تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب داستان های جو
معرفی کتاب داستان های جو
معرفی کتاب داستان های جو
کتاب الکترونیکی «داستانهای جو» (داستانهای حو) نوشتهٔ امیر مهرانی و منتشرشده توسط نشر شالگردن، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که در قالب روایتهایی ساده و روزمره، به دغدغههای انسانی، تنهایی، دوستی و جستوجوی معنا در زندگی میپردازد. این اثر با محوریت شخصیت «جو» و گفتوگوهای او با راوی، تجربههای زیسته و تأملات فلسفی را در بستر موقعیتهای معمولی زندگی روایت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب داستان های جو
«داستانهای جو» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و فضای آن حول محور دوستی و گفتوگوهای راوی با شخصیتی به نام «جو» شکل میگیرد. این کتاب در بستری معاصر و شهری روایت میشود و دغدغههایی مانند تنهایی، مهاجرت، ترس، امید، عشق و مواجهه با خود را در قالب داستانهایی کوتاه و گاه طنزآمیز به تصویر میکشد. هر داستان، تکهای از زندگی روزمره است که با نگاهی فلسفی و گاه شاعرانه به مسائل انسانی میپردازد. شخصیت «جو» با نگاه خاص و گاه متفاوتش به زندگی، بهانهای برای طرح پرسشها و تأملات عمیقتر دربارهٔ معنا و تجربهٔ زیستن میشود. این مجموعه، با بهرهگیری از زبان محاورهای و فضای صمیمی، تلاش میکند تجربههای مشترک انسانی را از زاویهای تازه روایت کند و مخاطب را به همنشینی با شخصیتها دعوت کند. کتاب در قالب داستانهای مستقل اما مرتبط، تصویری از دغدغههای نسل امروز و چالشهای زیستن در جهان معاصر ارائه میدهد.
خلاصه کتاب داستان های جو
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!کتاب با غروب مردد پاییزی آغاز میشود؛ جایی که راوی در تنهایی خود غرق است و با خلق شخصیت «جو» به گفتوگو مینشیند. «جو» مردی سیوچندساله با کلاه لبهدار است که نگاه متفاوتی به زندگی دارد و در هر داستان، با جملات کوتاه و گاه فلسفی، راوی را به تأمل وادار میکند. روایتها اغلب حول محور موضوعاتی چون شروع دوباره، پرسهزدن در کتابفروشیها، تمرین سکوت، مواجهه با ترس، تجربهٔ مهاجرت، عشق، ناامیدی و جستوجوی معنا میچرخد. هر داستان، مکالمهای است میان راوی و «جو» که در آن، پرسشهای ساده اما عمیق دربارهٔ زندگی، روابط انسانی، تنهایی و امید مطرح میشود. «جو» گاهی با شوخطبعی و گاهی با جدیت، به مسائل نگاه میکند و راوی را به تجربهکردن، نوشتن، بخشیدن و حتی سکوتکردن دعوت میکند. در این میان، خاطرات، اشیا و مکانها (مانند بشقاب شکسته یا شهر خیالی آدن) بهانهای برای بازنگری در گذشته و حال میشوند. داستانها پایانبندی قطعی ندارند و بیشتر به طرح سؤال و تأمل میانجامند تا ارائهٔ پاسخ. در مجموع، «داستانهای جو» مجموعهای از لحظات و گفتوگوهایی است که مخاطب را به همنشینی با دغدغههای انسانی و تجربهٔ زیستن دعوت میکند.
چرا باید کتاب داستان های جو را خواند؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و قابل لمس، به دغدغههای روزمره و احساسات مشترک انسانها میپردازد و از خلال گفتوگوهای راوی و «جو»، مخاطب را به تأمل دربارهٔ تنهایی، دوستی، ترس، امید و معنای زندگی دعوت میکند. هر داستان فرصتی است برای بازنگری در تجربههای شخصی و مواجهه با پرسشهایی که شاید در زندگی روزمره کمتر به آنها توجه میشود. «داستانهای جو» میتواند برای کسانی که به دنبال همنشینی با روایتهای صمیمی و اندیشمندانه هستند، تجربهای متفاوت رقم بزند.
