کتاب دور از روئی

کتاب دور از روئی با عنوان اصلی Loin de Rueil نوشتهٔ رمون کنو و ترجمهٔ مهسا خیراللهی است. این کتاب توسط نشر نی منتشر شده است. موضوع اصلی این کتاب رمان معاصر فرانسوی و در دسته‌بندی ادبیات داستانی اروپا قرار می‌گیرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دور از روئی اثر رمون کنو

کتاب دور از روئی اثری از نویسنده فرانسوی رمون کنو است که نخستین‌بار در سال ۱۹۴۴ نوشته و نسخه بازنگری‌شده آن در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. این کتاب از جمله آثار دوره پس از جدایی کنو از گروه سوررئالیست‌ها است و در دسته آثار دوران بلوغ فکری و ادبی او قرار می‌گیرد. رمان دور از روئی در فضای پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده و همچون دیگر آثار کنو، تلفیقی از طنز، فلسفه و نگاه ریاضی‌گونه به ساختار داستان دارد.

این رمان در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی در فرانسه منتشر شد. کنو با زبانی ساده اما مملو از معانی فلسفی، داستانی خلق کرده که ریشه در مسائل هویتی، خاطرات کودکی و مسائل وجودی دارد. دور از روئی در مجموعه ادبیات معاصر فرانسه و به‌عنوان بخشی از میراث ادبی نویسندگان نسل میان‌دوجنگ طبقه‌بندی می‌شود. این اثر چندین بار توسط ناشران مختلف منتشر و بازنشر شده است. نسخه فارسی این رمان در ایران توسط نشر نی عرضه شده و در قالب کتاب چاپی و الکترونیکی در دسترس است.

خلاصه داستان دور از روئی

داستان دور از روئی درباره شخصیتی به نام ژاک ریول است، مردی میان‌سال که در اداره‌ای مشغول به کار است و زندگی یکنواخت و روزمره‌ای دارد. داستان در فضای حومه پاریس و به‌ویژه محله روئی جریان دارد، جایی که ژاک کودکی‌اش را در آن سپری کرده و حالا به شکلی نمادین از آن فاصله گرفته است. شروع داستان با شرح وضعیت تکراری و کسل‌کننده زندگی ژاک آغاز می‌شود. او در گذشته‌های خود سیر می‌کند و به خاطراتی از دوران کودکی بازمی‌گردد. اتفاقات مهم داستان، مواجهه ژاک با محیط‌هایی است که برایش نوستالژیک‌اند اما دیگر آن معنا و صفا را ندارند. در این مسیر، او با شخصیت‌های متعددی روبه‌رو می‌شود که هرکدام نمادی از زمان حال یا گذشته‌اند.

طرح داستان به‌گونه‌ای طراحی شده که مخاطب را میان خیال و واقعیت معلق نگه می‌دارد. شخصیت اصلی در جست‌وجوی معنایی برای زندگی است و این جست‌وجو در خلال اتفاقاتی که گاه طنزآمیز و گاه تلخ‌اند، پیش می‌رود. پیام رمان به بررسی معنای زندگی، بی‌هدفی، روزمرگی و حسرت گذشته می‌پردازد. هشدار؟ کنو در این اثر به‌طور غیرمستقیم نقدی بر جامعه مصرفی و سیستم اداری بوروکراتیک فرانسه دارد، اما نه با لحن انتقادی آشکار، بلکه با زبان طنز و نگاهی فلسفی.

چرا باید کتاب دور از روئی را بخوانیم؟

دور از روئی به دلیل ساختار ویژه روایی، زبان طنز و نگاه فلسفی‌اش اثری متمایز در میان رمان‌های معاصر فرانسه به شمار می‌آید. وجه تمایز اصلی این کتاب، ترکیب بین فرم روایی دقیق و محتواهای فلسفی عمیق است. ویژگی خاص این اثر در توانایی کنو برای بیان مسائل پیچیده انسانی در قالب داستانی ساده و گاه سرگرم‌کننده نهفته است. دستاورد این کتاب، ایجاد نوعی تجربه متفاوت از خواندن رمان است؛ خواننده نه تنها با داستانی همراه می‌شود، بلکه به نوعی بازی ذهنی نیز دعوت می‌شود که در آن مرز بین خیال و واقعیت، گذشته و حال، روشن نیست.

