کتاب یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر
معرفی کتاب یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر
کتاب «یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر» نوشتۀ آرنه لیگره و ترجمۀ محمد حامد است و انتشارات شباهنگ آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر
کتاب یک سهگانه و دو نمایشنامه دیگر مجموعهای از ۳ نمایشنامۀ برگزیدۀ آرنه لیگره، نمایشنامهنویس مشهور نروژی است که برای نخستینبار به مخاطبان فارسیزبان معرفی میشود. این مجموعه شامل سهگانهٔ یادها با نمایشنامههای هیچ و از من هیچ و نیز نمایشنامۀ تحسینشدۀ از میان خواهم رفت است که برای لیگره جایزۀ مهم ادبی ایبسن را به همراه آورده است.
آرنه لیگره با سبک خاص خود در نمایشنامهنویسی شهرت جهانی یافته است. او از سال ۱۹۹۸ با نمایشنامه من و مردان و مامان به دنیای تئاتر وارد شد، اما در سال ۲۰۰۷ با نمایشنامۀ انسان بیهدف در اروپا به شهرت بینالمللی رسید. آثار لیگره در کشورهای مختلف اروپایی از جمله سوئد، دانمارک، آلمان و نیز در برزیل و فرانسه اجرا شدهاند و به دلیل توجه او به کاوش درونیات انسانی، مسائل وجودی و بهویژه تنهایی انسان مدرن، در میان منتقدان تئاتر مورد تحسین قرار گرفته است. این موفقیتها باعث شده او را در کنار بزرگان تئاتر نروژ، همچون هنریک ایبسن و یون فوسه، قرار دهند.
نمایشنامههای لیگره با فضایی مینیمالیستی و ساختاری دقیق، بر روابط انسانی و پیچیدگیهای روحی شخصیتها تمرکز دارند. در سهگانهٔ یادها، او با نگاهی عمیق به مقولهٔ خاطرات و اثرات ماندگار آنها بر زندگی افراد میپردازد. این نمایشنامهها، مانند دیگر آثار او، تأثیرات ناآرامیها و پرسشهای درونی شخصیتها را به شکل هنرمندانهای به تصویر میکشند و برای مخاطب فرصتی فراهم میکنند تا در تجربیات و عواطف عمیق انسانی شریک شود.
یک سهگانه و دو نمایشنامه دیگر تجربهای بینظیر از سبک و دیدگاه آرنه لیگره ارائه میدهد. این مجموعه با گنجاندن نمایشنامههای ارزشمند، فرصتی جدید برای مخاطبان تئاتر در ایران فراهم کرده تا با یکی از نویسندگان برجسته و معاصر نروژ آشنا شوند.
خواندن کتاب یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران نمایشنامه و علاقهمندان به تئاتر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب یک سه گانه و دو نمایشنامه دیگر
«پسر: من نشستم روی مبل اتاق پذیرایی. میندازم این یکی پامو روی اون پای دیگه و حالا تابستونه. یعنی که گرمه هوا. شاید هم یک روز بهاریه. درها بازن همشون. مادرم از توی باغ، وارد اتاق میشه. اون با لبخندی نگاهم میکنه.»
حجم
۸۹۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۸۹۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه