دانلود و خرید کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر) حمیدرضا حیدری نژاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر) اثر حمیدرضا حیدری نژاد

کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر)

معرفی کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر)

کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر) نوشتهٔ حمیدرضا حیدری نژاد و ویراستهٔ زهرا ابراهیمی مقدم است و انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب داستانی جذاب و علمی تخیلی است که شما را با خود همراه می‌کند.

درباره کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر)

همه چیز برای راوی داستان از فروردین ۱۳۵۱ در مراغه شروع می‌شود. وقتی راوی سرباز بوده و در یک اتاق زندگی می‌کرده و ساعات زیادی را نگهبانی می‌داده. . عصر یک روز به خانه برمی‌گردد و پس از یک استراحت کوتاه طبق معمول مشغول مراقبه و تمرکز می‌شود. همان طور که نشسته مشغول تمرکز است یک‌مرتبه ناخودآگاه از جای خود بلند می‌شود و می‌ایستد ولی یک حال عجیبی در او بروز می‌کند برمی‌گردد و به پشت‌سر خود نگاه می‌کند، صحنه عجیبی می‌بیند او خودش را می‌بیند که نشسته‌ است و همان طور مشغول مراقبه است از در اتاق بیرون می‌رود اما راهرو همیشگی وجود ندارد یک باغ است که یک درخت بزرگ آنجا قرار دارد به ناگاه می‌بیند یک فردی بالباس سفید اما عجیب به‌طرف او می‌رود وقتی نزدیک او می‌شود می‌بیند که قدی بسیار بلند دارد و حدود ۳۰ سانت از او بلندتر است. با مهربانی به من می‌گوید روز سیزدهم یک مطلب مهمی به او گفته می‌شود کاملاً آماده آن روز باشد چون خیلی مهم هست. در همین موقع از او دور می‌شود و سپس ناپدید می‌شود.

این اتفاق اولین برخورد او با فرازمینی‌ها بوده و راوی وارد ماجرای حیرت‌انگیز می شود و باید از پس اتفاقاتی که سر راهش قرار می‌گیرد بربیاید.

خواندن کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های علمی تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تماس با فرازمینی ها (پرده آخر)

«سؤال کردم این کتاب در چه موردی هست؟ خانمی که از شورا بود، گفت: موضوع این کتاب را خودت باید کشف کنی. زمانی که معنی آن را درک کردی، آن‌وقت با تو صحبت خواهد شد. من گفتم، این اسم خیلی برایم آشنا هست. فکر کنم در کتابخانه من موجود باشد. کاترین گفت، بهتر است تحقیق کنی.

اون آقا و خانم با تکان‌دادن دست گفتند، شما را خواهیم دید، سپس مانند یک غبار دور شدند. به کاترین گفتم، موضوع این هدیه چی هست؟ کاترین گفت: واقعاً من نمی‌دانم! در این مورد هم تاکنون هیچ صحبتی نشده بود. اگر می‌دانستم، اکنون با تو در میان می‌گذاشتم. سپس گفت: من می‌روم و در یک موقعیت مناسب که آمادگی داشتی، با تو تماس می‌گیرم. این ملاقات حدود بیست‌ویک دقیقه طول کشید.

هوا هنوز کاملاً مهتابی و بسیار روشن بود، وارد اتاقم شده، دیگر نفهمیدم چی شد. صبح ساعت شش از خواب بیدار شدم، سریع به سراغ کتابخانه‌ام رفتم. فکر می‌کردم که این کتاب را دارم، تمام کتاب‌ها را یک‌به‌یک گشتم، اما نبود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۱۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۶۱۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان