
کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی
معرفی کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی
کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی نوشته زهرا نورمحمدی نجفآبادی و ویراسته نفیسه صالحی، اثری پژوهشی در حوزهی ادبیات غنایی و جامعهشناسی است که توسط انتشارات مهر زهرا منتشر شده است. این کتاب با رویکردی تطبیقی، دو منظومهی عاشقانهی فارسی را از منظر نظریات سه متفکر برجستهی جامعهشناسی و نقد ادبی بررسی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی
کتاب ادبیات غنایی در آیینهی جامعهشناسی (از خسرو و شیرین تا لیلی و مجنون باتوجهبه آرا لوکاچ و بوردیو آدورنو) به بررسی تطبیقی دو منظومهی مهم ادبیات فارسی، یعنی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از منظر جامعهشناسی ادبیات میپردازد. زهرا نورمحمدی نجفآبادی باتکیهبر نظریات لوکاچ، بوردیو و آدورنو، تلاش میکند پیوند میان ساختارهای اجتماعی، ذهنیت شاعر و محتوای عاشقانهی این آثار را تحلیل کند. کتاب در فضایی میاندانشی حرکت میکند و مفاهیمی چون نظریهی بازتاب، سرمایههای چهارگانه، تمایز، صنعت فرهنگ و شیءوارگی را به کار میگیرد تا نشان دهد چگونه این منظومهها بازتابدهندهی جهانبینی و ایدئولوژی عصر خود هستند. اثر حاضر در دورهای نوشته شده که توجه به نقد جامعهشناختی ادبیات در ایران رو به گسترش است و تلاش دارد با تحلیل دقیق، جایگاه اجتماعی و فرهنگی این دو اثر را روشن کند. نویسنده در مقدمه و فصلهای ابتدایی، مبانی نظری و مفاهیم کلیدی را معرفی میکند و سپس به تحلیل تطبیقی آثار میپردازد.
خلاصه کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی
کتاب ادبیات غنایی در آیینهی جامعهشناسی با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، ابتدا مفاهیم بنیادین جامعهشناسی ادبیات را شرح میدهد و سپس به سراغ دو منظومهی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون میرود. نویسنده با بهرهگیری از نظریات لوکاچ دربارهی بازتاب واقعیت اجتماعی در ادبیات، نشان میدهد که چگونه شخصیتها و رویدادهای این منظومهها، بازتابدهندهی ساختارهای طبقاتی و ذهنیت جمعی جامعهی زمان خود هستند. در ادامه، با استفاده از مفاهیم بوردیو مانند سرمایههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین، شخصیتهای اصلی بهویژه زنان داستان مورد تحلیل قرار میگیرند تا نقش سرمایهها در کنشگری و سلطهی آنها آشکار شود؛ همچنین نظریهی تمایز و منش بوردیو برای تبیین تفاوتهای طبقاتی و سبک زندگی شخصیتها به کار میرود.
بخشهایی از کتاب به تحلیل سلطه، هژمونی و ساختار قدرت در روابط عاشقانه و اجتماعی این آثار اختصاص یافته است. در نهایت، باتوجهبه دیدگاههای آدورنو دربارهی صنعت فرهنگ و شیءوارگی، نویسنده نشان میدهد که چگونه عناصر فرهنگی و هنری این منظومهها در خدمت بازتولید ارزشهای مسلط جامعه قرار میگیرند و چه تأثیری بر شکلگیری شخصیتها و روابط آنها دارند. کتاب با جمعبندی نتایج تحلیلی، به این نتیجه میرسد که منظومههای عاشقانهی فارسی نه تنها بازتابدهندهی احساسات فردی، بلکه حامل پیامهای اجتماعی و فرهنگی عمیقی هستند.
چرا باید کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی را خواند؟
کتاب ادبیات غنایی در آیینهی جامعهشناسی فرصتی فراهم میکند تا دو اثر شاخص ادبیات عاشقانهی فارسی از زاویهای متفاوت و با ابزارهای جامعهشناسی نقد شوند. خواننده با مطالعهی این اثر، با مفاهیم کلیدی نقد جامعهشناختی آشنا میشود و درمییابد که چگونه ادبیات غنایی میتواند بازتابدهندهی ساختارهای اجتماعی، قدرت و سرمایه در جامعه باشد؛ همچنین کتاب به درک عمیقتری از شخصیتها و روابط آنها در بستر تاریخی و اجتماعی کمک میکند و نشان میدهد که آثار کلاسیک ادبیات فارسی فراتر از روایتهای عاشقانه، حامل لایههای پیچیدهای از معنا هستند.
خواندن کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای ادبیات فارسی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و علاقهمندان به نقد ادبی مناسب است؛ همچنین مطالعهی این اثر برای کسانی که دغدغهی فهم پیوند میان ادبیات و جامعه را دارند یا بهدنبال تحلیلهای عمیقتر آثار کلاسیک عاشقانه هستند، مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب ادبیات غنایی در آیینه جامعه شناسی
«بازتاب یکی از نظریات محوری لوکاچ فیلسوف نظریهپرداز و منقد ادبی است. این نظریه به رغم جایگاه مهمی که در نظریات دارد مورد انتقاد برخی از جامعهشناسان حوزهٔ فرهنگ است. علی اکبر معصومبیگی در ترجمه کتاب نویسنده، نقد و فرهنگ اثر جورج لوکاچ که حاوی بخش مهمی از تشریح و بازنمایی این نظریه است ضمن اشاره به این موضوع آورده است که: «لوکاچ، به خلاف آثار نخستین خود (مثلا تاریخ و آگاهی طبقاتی) در آثار میانی و پایانی خود به نظریه "بازتاب" در نظریهٔ شناخت رو میآورد و واقعیت عینی را یگانه معیار صحت و درستی تفکر و آگاهی میداند؛ اما بسیاری از همتایان یا پیروان لوکاچ از کارل کورش و تئودور آدورنو گرفته تا نظریهپردازان مکتب فرانکفورت، لوسین گلدمن، مرلو پونتی، هربرت مارکوزه و جنبش چپ نو امریکا و اروپا در دههٔ ۱۹۶۰ در نظریهٔ "بازتاب" به دیدهٔ شک مینگرند و لوکاچ "جوان" را بر لوکاچ پیر برتر میشمارند.» او در نظریه "بازتاب" به بازتاب هنری واقعیت و تناقضهای آن میپردازد و میگوید اثر به حکم ماهیت خود بازتابی به مراتب حقیقیتر، کاملتر، زندهتر و پویاتر از واقعیت به دست میدهد. در واقع از نظر او هر اثر هنری باید به خود متکی باشد و بازتابدهنده واقعیت.»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود