کتاب بادکنک های خوشحالی

معرفی کتاب بادکنک های خوشحالی

کتاب الکترونیکی «بادکنک‌های خوشحالی» نوشتهٔ محمد گوگانی و با تصویرگری کوثر ارجمند، توسط نشر گوی منتشر شده است. این کتاب کودکانه، داستانی دربارهٔ جشن عید غدیر و شادی‌های کودکانه در کنار خانواده را روایت می‌کند. محوریت داستان بر هدیه‌دادن بادکنک به بچه‌ها و مفهوم خوشحالی در روزهای عید استوار است. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بادکنک های خوشحالی

«بادکنک‌های خوشحالی» اثری است که با زبانی کودکانه و تصاویری رنگی، به یکی از مهم‌ترین اعیاد مذهبی یعنی عید غدیر می‌پردازد. داستان در فضایی خانوادگی و صمیمی شکل می‌گیرد و کودکان را با مفهوم شادی جمعی و بخشش آشنا می‌کند. کتاب در قالب داستانی کوتاه و ساده، تلاش می‌کند اهمیت روز غدیر و معرفی جانشین پیامبر را برای کودکان ملموس کند. فضای داستان پر از رنگ و نشاط است و شخصیت‌ها با رفتارهای کودکانه و کنجکاوی‌هایشان، مخاطب خردسال را به دنیای خود دعوت می‌کنند. این کتاب در قالب داستانی کوتاه و مصور، سعی دارد مفاهیم مذهبی را به زبان قابل فهم برای کودکان بیان کند و آن‌ها را با سنت‌های جشن و شادی در فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا سازد.

خلاصه کتاب بادکنک های خوشحالی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با ورود «باباجون» به خانه آغاز می‌شود؛ او چند کیسه همراه دارد که در آن‌ها خوراکی و وسایل مختلفی پیدا می‌شود. «من» و «حلما» با اشتیاق به سراغ کیسه‌ها می‌روند و در میان آن‌ها بسته‌ای بادکنک رنگارنگ پیدا می‌کنند. باباجون توضیح می‌دهد که این بادکنک‌ها برای روزهای جشن است و فعلاً فقط یکی از آن‌ها را باد می‌کند تا بچه‌ها بازی کنند. چند روز بعد، همزمان با تولد «من» و «حلما»، خانواده جشن کوچکی می‌گیرند و تعدادی بادکنک را باد می‌کنند. اما هنوز بادکنک‌های زیادی باقی مانده است. باباجون به بچه‌ها می‌گوید که باید برای روز بزرگ‌تری صبر کنند. صبح روز عید غدیر، همه بادکنک‌ها را به پارک می‌برند و به بچه‌های دیگر هدیه می‌دهند. هر بادکنک با جمله‌ای شاد به مناسبت عید غدیر تقدیم می‌شود. در پایان، باباجون توضیح می‌دهد که بزرگ‌ترین خوشحالی برای روز غدیر است؛ روزی که پیامبر جانشین خود را معرفی کرد تا راهنمایی برای مردم باشد. بچه‌ها با این کار، شادی عید را با دیگران تقسیم می‌کنند و مفهوم بخشش و شادی جمعی را تجربه می‌کنند.

چرا باید کتاب بادکنک های خوشحالی را خواند؟

این کتاب با داستانی ساده و تصاویر رنگارنگ، مفاهیم مذهبی و اجتماعی را به زبان کودکانه منتقل می‌کند. «بادکنک‌های خوشحالی» به کودکان یاد می‌دهد که شادی‌های بزرگ را می‌توان با دیگران تقسیم کرد و مناسبت‌های مذهبی فرصتی برای مهربانی و بخشش است. روایت داستان از زاویه دید کودک، باعث می‌شود مخاطب خردسال به راحتی با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند و پیام اصلی کتاب را درک کند.

خواندن کتاب بادکنک های خوشحالی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی مناسب است؛ به‌ویژه آن‌هایی که علاقه‌مند به داستان‌های خانوادگی و جشن‌های مذهبی هستند. همچنین برای والدین و مربیانی که می‌خواهند مفاهیم عید غدیر و اهمیت شادی جمعی را به کودکان آموزش دهند، گزینهٔ مناسبی است.

فهرست کتاب بادکنک های خوشحالی

- ورود باباجون و کشف بادکنک‌ها: معرفی شخصیت‌ها و پیدا شدن بادکنک‌ها در خانه، زمینه‌ساز ماجراهای بعدی می‌شود.- جشن تولد و بادکنک‌های باقی‌مانده: روایت جشن تولد و اشاره به بادکنک‌هایی که برای مناسبت مهم‌تری نگه داشته شده‌اند.- آماده‌سازی برای عید غدیر: خانواده برای جشن بزرگ‌تر آماده می‌شود و بچه‌ها مشتاقانه منتظر روز عید هستند.- تقسیم بادکنک‌ها در پارک: در روز عید غدیر، خانواده به پارک می‌رود و بادکنک‌ها را به بچه‌های دیگر هدیه می‌دهد.- توضیح باباجون دربارهٔ اهمیت عید غدیر: باباجون مفهوم عید غدیر و شادی جمعی را برای بچه‌ها توضیح می‌دهد و پیام اصلی داستان را بیان می‌کند.

بخشی از کتاب بادکنک های خوشحالی

«باباجون که از راه رسید. چند تا وسیله و کیسه همراهش بود. من و حلما رفتیم سراغ کیسه‌ها. بین کیسه‌ها کلی خوراکی و چیزهای جالب بود. من داشتم با قوطی‌های رب گوجه یک برج می‌ساختم که حلما یک بسته پراز بادکنک‌های از همه رنگ پیدا کرد. من پرسیدم: «باباجون! این بادکنک‌ها برای ماست؟ میشه الان باد کنیم؟» بابا گفت: «بله؛ یک بادکنک الان باد می‌کنم بازی کنید؛ اما اینها برای الان نیست. برای روزهای جشنه.» مامان گفت: «نه؛ این‌ها برای جشن فرداست. برای فردا کارهای خوب زیادی داریم.» فردا صبح همه‌ی بادکنک‌ها رو برداشتیم و رفتیم پارک سر کوچه. به بچه‌ها بادکنک هدیه دادیم. به هر بچه‌ای که بادکنک می‌دادیم می‌گفتیم: «بفرمایید؛ عید شما مبارک. این بادکنک‌ها برای خوشحالی عید غدیره.» بابا گفت: «آفرین بچه‌ها! حالا یاد گرفتیم که بزرگ‌ترین خوشحالی ما برای روز غدیر باید باشه روزی که پیامبر عزیز جانشین خودشون رو معرفی کردند؛ یک راهنمای خوب برای ما. مثل خودشون. تا همه‌ی ما راه زندگی رو از ایشون یاد بگیریم.»»