خواندن کتاب داستان های جو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه معاصر، دوستداران روایتهای فلسفی و کسانی که دغدغههایی مانند تنهایی، مهاجرت، جستوجوی معنا و روابط انسانی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال بازتاب تجربههای زیسته و تأملات روزمره در قالب داستان هستند، پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب داستان های جو
- پاییز مردد: روایت آغازین کتاب که با حال و هوای پاییزی و تنهایی راوی شروع میشود و زمینهساز ورود «جو» به داستان است.- شروع از صفر: دربارهٔ مفهوم شروع دوباره و مواجهه با نقطههای آغاز در زندگی.- پرسه در کتابفروشیها: تجربهٔ پرسهزدن بیهدف در میان کتابها و کشف دغدغههای ذهنی از خلال انتخاب کتابها.- تمرین سکوت: دعوت به تجربهٔ سکوت و اهمیت نگفتن در برخی موقعیتها.- آرامش: جستوجوی لحظات آرامش و تأمل دربارهٔ معنای آن.- شاعری: گفتوگو دربارهٔ شعر، شاعربودن و نسبت احساس و منطق در زندگی.- نوبل ادبیات: طنزی دربارهٔ ارزش معمولیبودن و اهمیت تجربههای ساده.- احساس تنهایی: مواجهه با ترس از تنهایی و تفاوت میان تنها گذاشتن و تنها ماندن.- امنیت در میان کتابها: تجربهٔ امنیت و آرامش در میان کتابها و رابطهٔ خاص «جو» با کتابها.- ترس و شجاعت: گفتوگو دربارهٔ ترسهای روزمره و معنای شجاعت.- مکانی برای مرگ: تأمل دربارهٔ مکان و معنای مرگ برای هر فرد.- محو شدن شادی: تجربهٔ محو شدن تدریجی شادی و اهمیت توجه به لحظات شاد.- غلبه بر دلتنگی: مواجهه با دلتنگی و مهاجرت و تلاش برای کنار آمدن با احساسات.- فلسفهی در: نگاه فلسفی به مفهوم «در» و نقش آن در وصلکردن دنیاها.- واگذارکردن: دربارهٔ پذیرش شکست و رهاکردن در بازی زندگی.- تلاقی آدمها: تأمل دربارهٔ برخوردها و تلاقیهای انسانی و تأثیر آنها بر زندگی.- چیزی به اسم عشق: روایت کوتاهی دربارهٔ تجربهٔ عشق و لحظههای جاودانهٔ آن.- سکوت بیموقع: تجربهٔ بخشیدن کتابها و اهمیت شنیدن و شنیدهشدن در روابط.- آسیبپذیری: پذیرش آسیبپذیری به عنوان بخشی از ذات انسان.- تجربهی هنر: تأمل دربارهٔ هنر، خلق اثر و ارتباط آن با درد و امید.- رویارویی با مرگ: تجربهٔ مواجهه با خبر بیماری و تأثیر آن بر نگاه به زندگی.- تجربهی باران: نگاهی به باران به عنوان فرصتی برای همدلی و ارتباط با دیگران.- بشقاب شکسته: روایت خاطرهای از شکستن و ترمیم و معنای آن در روابط انسانی.- ترسهای روزمره: گفتوگو دربارهٔ ترسهای کوچک و بزرگ و مواجهه با آنها.- مهاجرت: روایت تجربهٔ مهاجرت و مواجهه با ترسها و شروع دوباره.- فرصتدادن به کلمهها: اهمیت سکوت و فرصتدادن به کلمات برای جاریشدن.- ناتمامی آدمها: تأمل دربارهٔ ناتمامیها و حسرتهای زندگی.- ناامیدی: مواجهه با احساس ناامیدی و تلاش برای پذیرش خستگی و شکست.
بخشی از کتاب داستان های جو
«غروب نمیدانم چندشنبه از اواسط پاییز بود که با سیگاری داشتم تنهاییام را دود میکردم. از آن تنهاییهایی که سنگینیاش در غروب بیشتر احساس میشود و حال و هوای مردد پاییز هم اثرش را چندبرابر میکند. در بهار و تابستان و زمستان تکلیفت با عالم و آدم معلوم است. اما پاییز اینطور نیست. حداقل پاییز شهر من اینطور نیست؛ درختها هم سبز هستند هم زرد، هوا هم سرد است هم گرم. برای من آن پاییز غمانگیز بود و کند. بایستی تکلیف خودم و زندگیام را مشخص میکردم. نمیخواستم مثل آن پاییز مردد بمانم. بایستی میپریدم به فصلی دیگر و خودم را از سردرگمی نجات میدادم.از پشت پنجرهی خانه، کودکانی را میدیدم که برای خردکردن برگهای زرد مسابقه میدادند. زوجهایی که دست در دست هم نرم و آرام در پیادهرو قدم میزدند و معلوم بود که از لحظاتشان لذت میبرند. شک ندارم اگر به آنها میگفتم این پاییز مردد است، با تعجب نگاهم میکردند و شاید میگفتند اتفاقا پاییز فوقالعادهای است. اما برای من زیبا نبود.در چنین غروبی، دلم میخواست با کسی حرف بزنم؛ کسی که بیقضاوت به حرفهایم گوش کند، خطاهایم را پررنگ نکند و راهنمایم باشد. راههای سخت زندگی را نمیشود تنهایی طی کرد مخصوصاً اگر ابتدا و انتهایش به خودت برسد؛ یعنی مجبور باشی به درون خودت سفر کنی. نمیتوان بدون همراه در این مسیر قدم گذاشت. سفر به خود هم هیجانانگیز است هم ترسناک. باید کسی باشد که به تو بفهماند چیزهایی که در مسیر میبینی حقیقی است یا تصوری مخدوش از آنچه در زندگی دیدهای. کسی باید باشد که نگاهت را بسازد و روی دیگر وقایع را به تو نشان دهد.»
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه