کتاب آرشیو

کتاب «آرشیو» نوشتۀ ویکتوریا شواب و ترجمۀ نوشین برنجیان است و انتشارات چوپان آن را منتشر کرده است. رمان آرشیو یک داستان فانتزی تاریک و اسرارآمیز است که با ترکیبی از المان‌های واقعیت و خیال‌پردازی، دنیایی بدیع و پررمزوراز خلق می‌کند.

درباره کتاب آرشیو

رمان آرشیو با جملاتی غنی و توصیفی آغاز می‌شود که خواننده را بلافاصله وارد دنیای رازآلود و پر از خاطرات می‌کند. این آغاز تأمل‌برانگیز نه‌تنها حسی نوستالژیک را در ذهن تداعی می‌کند، بلکه لایه‌هایی از تاریکی و رمز و راز را نیز به نمایش می‌گذارد. داستان آرشیو حول محور مکنزی بیشاپ (معروف به مک) می‌چرخد، دختری نوجوان که وظیفه‌ای ویژه دارد. او از سوی خانواده‌اش به‌عنوان یک نگهبان (Keeper) انتخاب شده است. کار نگهبان این است که خاطراتی که به‌اشتباه از آرشیو (مکانی اسرارآمیز که مردگان و سوابق آن‌ها در آنجا نگهداری می‌شود) خارج شده‌اند، به‌جای خود بازگرداند. آرشیو جایی است که خاطرات مردگان در آن ذخیره می‌شوند و در یک وضعیت فیزیکی حفظ می‌شوند، اما اگر این خاطرات به هر دلیلی بیدار شوند یا از محل نگهداری خود خارج شوند، می‌توانند دنیای زنده‌ها را به خطر بیندازند.

مک با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود: گذشتۀ شخصی‌اش، شامل ازدست‌دادن برادر کوچک‌ترش که او را در اندوه و احساس گناه غرق کرده است، راهروهای تاریک و خطرناک بین دنیای زنده‌ها و آرشیو که مأموریت‌های او را پیچیده‌تر می‌کنند. دنیاسازی بی‌نظیر، شخصیت‌پردازی عمیق: موضوعات فلسفی و سؤالاتی عمیق درباره مرگ، زندگی و اهمیت خاطرات و ریتم جذاب و تعلیق، از ویژگی‌های برجستۀ رمان آرشیو است. این کتاب به موضوعاتی همچون مرگ، خاطرات، و اهمیت گذشته می‌پردازد و خواننده را درگیر دنیایی می‌کند که در آن، خاطرات افراد به شکل فیزیکی حفظ و نگهداری می‌شوند.

خواندن کتاب آرشیو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

نوجوانان، بزرگسالان و علاقه‌مندان به ژانر فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آرشیو

«اینجا هیچ‌چیز جدیدی برای شروع نداره. به ماشین تکیه دادم و به کورونادو خیره شدم، هتلی که به یک آپارتمان تبدیل شده و می‌دونن. ساختمانی مخروبه با ظاهری عجیب و غیر « بسیار جذاب » مامان و بابا آن را عادی به من زل‌زده. کل مسیر در حال چرخاندن حلقه به‌دور انگشتم بودم و انگشت شستم را روی سه خط حک شده روی سطح آن می‌کشیدم، انگار که بند نقره‌ای آن یک تسبیح است و یا قدرت جادویی دارد. برای جایی ساده، تمیز، خلوت و جدید دعا کردم و حالا چنین جایی نصیبم شده است»