
کتاب مسح خون
معرفی کتاب مسح خون
کتاب الکترونیکی «مسح خون» (رمان تاریخی) نوشتهٔ «رضا ولینژاد» و منتشرشده توسط انتشارات نسل روشن، روایتی از زندگی و مناسبات قبیلهای در دل خاورزمین است. این رمان با محوریت خانوادهای قدرتمند و پرتنش، به بررسی مفاهیمی چون قدرت، سنت، خشونت و سرنوشت میپردازد و با زبانی داستانی، مخاطب را به دنیای قبیلهٔ بوتیم و شخصیتهای پیچیدهاش میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مسح خون
«مسح خون» اثری داستانی با حالوهوای تاریخی و قبیلهای است که فضای آن در سرزمینی خیالی اما با نشانههایی از فرهنگ و جغرافیای شرق شکل گرفته است. داستان حول محور قبیلهٔ بوتیم و خاندان اربابی آن میچرخد؛ جایی که قدرت، میراث و سنتهای چندصدساله، سرنوشت شخصیتها را رقم میزند. نویسنده با خلق فضایی پرتنش و شخصیتهایی چندلایه، به موضوعاتی چون انتقال قدرت، نقش سنتها در زندگی جمعی، و تأثیر خشونت و غرور بر روابط خانوادگی و اجتماعی میپردازد. روایت کتاب از تولد و رشد شخصیتهای اصلی آغاز میشود و با وقایع خونین، جنگها و کشمکشهای درونی و بیرونی ادامه مییابد. «مسح خون» در دورهای روایت میشود که هنوز ساختارهای قبیلهای و آیینهای کهن بر زندگی مردم سایه انداختهاند و هر تصمیم فردی میتواند سرنوشت یک نسل را تغییر دهد. این رمان با تمرکز بر روابط پدر و پسر، جایگاه زنان، و چالشهای جانشینی، تصویری از جامعهای ارائه میدهد که در آن قدرت و ضعف، عشق و نفرت، و سنت و تغییر در هم تنیدهاند.
خلاصه کتاب مسح خون
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «مسح خون» با روایت زندگی قبیلهٔ بوتیم و خاندان اربابی آن آغاز میشود. آتان بزرگ، رئیس قبیله، پس از مرگ همسرش و تولد نوهاش، آتان کوچک، با چالشهای جانشینی و تربیت وارث روبهروست. آتان کوچک از کودکی قدرت بدنی و خشونتی بیمانند دارد و همین ویژگیها باعث نگرانی پدر و پدربزرگش میشود. با گذر زمان، آتان کوچک به ارباب قبیله بدل میشود اما خشم و سرکشیاش، روابط خانوادگی و اجتماعی را به بحران میکشاند. جنگهای خونین میان قبایل، مرگ پدر و پدربزرگ، و تولد فرزندی ضعیف به نام آبای، آتان کبیر را درگیر جدالی درونی میان غرور، سنت و مسئولیت میکند. او که وارثی مطابق انتظار ندارد، میان حفظ قدرت و پذیرش ضعف انسانی فرزندش سرگردان است. داستان با کشمکشهای خانوادگی، تلاش برای صلح با قبایل همسایه، و جدال با سنتهای سختگیرانهٔ قبیلهای پیش میرود و شخصیتها را در برابر انتخابهایی دشوار قرار میدهد. روایت، لایههایی از خشونت، عشق، حسرت و امید را در دل مناسبات قبیلهای به تصویر میکشد، بیآنکه پایانی قطعی برای سرنوشت شخصیتها رقم بزند.
چرا باید کتاب مسح خون را خواند؟
این رمان با پرداختن به مناسبات قدرت، سنت و خانواده در بستری قبیلهای، تصویری ملموس از چالشهای انسانی در مواجهه با سرنوشت و میراث به دست میدهد. «مسح خون» با شخصیتپردازی دقیق و روایت پرکشمکش، خواننده را به دل دنیایی میبرد که در آن تصمیمات فردی و جمعی، پیامدهایی عمیق و گاه تراژیک دارند. مواجهه با مفاهیمی چون خشونت، غرور، عشق و مسئولیت، فرصتی برای تأمل دربارهٔ ماهیت قدرت و نقش سنتها در شکلگیری هویت فردی و جمعی فراهم میکند.
خواندن کتاب مسح خون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی، داستانهای قبیلهای و روایتهایی دربارهٔ قدرت، سنت و روابط خانوادگی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ بررسی تأثیر سنتها و ساختارهای اجتماعی بر سرنوشت فردی و جمعی دارند، میتوانند از مطالعهٔ این اثر بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب مسح خون
«خاک آغشته به خون جنگ و فضلهی لاشخوران بر فرق سر آبای پست! کافیه آیمان! من او را به جنگ نمیبرم. بیست سال از آن شب سیاه میگذرد و هر لحظه کوه شرمندگی بر دوشم سنگینی میکند. باید گلویش را میبریدم و جسمش را به جریا شنتوس میسپردم! حتی لیاقت آن را هم نداشت که غذای سگان شکاریام شود! نطفهی تو حرام بود و تقاص زناي تو با ریخته شدن آبروی من داده شد!" آتان کبیر برخاست و به طرف آیمان حمله کرد. پیش از آنکه با مشت به فک او بکوبد، انگشترش را که نگینی به اندازهی سه انگشتِ در یک ردیف بود درآورد و دستش را به صورت او کوفت و همسرش بر روی زمین افتاد. لب بالایی آیمان پاره گشت و طعم شور خون در دهانش حس شد. ارباب بوتیم با بانگ بلندی که باعث لرزش آب درون تنگ مسی شد گفت: «باید همان شب او را از بین میبردم؛ همان موقع که از جنگ بالبوتراس برگشتم؛ جنگی که پدربزرگ و پدرم را از دست دادم! بالای جسد مردگانمان بودم که به من خبر تولد فرزندم را دادند. بدون لحظهای درنگ به بوتیم تاختم. هنگامی که تو را در بستر زایش دیدم انگار پارهاستخوانی با یک لایه گوشتِ زرد به دست گرفتم. پوذی و شیرنشن میقادی!» آنان کمی مکث کرد. سبیلهایش هی لرزید. ادامه داد: «لعنت بر من! حالا میخواهی که آن حرامزاده را با خود به جنگ ببرم؟ حتی نمیتواند شمشیری را به دست بگیرد. فقط استفاده از دشنههای لاغر و بچگانه را بلد است آن هم وقتی که میخواهد پوستِ مرغی مرده و بیجان را بکند! آرطق چهاردهساله که حتی هنوز سبیلاش کامل نروییده از او در میدان پیکار ماهرانهتر تیغ به دست میگیرد!»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
نظرات کاربران
پیشنهاد میکنم
به تازگی این کتابو شروع کردم، شخصیت پردازی و فضا پردازی خوبی داره.
هنوز کامل نخوندم. شبیه داستانای قدیمی انگلستان و اون کشورا هست.