دانلود و خرید کتاب به امید دل بستم لنکالی ‍ ترجمه پگاه فرهنگ راد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب به امید دل بستم

کتاب به امید دل بستم

نویسنده:لنکالی ‍
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب به امید دل بستم

کتاب الکترونیکی به امید دل بستم نوشتۀ لنکالی ‍و ترجمۀ پگاه فرهنگ راد است و انتشارات آقایی آن را منتشر کرده است. کتاب به امید دل بستم، روایتگر داستان زندگی نوجوانانی است که با بیماری‌های مختلف در بیمارستان بستری هستند و هر لحظه به مرگ نزدیک‌تر می‌شوند. آن‌ها به دزدی‌های کوچک از فروشگاه‌ها روی می‌آوردند و رفته‌رفته فرار از بیمارستان و برنامه‌ریزی دزدی‌های بزرگ‌تر، تبدیل به تفریح و انگیزهٔ زندگی برای آنان می‌شود. این کتاب نامزد جایزهٔ گودریدز شده است.

درباره کتاب به امید دل بستم

کتاب به امید دل بستم داستانی است دربارهٔ چند نوجوان که به بیماری‌های مختلفی مبتلا و در بیمارستان بستری هستند. آن‌ها حالا دیگر دوست‌های خوبی شده‌اند و در شیطنت‌ها و دزدی‌های بچگانه شریک یکدیگر هستند. با اینکه داستان از دید دانای کل روایت می‌شود، می‌دانیم که سَم شخصیت‌محوری داستان است. دوستان دیگر او سونی، نئو و کُر نام دارند، سونی دختری است که تنها با یک ریه نفس می‌کشد، نئو به بیماری ستون فقرات مبتلاست و روی ویلچر می‌نشیند. او نویسندهٔ قابلی است و ثبت برنامه‌ها و پی‌ریزی طرح نقشه‌های مختلف این گروه دوستانه به عهدهٔ اوست. کُر عضو دیگر این گروه دوستانه است که مادری فرانسوی و پدری اهل هائتی دارد و از بیماری قلبی رنج می‌برد. لنکالی صمیمیت این چهار دوست را به زیبایی در محیطِ سرد بیمارستان به نمایش می‌گذارد.

در اولین فصل کتاب به امید دل بستم، شاهد این هستیم که سَم عشق زندگی‌اش را به‌خاطر بیماری از دست می‌دهد. آن دو بر پلی روی دریاچه ایستاده‌اند، درحالی‌که برف می‌بارد و روی سر و شانه‌هایشان می‌نشیند. سَم رازی را دربارهٔ ماهیتِ واقعی خود به عشق زندگی‌اش می‌گوید. آن‌ها از کودکی با بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کنند و در بیمارستان هم‌بازی و رفیق یکدیگرند. هر دو همراه هم روی تخت‌هایشان دراز می‌کشند و دربارهٔ ماجراجویی‌هایی حرف می‌زنند که بیرون از دیوارهای بیمارستان انتظارشان را می‌کشند. باآنکه او به سم قول داده بود تا زمانی که ستاره‌ها در آسمان هستند، کنار او خواهد ماند، دیگر تاب نمی‌آورد و به‌ناچار با سم وداع می‌کند و سَم با هر بار دیدنِ آن پل این خاطرهٔ غم‌انگیز را به یاد می‌آورد.

حالا پس از گذشت آن واقعه، سَم به همراه سونی، نئو و کُر از بیمارستان جیم زده‌اند تا برای دزدی سیگار و نوشیدنی به فروشگاه بروند. سونی درحالی‌که لولهٔ تنفسی فضای زیر بینی و روی گونه‌هایش را اشغال کرده، از صندوقدار می‌خواهد تا به‌خاطر نئو که سرطان دارد و روزهای آخر زندگی‌اش را می‌گذراند، یک بسته سیگار مجانی به آن‌ها بدهد. گرچه سونی دربارهٔ سرطان دروغ گفته، اما به خواسته‌اش می‌رسد و حالا هر چهارتایشان روی پشت بام بیمارستان در حال سیگار کشیدن و خوردن نوشیدنی هستند. آن‌ها با رهبری سونی تصمیم می‌گیرند حالا که بیماری و مرگ دارد زندگی‌شان را می‌دزدد، آن‌ها نیز شروع به دزدیدن بقیهٔ زندگی‌شان کنند. این مسئله جرقه‌ای می‌شود تا آن‌ها به فرار از بیمارستان و تجربهٔ ماجراجویی‌های بیشتر فکر کنند. اریک مسئول بیمارستان در همین لحظه سروکله‌اش پیدا می‌شود و مچشان را می‌گیرد. درحالی‌که دارد آن‌ها را توبیخ می‌کند، دختری با چشم‌هایی به رنگ آفتاب ظاهر می‌شود و با اولین کلامش، گویی در قلب سم جا خوش می‌کند...

خواندن کتاب به امید دل بستم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های ماجراجویانه، عاشقانه و برای نوجوانان مناسب است.

بخشی از کتاب به امید دل بستم

«از وقتی پاییز شروع شده، کمی رنگ به صورت نئو آمده. جوش‌های پروانه‌ای و حمله‌های دردش فروکش کردند. از روزی که سی از بیمارستان مرخص شد دیگر قرص‌های خود را تف نمی‌کند بیرون و سرم‌هایش را از دستش بیرون نمی‌کشد. بی‌اشتهایی هنوز برایش مشکل بزرگی است. بعضی روزها به بشقابِ خود خیره می‌شود، آن‌قدر با آن ور می‌رود که در نهایت به نظرش غذا خیلی زیاد می‌رسد و مجبور می‌شود آن را کنار بزند. تنها روزهایی که غذایش را تقریباً تمام می‌کند وقت‌هایی است که همه با هم غذا می‌خوریم. و همچنین روزهایی که سی برایش سیب می‌آورد.

سی باید استراحت مطلق داشته باشد اما دائماً این مسئله را نادیده می‌گیرد. از آنجایی که خانه‌شان خیلی به بیمارستان نزدیک است، به‌ندرت استراحت می‌کند. اگر هم استراحت کند کنار نئو است، با دهان باز می‌خوابد و در خواب چیزهایی زیرلب زمزمه می‌کند. در غیر این صورت طوری رفتار می‌کند انگار همه‌چیز در جهان سر جای خودش است. انگار نه انگار که دارد به بالای لیستِ پیوند اعضا نزدیک می‌شود. با هیکاری قدم می‌زند. وقتی هیکاری یک خوراکی از نانوایی‌های محلی می‌دزدد به‌جای او عذرخواهی کرده و هزینه‌ی آن را پرداخت می‌کند. درحالی‌که داستان نئو و خود را می‌خواند تندتند در اتاق قدم می‌زند و روی کوچک‌ترین جزئیات حساسیت به خرج می‌دهد. با گربه می‌رقصد و همان‌طور که نیمی از حواسش اینجاست و نیمی جای دیگر با سونی بازی‌های تخته‌ای می‌کند...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰
۵۰%
تومان