کتاب دور از روئی را به چه کسانی پیشنهاد می‌دهیم؟

این کتاب را به علاقه‌مندان به ادبیات داستانی فرانسه، دانشجویان ادبیات تطبیقی، مخاطبان علاقه‌مند به رمان‌های فلسفی و دوست‌داران آثار طنز فلسفی پیشنهاد می‌کنیم. نوع مخاطب این اثر کسانی هستند که علاقه‌مند به ژانر رمان فلسفی و ادبیات سوررئال و پست‌مدرن هستند. دلیل سودمندی مطالعه این اثر، آشنایی با نگاهی تازه به زندگی روزمره از دید نویسنده‌ای است که میان فلسفه و طنز حرکت می‌کند.

درباره رمون کنو

رمون کنو نویسنده، شاعر و ریاضی‌دان فرانسوی بود. او در سال ۱۹۰۳ در شهر لوآور فرانسه به دنیا آمد و از کودکی علاقه‌ای خاص به ریاضیات و ادبیات نشان داد. کنو ابتدا در حلقه سوررئالیست‌های پاریس فعالیت داشت اما بعدها از این گروه جدا شد. او از پایه‌گذاران گروه اولیپو (OULIPO) بود که به پیوند ریاضیات و ادبیات توجه ویژه داشتند. کنو در آثار خود مفاهیم فلسفی، ریاضی و طنز را به هم پیوند می‌داد. از آثار مشهور او می‌توان به تمرین در سبک، ما همیشه با زن‌ها خوب هستیم و دهان سنگ اشاره کرد. کنو در سال ۱۹۷۶ درگذشت.

نظر افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب یا نویسنده

کتاب دور از روئی و دیگر آثار کنو معمولاً در مجلات ادبی فرانسه مورد توجه قرار گرفته‌اند. لوموند و فیگارو بارها درباره کنو و نگاه فلسفی-طنزآمیز او به زندگی نقدهایی منتشر کرده‌اند. او از سوی منتقدان به‌عنوان نویسنده‌ای خلاق و پیشرو شناخته می‌شود که توانسته مرزهای ادبیات کلاسیک را بشکند. رمون کنو در دوران حیات خود به عضویت فرهنگستان گنکور درآمد و در انتشارات گالیمار، به‌عنوان ویراستار و نویسنده تأثیرگذار شناخته می‌شد. آثار او بارها در فهرست آثار مهم ادبیات فرانسه قرار گرفته‌اند.

بخشی از کتاب دور از روئی

«زباله‌ها از قوطی فلزی خارج و به سطل زباله ریخته شدند. پوست تخم‌مرغ، هستهٔ میوه، دستمال کاغذی چرب، پوست میوه. با ریختن ناگهانی آن‌ها، کمی بوی گندیدگی در هوا پخش شد، البته بویی که خیلی هم ناخوشایند نبود و بیشتر شبیه بوی خزهٔ نمناک در جنگل‌های انبوه بود، با مقداری بوی قلع که از سطل زبالهٔ کنار چرخ‌دستی کوچکی متصاعد می‌شد که برای بیرون بردن زباله‌ها و گذاشتن‌شان در پیاده‌رو دم‌دست سپورهای شیفت صبح قرار گرفته بود. قوطی خالی را دست‌هایی مردانه به طبقهٔ ششم برمی‌گرداند که در مسیر خدمتکاری آن را دید. دختر با خودش فکر کرد خالی کردن زباله‌ها کاری مردانه نیست، ولی خویشتن‌داری کرد و چیزی نگفت. نمی‌خواست دربارهٔ این سایهٔ مردانه با روب‌دوشامبر اظهارنظر کند، سایه‌ای که راهروی راه‌پلهٔ پشتی را به حضور خود مفتخر کرده بود.

مرد به دختر پیشنهاد کمک داد، چون به نظرش رسید دختر دارد بار سنگینی را حمل می‌کند، ولی دختر نپذیرفت. در همان حال پرسید که آیا مدت زیادی است در این مجتمع زندگی می‌کند، خیر، روز اولش بود. البته مرد از این موضوع خبر داشت، چون همهٔ خدمتکارهای ساختمان و حتی خلق‌وخو، عادات و زمان رفت‌وآمدشان را هم می‌دانست. در سکوت از پله‌ها بالا رفتند، مانند شاخ‌وبرگی که در خودش می‌پیچد و بالا می‌رود. مرد نقاش نبود، ولی به‌خاطر علاقه‌اش به آتلیه‌های نقاشی زیرشیروانی، در خانه‌ای زندگی می‌کرد که با اتاق‌های زیرشیروانی هم‌سطح بود.»