تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
معرفی کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
معرفی کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
کتاب الکترونیکی «اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی» نمایشنامهای از «مهران دشت بزرگی» است که توسط نشر آفرینش منتشر شده است. این اثر در قالب نمایشنامه، به بررسی مفاهیم قدرت، دین، علم و سرنوشت انسان و اشیاء میپردازد و فضای قرن هفدهم میلادی را با نگاهی نمادین و انتقادی بازآفرینی میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
نمایشنامه «اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی» در بستری تاریخی و نمادین، به تقابل میان سنت و نوگرایی، دین و علم، و سرنوشت اشیاء و انسانها میپردازد. داستان در کارگاه نجاریای در فلورانس میگذرد و با حضور شخصیتهایی چون زن نجار و صدای آقای درخت، فضایی رازآلود و استعاری خلق میشود. اشاره به شخصیتهایی مانند گالیلئو و اسقف اعظم، فضای قرن هفدهم اروپا و دوران تفتیش عقاید را تداعی میکند. این نمایشنامه با بهرهگیری از عناصر مذهبی، اسطورهای و علمی، به نقد ساختارهای قدرت و نقش اشیاء در تاریخ و فرهنگ میپردازد. روایت اثر، در سه پرده و با گذر زمان، تغییرات نگرش و سرنوشت شخصیتها و اشیاء را به تصویر میکشد. اثر حاضر، با زبان و ساختاری متفاوت، تلاش میکند مفاهیم عمیق اجتماعی و فلسفی را در قالب دیالوگ و کنشهای نمایشی بیان کند.
خلاصه کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! نمایشنامه با ورود زنی به کارگاه نجاری آغاز میشود؛ او درخت کاج کوچکی را روی میز میگذارد و با انجام آیینهایی مذهبی، خود را برای بریدن الوار آماده میکند. صدای آقای درخت، که گویی از درون زن یا الوار شنیده میشود، دیالوگهایی میان زن و درخت شکل میدهد. زن، درگیر تردیدها و ترسهای خود، به بریدن الوار ادامه میدهد و خون سبز رنگی از درخت جاری میشود. در ادامه، بحثهایی درباره گناه، تقدیس، و نقش اشیاء در اعمال انسانها شکل میگیرد. اشاره به گالیلئو و تلسکوپ، تقابل علم و دین را برجسته میکند. در پرده دوم، درخت به شکل انسانی بسته شده و بازجویی میشود؛ زن با تازیانه و پرسشهای خود، درخت را به همکاری با «شریر» و گناه متهم میکند. درخت از گذشتهاش و نقش خود در شادی مردم سخن میگوید. در پرده سوم، زن پیرتر شده و همچنان درگیر آیینهای مذهبی و تقدیس اشیاء است. سرانجام، الوار درخت تکهتکه و به دار آویخته میشود تا عبرتی برای دیگران باشد. نمایشنامه با نگاهی نمادین، سرنوشت اشیاء و انسانها را در مواجهه با قدرت و باورهای دینی به تصویر میکشد.
چرا باید کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی را خواند؟
این نمایشنامه با رویکردی نمادین و انتقادی، به موضوعاتی چون تفتیش عقاید، تقابل علم و دین، و سرنوشت اشیاء در تاریخ میپردازد. دیالوگهای اثر، مفاهیم فلسفی و اجتماعی را در قالبی نمایشی و استعاری مطرح میکنند و مخاطب را به تأمل درباره نقش قدرت، تقدیس و سرکوب در زندگی فردی و جمعی وامیدارند. همچنین، اشاره به شخصیتهایی چون گالیلئو و فضای قرن هفدهم، زمینهای برای بازنگری در تاریخ علم و دین فراهم میکند.
خواندن کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامههای فلسفی، آثار نمادین و کسانی که دغدغههایی درباره تقابل علم و دین، قدرت و سرنوشت دارند مناسب است. همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزه ادبیات نمایشی و مطالعات فرهنگی میتوانند از آن بهرهمند شوند.
فهرست کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
- پرده اول: کارگاه نجاری، ورود زن و آغاز آیین تقدیس و بریدن الوار. دیالوگ میان زن و صدای درخت، طرح موضوع گناه، تقدیس و اشاره به گالیلئو و تلسکوپ. - پرده دوم: صحنه بازجویی و محاکمه درخت به شکل انسانی، بحث درباره نقش اشیاء، گناه و همکاری با شریر. بازتاب شادی و گذشته درخت و سرکوب آن. - پرده سوم: گذر زمان، زن پیرتر شده و آیینهای مذهبی ادامه دارد. سرنوشت الوار و تکهتکه شدن آن، نتیجهگیری درباره عبرت گرفتن دیگران و نقش اشیاء در قدرت و دین.
بخشی از کتاب اتهام آقای درخت ۱۶۱۶ میلادی
«زن: خوشا به حال فقیران در روح زیرا پادشاهی اسمان از آرم ایشان استن. صدایی از درون زن انگار میآید. صدا: آخ.. زن: خوشا به حال ماتمیان زیراآنان تسلی خواهند یافت خوشا به حال حلیمان زیرا آنان زمین را به میراث خواهند برد صدا: آخ ...اوخ زن: خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت زیرا آنان سیر خواهند شد. خوشا به حال رحیمان زیرا بر آنان رحم خواهد شد صدا: آخ ... اوخ ..تیزه زن: خوشا به حال پاک دلان زیرا آنان خدا را خواهند دید. خوشا به حال صلح جویان زیرا آنان فرزندان خدا خوانده خواهند شد. صدا: برش دار زن سردر گم شده و به اطراف خود فوت میکند و به طرف دیوارها میرود و گوش می کند اما دیگر صدایی نمیآید. استینهای خود را بالا میزند و دوباره تقدیس میکند و دست به اره میبرد و شروع به بریدن کرده و حرکاتش را سریعتر میکند. صدا: نکن وحشی دیووونه..مرض داری...روانی...خونم در آومد. خون سبز رنگی از تنه ی الوار بیرون زده و و از روی میز جاری میشود. زن دست پاچه پارچهای بر می دارد و خون ها را پاک کرده و دائم تقدیس میکند. ترسیده و دائم بلند میشود و زانو میزند.»
حجم
۲۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۲۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه