تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب چوپان زرنگ
معرفی کتاب چوپان زرنگ
معرفی کتاب چوپان زرنگ
کتاب الکترونیکی «چوپان زُرنگ» (داستانهای کوتاه فارسی)، گردآوری و تألیف معصومه یزدی و منتشرشده توسط موسسه آموزشی تألیف ارشدان، مجموعهای از داستانهای کوتاه با محوریت زندگی روستایی، اخلاق و ارزشهای انسانی است. این کتاب با روایتهایی ساده و آموزنده، تلاش میکند مفاهیمی مانند صداقت، تلاش، مهربانی و مسئولیتپذیری را به مخاطبان خود منتقل کند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چوپان زرنگ
«چوپان زُرنگ» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که فضای روستا، زندگی روزمره و روابط انسانی را به تصویر میکشد. این کتاب در قالب روایتهایی از زندگی کشاورزان، چوپانان و خانوادههای روستایی، به موضوعاتی مانند کار و تلاش، پسانداز، وفاداری، مهربانی و اهمیت قول و قرار میپردازد. داستانها اغلب با زبانی ساده و مستقیم، موقعیتهایی را روایت میکنند که شخصیتها در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی، تصمیمهایی اخلاقی میگیرند. کتاب به گونهای طراحی شده که هم برای کودکان و نوجوانان و هم برای بزرگسالان قابل استفاده باشد و پیامهای اخلاقی و تربیتی را در قالب قصههایی ملموس و بومی ارائه میدهد. فضای داستانها اغلب در روستاهای سرسبز و میان خانوادهها و اهالی روستا شکل میگیرد و هر روایت، تجربهای از زندگی و ارزشهای انسانی را بازگو میکند.
خلاصه کتاب چوپان زرنگ
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در مجموعه «چوپان زُرنگ»، داستانها با روایتهایی از زندگی روزمره در روستا آغاز میشوند؛ جایی که شخصیتها با چالشهایی مانند فقر، خشکسالی، یا مشکلات خانوادگی روبهرو هستند. یکی از داستانها دربارهٔ کشاورزی است که با دعا و قول به خداوند، محصول بیشتری برداشت میکند اما فراموش میکند سهم نیازمندان را بدهد و در نهایت با تجربهٔ تلخ سیل و از دست دادن محصولاتش، به اهمیت وفای به عهد پی میبرد. در داستان دیگری، چوپانی تنبل با دیدن موفقیت چوپان زرنگ و کمک او در برابر حملهٔ گرگ، تصمیم میگیرد رفتار خود را تغییر دهد و مسئولیتپذیرتر شود. روایتهایی از پسانداز و صرفهجویی، مهربانی با خانواده، و احترام به والدین نیز در کتاب دیده میشود. داستانها اغلب با یک اتفاق ساده شروع میشوند و با تصمیمگیری شخصیتها در موقعیتهای حساس، پیام اخلاقی خود را منتقل میکنند. پایانبندیها معمولاً به تغییر نگرش یا رفتار شخصیتها منجر میشود و بر اهمیت مهربانی، صداقت و تلاش تأکید دارد.
چرا باید کتاب چوپان زرنگ را خواند؟
این کتاب با روایت داستانهایی کوتاه و آموزنده، مفاهیم اخلاقی و تربیتی را در قالب قصههایی ملموس و بومی به مخاطب منتقل میکند. هر داستان فرصتی برای اندیشیدن به ارزشهایی مانند وفای به عهد، مسئولیتپذیری، مهربانی و تلاش فراهم میآورد. روایتها به گونهای انتخاب شدهاند که هم برای آموزش کودکان و نوجوانان مناسب باشند و هم بزرگسالان را به تأمل دربارهٔ رفتارهای روزمره و تصمیمهای اخلاقی دعوت کنند. مطالعهٔ این کتاب میتواند به تقویت مهارتهای اجتماعی و اخلاقی و ایجاد همدلی در مخاطب کمک کند.
خواندن کتاب چوپان زرنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانان، والدین، مربیان و آموزگاران مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با مضامین اخلاقی، تربیتی و بومی هستند یا دغدغهٔ آموزش ارزشهای انسانی به نسل جوان را دارند، گزینهٔ مناسبی به شمار میرود.
فهرست کتاب چوپان زرنگ
- داستان کشاورز و قول به خدا: روایت کشاورزی که با دعا و قول، محصول بیشتری برداشت میکند اما وفای به عهد را فراموش میکند و با پیامدهای آن روبهرو میشود. - چوپان زرنگ و چوپان تنبل: داستان دو چوپان با رفتارهای متفاوت و تأثیر رفتار مسئولانه بر موفقیت و سلامت گله. - مرد فقیر و مرد پولدار: قصهٔ مردی فقیر که با صداقت و تلاش، فرصتهای تازهای در زندگی پیدا میکند و به موفقیت میرسد. - خانواده و مهربانی: روایتهایی دربارهٔ روابط خانوادگی، صبر، مهربانی و احترام متقابل میان اعضای خانواده. - پسانداز و صرفهجویی: داستانهایی دربارهٔ اهمیت پسانداز و مدیریت مالی در زندگی روزمره. هر فصل با یک موقعیت اخلاقی یا تربیتی آغاز میشود و با نتیجهگیری و پیام اخلاقی به پایان میرسد.
بخشی از کتاب چوپان زرنگ
«یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. روستایی بود سرسبز. با هزار تا کشاورز مهربان. در یکی از خانههای روستا دختری به نام اکرم زندگی میکرد که تازه چهاردهساله شده بود. با اینکه قدش از دوستانش بلندتر نبود، اما زنگ ورزش، در زمین والیبال آنقدر بالا میپرید که هر توپی را به خوبی میزد و به گل تبدیل میکرد. اکرم میدانست که وقتی موقع امتحان میرسد، او و دوستانش دور هم مینشینند و باهم درس میخوانند. یکی از روزهای زمستان که برف زیادی باریده بود، مدرسه پر از برف شده بود و کسی نمیتوانست به راحتی از برفها عبور کند و از مدرسه خارج شود. اکرم و دوستانش هم به همراه معلمشان در مدرسه ماندند تا کشاورزان روستا بیایند و برفها را کنار بزنند. رعنا یکی از دوستان اکرم بود و بخاری کلاس را روشن کرده بود. سیمین که صبح آن روز برای کلاس درسش یک لاکپشت آورده بود، آن را از کیفش درآورد و نظر بچههای کلاس را درباره لاکپشت زیبای خود پرسید. دوستانش لاکپشت را نوازش میکردند و با آن حرف میزدند. در همین حین، کتاب درسی نرگس در حال سوختن بود و اکرم با کیف سیمین آتش را خاموش کرد. نرگس از اکرم تشکر کرد و قول داد در تکالیفش به او کمک کند. معلم بچهها را جمع کرد و از اکرم تشکر کرد که به فکر بوده و دوستانش و کتاب را از آتش نجات داده است.»
حجم
۸٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
حجم
۸٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه