا ببرمش. یعنی الاآن کجاست؟ در چه حالیه؟ هنوز صداش خیلی شفاف گوشمه: هی آقا چرا عین دختر ندیدهها رفتار میکنی؟ از سر راهم برو کنار میخوام رد شم و من آنقدر محو نگاش بودم که نتونستم حتی یک میلی از جام تکون بخورم. انگار مست شده بودم. آخرشم بدون این که دستش ی بهم بخره ای کتم رو گرفت و آرومی کنارم زد و رد شد و رفت. بوی اد کلن تلخش تلخش در هوا پخش شد! اسم اد کلنش چیه؟ باید از اشکان بپرسم. آنقدر با دخترهای مختلف بوده که حتی میدونه دخترها حتی وقتی فکر نمیکنن دارن به چی فکر میکنن!»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۹ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۹ صفحه