تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب ببینید
معرفی کتاب ببینید
معرفی کتاب ببینید
کتاب الکترونیکی «نمایشنامه ببینید» نوشتهٔ محمدرضا الفتی و منتشرشده توسط نشر ماندگاران، اثری در ژانر نمایشنامه است که به مسائل اجتماعی و خانوادگی معاصر میپردازد. این نمایشنامه با محوریت شخصیتهایی چون آرمان، مریم، ساناز و دکتر، روابط انسانی، خیانت، وجدان و بحرانهای اخلاقی را در بستری واقعگرایانه روایت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ببینید
«نمایشنامه ببینید» اثری است که در فضای شهری و معاصر ایران شکل گرفته و دغدغههای روزمره و بحرانهای اخلاقی را به تصویر میکشد. این نمایشنامه در دورهای نوشته شده که نویسنده با نگاهی پرسشگر به جامعه و روابط انسانی، تلاش میکند مفاهیمی چون دیدن حقیقت، مسئولیتپذیری و نقش وجدان را در زندگی افراد برجسته کند. روایت داستان در قالب صحنههایی پیوسته و دیالوگمحور پیش میرود و شخصیتهایی از طبقات مختلف اجتماعی را درگیر چالشهایی چون خیانت، فقر، وابستگی و بحران هویت میکند. نویسنده در مقدمه اشاره میکند که این اثر حاصل تجربههای زیسته و دغدغههای شخصی اوست و تلاش دارد با زبانی صریح و بیپرده، لایههای پنهان روابط انسانی را آشکار کند. نمایشنامه با حضور شخصیت «وجدان» به عنوان صدایی درونی و گاه طنزآمیز، به بررسی انتخابها و پیامدهای آنها میپردازد و از خلال گفتگوهای تند و صریح، فضای پرتنش و ملتهبی را خلق میکند که مخاطب را به تأمل دربارهٔ حقیقت و مسئولیت فردی و جمعی وا میدارد.
خلاصه کتاب ببینید
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «نمایشنامه ببینید» با حضور شخصیت «وجدان» آغاز میشود که به عنوان ناظر و صدای درونی شخصیتها، مخاطب را وارد فضای پرتنش و بحرانزدهٔ داستان میکند. آرمان، مردی موفق در کسبوکار، با همسرش مریم دچار اختلافات عمیق شده است؛ اختلافاتی که ریشه در تغییرات مالی، خیانت و بیاعتمادی دارد. ساناز، منشی شرکت آرمان، به عنوان معشوقه وارد زندگی او شده و این رابطه پنهانی، بحران اصلی داستان را شکل میدهد. مریم که از این رابطه باخبر شده، میان خشم، سرخوردگی و تلاش برای حفظ زندگی مشترک سرگردان است. دکتر، روانشناس خانواده، تلاش میکند با جلسات مشاوره، این زوج را به گفتوگو و حل مسئله سوق دهد اما خود نیز با مشکلات شخصی و زناشویی دستوپنجه نرم میکند. روایت با رفتوآمد میان دفتر شرکت، خانه، مطب روانشناس و کلیسا پیش میرود و هر بار بخشی از زوایای پنهان شخصیتها و روابطشان آشکار میشود. «وجدان» در لحظات بحرانی وارد صحنه میشود و با طنز و طعنه، شخصیتها را به مواجهه با حقیقت وادار میکند. داستان با طرح پرسشهایی دربارهٔ مسئولیت، انتخاب، وابستگی و معنای واقعی دیدن، مخاطب را به تأمل دربارهٔ نقش وجدان و صداقت در زندگی روزمره دعوت میکند، بیآنکه پایانی قطعی یا راهحلی ساده ارائه دهد.
چرا باید کتاب ببینید را خواند؟
این نمایشنامه با پرداختن به موضوعاتی چون خیانت، بحران هویت، نقش وجدان و مسئولیت فردی، بستری فراهم میکند تا مخاطب با لایههای پنهان روابط انسانی و چالشهای اخلاقی روبهرو شود. حضور شخصیت «وجدان» به عنوان صدایی درونی، زاویهای متفاوت به روایت میبخشد و امکان همذاتپنداری و تأمل را افزایش میدهد. اثر با دیالوگهای تند و صریح، فضای واقعی و ملموسی از زندگی شهری امروز را بازتاب میدهد و مخاطب را به بازنگری در انتخابها و پیامدهای آنها دعوت میکند.
خواندن کتاب ببینید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامههای اجتماعی، کسانی که دغدغه روابط انسانی، بحرانهای خانوادگی و مسائل اخلاقی دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای هنرهای نمایشی و روانشناسی اجتماعی که به تحلیل رفتار و گفتوگوهای بینفردی علاقهمندند، مفید خواهد بود.
فهرست کتاب ببینید
- صحنه اول: معرفی شخصیتها و ورود «وجدان» به عنوان صدای درونی و ناظر بر وقایع؛ آغاز بحران میان آرمان و مریم و طرح مسئله خیانت. - صحنه دوم تا پنجم: جلسات مشاوره با دکتر، واکاوی اختلافات زناشویی، ورود ساناز به عنوان معشوقه و تشدید بحران. - صحنه ششم تا دهم: گفتوگوهای تند میان آرمان و مریم، حضور پدر مقدس و تلاش برای یافتن راهحل معنوی، نمایش تأثیر مسائل مالی و اجتماعی بر روابط. - صحنه یازدهم تا پانزدهم: اوجگیری تنشها، مواجهه شخصیتها با وجدان خود، تلاش برای تصمیمگیری درباره ادامه یا پایان رابطه، و بازتاب پیامدهای انتخابها. - صحنه شانزدهم تا پایانی: جمعبندی بحرانها، گفتوگوهای نهایی میان شخصیتها، و بازگشت به نقش وجدان و مسئولیت فردی در مواجهه با حقیقت.
بخشی از کتاب ببینید
«مشکل از اونجا شروع شد که هیچ کی نمیخواد ببینه، هیچ کی نمیخواد اون چیزی که واقعا هست رو ببینه. همه منفعت خودشونو میبینن و چشمشونو رو حقیقت میبندن، حتی اگه به زمانی عاشق و معشوق همدیگه بودن. با توجیحای الکی چشمشونو رو درست و غلط میبندن. مسأله دیدنه! از همه میخوان ببینن ولی خودشون نه. آرمان از همه میخواد ببینن چی میگه. مریم از همه میخواد کارای آرمان رو ببینن. پدر مقدس از همه میخواد که فرامین الهی رو ببینن. ساناز از همه میخواد شرایطشو ببینن. خانم دکتر ازشون میخواد راه حلاشو ببینن. میرزاد از عالم و آدم میخواد عقل رو ببینن. ولی کسی نمیخواد خودشو ببینه. این وسط به همه چی نگاه میکنن ولی هیچی نمیبینن. چشمها از اپاندیسم بیاستفادهتر شدن. از مداد تو دبیرستان، از بخاری نفتی تو خونه پکیج دار، و از حقوق کارمندی کم منفعتتره. خلاصه که اوضاع بد خرابه! همینجوری پیش بره باید قید این دنیارو زد. مردم انکاری اهمیت چشمارو درک نکردن. حرفایی که نمیشه زد و چشمها مینویسن. فقط باید ببینی و خوندن بلد باشی. دریچه روح آدما چشماشونه. اون تو میتونی حل بشی. هیچ نوعی از ارتباط اندازه چشمیش قوی نیست. خلاصه که خواهر من، برادر من، ببین. اگه نمیخوای شبیه اینا بشی، ببین!»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه