
کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
معرفی کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
کتاب الکترونیکی «زندگی هدفمند سخت نیست» (راهنمای عملی برای هدفگذاری و برنامهریزی) نوشتهٔ زهرا مستوفیپور و منتشرشده توسط انتشارات مشاهیر ایران، اثری در حوزهٔ روانشناسی موفقیت و خودیاری است. این کتاب با تمرکز بر موضوع هدفگذاری، برنامهریزی و غلبه بر اهمالکاری، تلاش میکند راهکارهایی برای مدیریت زمان و رسیدن به اهداف شخصی ارائه دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
«زندگی هدفمند سخت نیست» در دستهٔ کتابهای خودیاری و روانشناسی موفقیت قرار میگیرد و به دغدغههایی مانند اهمالکاری، بیانگیزگی و ناتوانی در برنامهریزی میپردازد. نویسنده با روایتهایی از زندگی شخصی و مثالهای ملموس، تلاش میکند نشان دهد که بسیاری از افراد با وجود داشتن اهداف، به دلیل نبود برنامهریزی یا انگیزه کافی، از رسیدن به آنها بازمیمانند. کتاب در فضایی صمیمانه و با زبانی ساده، به بررسی موانع ذهنی و عملی در مسیر تحقق اهداف میپردازد و راهکارهایی برای غلبه بر این موانع ارائه میدهد. این اثر در سالهای اخیر منتشر شده و با توجه به نیاز روزافزون به مدیریت زمان و خودانگیزشی، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. نویسنده با الهام از تجربیات شخصی و منابع مختلف، تلاش میکند تصویری واقعبینانه از چالشهای هدفگذاری و برنامهریزی ارائه دهد و راههایی برای تبدیل اهداف بزرگ به گامهای کوچک و عملی پیشنهاد کند.
خلاصه کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
کتاب «زندگی هدفمند سخت نیست» با روایت تجربههای شخصی نویسنده آغاز میشود؛ جایی که او با چالشهایی مانند خوابآلودگی صبحگاهی، عقبماندن از برنامهها و احساس نارضایتی از خود روبهرو است. در ادامه، نویسنده با معرفی شخصیت «روشنک» که نماد تلاش و برنامهریزی است، تفاوت میان افراد منظم و کسانی که دچار اهمالکاری هستند را به تصویر میکشد. کتاب به تدریج وارد بحثهای عملی میشود و روشهای مختلف برنامهریزی را معرفی میکند؛ از جمله نوشتن لیست کارها، استفاده از باکسها یا جعبههای نظمدهنده، تقسیم اهداف به بخشهای کوچکتر و روشهای متنوع دیگر. نویسنده تأکید میکند که بزرگ بودن اهداف و کلینویسی، باعث ترس و تعویق میشود و پیشنهاد میدهد اهداف به صورت جزئی و قابل اندازهگیری نوشته شوند. همچنین، به اهمیت سحرخیزی، نوشتن اهداف و پیگیری روزانه آنها اشاره میشود. کتاب به موانعی مانند بیانگیزگی، ترس از شکست و تمایل به راحتطلبی میپردازد و راهکارهایی برای عبور از این موانع ارائه میدهد؛ از جمله شروع با گامهای کوچک، تداوم در انجام کارها و استفاده از تکنیکهایی مانند «فقط انجامش بده». نویسنده با مثالهایی از زندگی روزمره، نشان میدهد که چگونه میتوان با تغییر عادتها و ایجاد نظم، به تدریج به اهداف نزدیک شد و احساس رضایت بیشتری از زندگی داشت.
چرا باید کتاب زندگی هدفمند سخت نیست را خواند؟
این کتاب با تمرکز بر مشکلات رایج مانند اهمالکاری و بیانگیزگی، راهکارهایی ساده و قابل اجرا برای مدیریت زمان و هدفگذاری ارائه میدهد. با استفاده از مثالهای واقعی و تجربههای شخصی، خواننده میتواند با چالشهای خود همذاتپنداری کند و راهحلهایی برای غلبه بر موانع ذهنی و عملی بیابد. همچنین، تکنیکهای متنوع برنامهریزی و تقسیم اهداف به گامهای کوچک، مسیر رسیدن به موفقیت را ملموستر و قابل دسترستر میکند.
خواندن کتاب زندگی هدفمند سخت نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که با مشکل اهمالکاری، بیانگیزگی یا ناتوانی در برنامهریزی مواجهاند و به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر زمان و رسیدن به اهداف شخصی یا شغلی خود هستند. دانشجویان، کارمندان، خانهداران و هر کسی که دغدغه رشد فردی و بهبود عملکرد روزانه دارد، میتواند از مطالب این کتاب بهره ببرد.
فهرست کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
- اهداف چه هستند؟ توضیح دربارهٔ مفهوم هدف و نقش آن در زندگی، اهمیت قابل تجسم بودن اهداف و تأثیر آن بر رضایت فردی. - روش لیست کردن معرفی شیوهٔ نوشتن لیست کارها و تقسیم آن به اهداف مهم و کارهای روزمره، با تأکید بر اولویتبندی و محدود کردن تعداد کارها. - روش باکسها یا جعبههای نظمدهنده شرح استفاده از باکسهای کوچک و بزرگ برای دستهبندی کارها بر اساس اهمیت و انتقال کارهای انجامنشده به روز بعد. - روش برنامهریزی ۳+۲+۱ توضیح دربارهٔ انتخاب سه هدف اصلی، دو کار فوری و یک کار روتین برای هر روز و نحوهٔ اجرای این برنامه. - برنامههای دو قسمتی تقسیم کارهای روزانه به دو بخش اهداف و کارهای فوری و اهمیت تیک زدن کارهای انجامشده. - دفترهای مجزا استفاده از دو دفتر برای ثبت اهداف و کارهای روزمره و ایجاد انگیزه از طریق نوشتن و ارزیابی روزانه. - دو برنامه (یکی برای بیرون و دیگری برای منزل) شرح برنامهریزی جداگانه برای کارهای شغلی و امور منزل و اهمیت واقعبینانه بودن برنامهها. - برنامهریزی به شیوه قرعهکشی معرفی روشی برای اولویتبندی کارها با قرعهکشی و کاربرد آن برای کارهای همسطح. - بنویس تا اتفاق بیافتد تأکید بر نوشتن اهداف و ایجاد تعهد ذهنی برای تحقق آنها. - اهداف کوچک (لقمه لقمه کردن) توضیح دربارهٔ تقسیم اهداف بزرگ به بخشهای کوچک و قابل انجام برای جلوگیری از ترس و تعویق. - چه چیز باعث میشود که به اهدافت نرسی بررسی موانع ذهنی و عملی مانند ترس، بیانگیزگی و راحتطلبی و ارائه راهکار برای غلبه بر آنها. - فقط انجامش بده تشویق به شروع کارها بدون وسواس و تأکید بر حرکت به عنوان عامل ایجاد انگیزه. - در دام بیانگیزگی نیفتید تحلیل مراحل ایجاد عادت جدید و راهکارهایی برای عبور از دورههای بیانگیزگی و حفظ تداوم.
بخشی از کتاب زندگی هدفمند سخت نیست
«ساعت زنگ میزد و من باز هم دستم را روی قطع کردن گذاشتم و دوباره سرم را زیر پتو بردم. به راستی چه لذتی داشت خواب صبح دلانگیز و لذتبخش بود و من همیشه از این خواب نهایت استفاده را میکردم. به راستی حس میکردم بر روی قالیچه سلیمان از شرق عالم به سوی غرب در پرواز هستم و از دیدن مناظر زیر پایم لذت میبردم. چه حس دلانگیزی بود و دوباره پلکهایم سنگین شد و خواب شیرین مرا در برگرفت. ولی در دلم احساس بدی داشتم اینکه از برنامههایم عقب میمانم. اما یک احساس دیگر که قویتر از قبلی بود به من میگفت بخواب و استراحت کن و دوباره خواب مرا با خود برد.... بعد از دو ساعت از زمانی که زنگ ساعتم به صدا درآمده بود چشمهایم را باز کردم و با اندوه به خودم گفتم باز هم نشد. با یک حس ندامت به سمت مسواکم رفتم و نیم نگاهی به برنامهام کردم که روی میز گذاشته بودم. چقدر برای این دو ساعتی که گذشته بود برنامه داشتم. برای دلداری خودم گفتم اشکال ندارد از فردا این کار را انجام میدهم اما خودم میدانستم که فردا هم مثل امروز است و من هیچ تغییری نخواهم کرد. به سراغ کارهایم رفتم، کارهای روزمرهای که باید انجام میدادم ولی این فکر کارهایی که انجام نداده بودم با من بود. حالا شب شده بود و من دوباره قلم و کاغذ را برداشتم و شروع کردم به نوشتن کارهایی که باید فردا اول وقت انجام میدادم ولی ته دلم میدانستم عملاً این کار را نمیتوانم انجام دهم. یکی از مهمترین کارهایی که هر شب در لیستم مینوشتم که حتماً فردا صبح آن را انجام دهم نوشتن چند سطر از همین کتاب حاضر میباشد. لیست را نوشتم و بعد برای خوابیدن آماده شدم. خوابم نمیبرد، مرتب در رختخوابم غلت میزدم، فکرهای گوناگون بر سرم فشار میآورد و من را در خود میگرفت. همش با خودم میگفتم چرا من نمیتوانم کارهایم را انجام دهم. خیلی به خودم و کارهایم فکر کردم. نمیدانم کی خوابیدم، فقط میدانم صدای زنگ ساعتم به من هشدار میداد که صبح شده. بیحال دستم را به سمتش بردم و دکمه توقف را فشردم. پتو را بر سرم کشیدم و دوباره خواب شیرین صبحگاهی به سراغم آمد و بقیه ماجرا درست مثل روزهای قبل...»
حجم
۶۹۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۶۹۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه