کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه شهرام شفیعی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

معرفی کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

معرفی کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

کتاب الکترونیکی «قصه‌های من و بچه‌هام» نوشتهٔ شهرام شفیعی و با تصویرگری سام سلماسی، اثری طنزآمیز و خانوادگی است که توسط کتاب‌های زرافه (دپارتمان کودک انتشارات سیمای شرق) منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و ماجراهای روزمرهٔ یک خانواده را با نگاهی شوخ‌طبعانه روایت می‌کند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

در «قصه‌های من و بچه‌هام»، شهرام شفیعی با زبانی سرشار از شوخی و موقعیت‌های بامزه، زندگی روزمرهٔ یک خانوادهٔ ایرانی را به تصویر می‌کشد. این کتاب در قالب داستان‌های کوتاه و مستقل، ماجراهایی را روایت می‌کند که اغلب در جمع‌های خانوادگی، مهمانی‌ها، سفرها و موقعیت‌های ساده اما پر از اتفاق رخ می‌دهند. فضای کتاب پر از شخصیت‌های آشنا و تیپیکال است؛ از پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا عمو، خاله، بچه‌ها و حتی همسایه‌ها. هر داستان با یک اتفاق ساده شروع می‌شود و به تدریج با طنز و اغراق، به موقعیت‌هایی غیرمنتظره و خنده‌دار می‌رسد. این اثر در دوره‌ای نوشته شده که توجه به ادبیات کودک و نوجوان و خلق آثار طنز برای این گروه سنی اهمیت بیشتری یافته است. تصویرگری سام سلماسی نیز به جذابیت و فضای شاد کتاب افزوده است. کتاب با نگاهی به جزئیات زندگی روزمره، تلاش می‌کند لحظات ساده را به خاطراتی شیرین و ماندگار تبدیل کند.

خلاصه کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان‌های «قصه‌های من و بچه‌هام» هرکدام با یک موقعیت ساده و روزمره آغاز می‌شوند؛ مثل نبودن دستمال کاغذی سر میز شام، گم‌شدن شلوار، یا قرض‌دادن ماشین خانواده به آشنایان و حتی غریبه‌ها. شخصیت اصلی، که پدر خانواده است، در هر داستان با چالش‌های کوچک اما بامزه‌ای روبه‌رو می‌شود؛ از تلاش برای کنترل آب بینی در مهمانی تا گیر افتادن در لباس عروس یا ماجراهای عجیب قرض‌دادن ماشین که گاهی به دردسرهای خنده‌دار و حتی تعقیب و گریز با پلیس می‌انجامد. بچه‌ها و دیگر اعضای خانواده نیز هرکدام با رفتارها و حرف‌های خاص خود، موقعیت‌ها را پیچیده‌تر و بامزه‌تر می‌کنند. روایت‌ها با اغراق و شوخی پیش می‌روند و در نهایت، هر داستان با یک اتفاق غیرمنتظره یا یک شوخی جمعی به پایان می‌رسد. کتاب با کنار هم گذاشتن این ماجراها، تصویری از یک خانوادهٔ پرجنب‌وجوش و دوست‌داشتنی ارائه می‌دهد که حتی مشکلات کوچک را هم با خنده و شوخی پشت سر می‌گذارند.

چرا باید کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه را خواند؟

این کتاب با روایت طنزآمیز و موقعیت‌های آشنا، لحظات سادهٔ زندگی خانوادگی را به داستان‌هایی سرگرم‌کننده تبدیل می‌کند. خواندن این اثر فرصتی برای تجربهٔ شادی‌های کوچک، همدلی با شخصیت‌ها و دیدن جنبه‌های بامزهٔ مشکلات روزمره است. همچنین، زبان و فضای کتاب برای گروه‌های سنی مختلف قابل لمس است و می‌تواند بهانه‌ای برای دورهمی و خنده در جمع خانواده باشد.

خواندن کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان، نوجوانان و خانواده‌هایی مناسب است که به داستان‌های طنز و موقعیت‌های بامزهٔ خانوادگی علاقه دارند. همچنین برای والدینی که دوست دارند با فرزندان‌شان کتاب بخوانند و لحظاتی شاد را تجربه کنند، گزینهٔ مناسبی است.

بخشی از کتاب قصه های من و بچه هام؛ عطسه

«خانه‌ی آقای شیرمال بودیم. روی میز شام. دستمال کاغذی نبود! زمستان بود و آب بینی‌ام داشت می‌آمد پایین! خجالت می‌کشیدم دستمال بخواهم. پدربزرگ پرسید چیزی می‌خواهی؟... گفتم: «فقط دستمال» پدربزرگ با تعجب گفت: «تو فقط بخار سوپ خوردی! به این زودی سیر شدی؟!» آقای شیرمال خندید. بلند شد تا دستمال کاغذی بیاورد. گفت بیست‌وپنج سال است ما یادمان می‌رود سر میز دستمال کاغذی بگذاریم... خانم شیرمال گفت: «بیست‌ودو سال است که ازدواج کرده‌ایم!» آن‌ها سر بیست‌وپنج سال و بیست‌ودو سال با هم دعوا کردند! یادشان رفت دستمال کاغذی را بیاورند. من چیزی نخوردم تا بتوانم روی آب بینی‌ام کار کنم! مامانی برای دخترم ماکارونی کشید. عروس خانم به مامانی گفت: «بدون دستمال کاغذی ماکارونی می‌خورید؟! ماکارونی‌خوردن. عین گریم‌کردن است!» شوهرخاله روی مرغ فلفل ریخت. خاله به او گفت: «فلفل می‌خوری؟! امشب نمی‌توانی عطسه کنی!» شوهرخاله داشت عطسه‌اش می‌گرفت. به خاطر همین گفت: «فقط درخت گلابی عطسه نمی‌کند!» خانم شیرمال رفت تا دستمال بیاورد. آقای شیرمال گفت سیب‌زمینی داغ کو؟... خانم شیرمال دستمال را فراموش کرد و سیب‌زمینی‌ها را آورد! باز آب بینی‌ام را کشیدم بالا تا ببینم بعدش چه می‌شود!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان