کتاب موش باهوشه، به مدرسه می رود

کتاب «موش باهوشه، به مدرسه می رود» نوشتۀ مری آن فریزر و ترجمۀ نسرین وکیلی است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. این کتاب، نه‌تنها داستانی برای سرگرمی، بلکه تجربه‌ای دلنشین برای همراهی با احساسات کودک در روزهای نخست مدرسه است.

درباره کتاب موش باهوشه، به مدرسه می رود

کتاب موش باهوش به مدرسه می‌رود داستانی شیرین و آموزنده دربارهٔ آرزوی ساده اما مهمِ دیده‌شدن و پذیرفته‌شدن است. شخصیت اصلی این داستان، یک موش کوچک است که او را موش باهوشه صدا می‌زنند؛ موشی که برخلاف انتظارات معمول، نمی‌خواهد فقط حیوان دست‌آموز کلاس باشد، بلکه دلش می‌خواهد درست مثل باقی بچه‌ها شاگرد کلاس باشد؛ کسی که یاد می‌گیرد، تمرین می‌کند و در تلاش است عضوی واقعی از جمع باشد.

داستان موش باهوش به مدرسه می‌رود با لحنی ساده و صمیمی، کودک را به درون کلاس می‌برد؛ جایی که موش باهوشه هر روز با دقت به درس‌ها گوش می‌دهد، در فعالیت‌ها شرکت می‌کند، و حتی روی چرخ مخصوص خودش ورزش می‌کند تا چیزی از بچه‌ها کم نداشته باشد. با پیش رفتن داستان، کودک همراه با موش باهوشه اضطراب، اشتیاق و امید به انتخاب‌شدن به‌عنوان دانش‌آموز هفته را تجربه می‌کند؛ آرزویی که برای هر کودک، نماد نوعی تأیید و پذیرفته‌شدن در جمع است.

از دل یک ماجرای ساده، کتاب موش باهوش به مدرسه می‌رود به شکلی غیرمستقیم و مؤثر دربارهٔ مفاهیمی مثل تعلق، ارزش تلاش فردی و قدرت پشتکار سخن می‌گوید. موش باهوشه به کودکان نشان می‌دهد که حتی اگر در نگاه دیگران متفاوت باشی، باز هم با پشتکار و علاقه می‌توانی جای خودت را پیدا کنی و بدرخشی. پیام داستان نه تحمیل‌شده و مستقیم، بلکه از دل ماجرا بیرون می‌آید.

تصویرگری‌های کتاب موش باهوش به مدرسه می‌رود، فضاهای گرم و مدرسه‌ای را با جزئیاتی جذاب نشان می‌دهند و به کودک کمک می‌کنند تا احساس نزدیکی بیشتری با محیط کلاس و شخصیت‌ها پیدا کند. جوایز متعددی که کتاب کسب کرده، از جمله کتاب سال اسکول لایبرری ژورنال و جایزهٔ انجمن بین‌المللی کتاب‌خوانی کودکان و نوجوانان، نشان می‌دهد که این اثر در سطح بین‌المللی نیز به‌خاطر ظرافت در پرداخت موضوعات مهم کودکی مورد توجه قرار گرفته است. 

خواندن کتاب موش باهوشه، به مدرسه می رود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به گروه سنی ۷ تا ۹ سال پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب موش باهوشه، به مدرسه می رود

«موش باهوشه روز اول سال تحصیلی به مدرسه رفت. خانم فربر، معلم کلاس، گفت: «بچه‌ها، این موش باهوشه است، حیوان دست‌آموز کلاس ما.» اما موش باهوشه دوست نداشت حیوان دست‌آموز کلاس باشد، دلش می‌خواست شاگرد کلاس باشد. هر روز در کلاس همه چیز را تماشا می‌کرد و گوش می‌داد. وقتی خانم فربر کتابی می‌خواند، موش باهوشه ساکت می‌نشست و دستش را روی پایش می‌گذاشت. خانم فربر می‌گفت همه به حرکت و ورزش نیاز دارند. وقتی بچه‌ها زنگ‌تفریح بیرون می‌رفتند، موش باهوشه هم روی چرخ خودش می‌رفت و می‌دوید.»