کتاب هوای پاک
معرفی کتاب هوای پاک
کتاب «هوای پاک» نوشتۀ آوین عطارنژاد و ویراستۀ فاطمه فلاحتی است و انتشارات فکرونه آن را منتشر کرده است. هوای پاک، داستانی شیرین دربارۀ آلودگی هوا است که برای ردۀ سنی کودکان نوشته شده است.
درباره کتاب هوای پاک
بسیاری از کودکان و نوجوانان به خواندن و نوشتن علاقه نشان میدهند. میدانیم که برای نویسندگی محدودیت سنی وجود ندارد و کودکان و نوجوانان هم میتوانند داستانهای زیبا خلق کنند. شاید کودکان و نوجوانان در سنین پایین هنوز تجربۀ چندانی از زندگی نداشته باشند یا عمق زندگی را هنوز بهخوبی درک نکرده باشند؛ اما تجربیات روزمرۀ زندگیشان با چاشنی تخیل میتواند منجر به نوشتن قصههای جذاب شود. آوین عطارنژاد یکی از همین نویسندگان است. نویسندۀ کتاب هوای پاک با زبانی ساده، روان و کودکانه قصۀ دختری به نام مریم را روایت میکند که یک روز از طریق رادیو متوجه وضعیت آلودگی هوا و تأثیرات آن بر مردم میشود و وقتی به مدرسه میرود از اینکه خواهر دوستش به دلیل آبودگی هوا بستری شده بسیار غمگین میشود؛ بنابراین تصمیم میگیرد که با کمک دوستش به دنبال راه چاره باشند. آیا آنها میتوانند راهحل مناسبی پیدا کنند؟ بااینکه نویسندۀ هوای پاک، کودک است بهخوبی توانسته به موضوع آلودگی هوا و اهمیت حفظ محیطزیست اشاره کند و با چاشنی تخیل آن را به یک قصۀ شیرین تبدیل کند.
انتشارات فکرونه این بستر را برای کودکان و نوجوانان فراهم کرده است تا با دریافت آسان مجوز نشر از وزارت ارشاد و پس از تجاریسازی کتابشان با همکاری تیم ویراستار و تصویرگر فکرونه کتابهای تولیدشده را به یک اثر ملی تبدیل کنند تا علاوه بر ثبت در کتابخانۀ ملی، در کتابفروشیها نیز قابلفروش باشد.
خواندن کتاب هوای پاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و علاقهمندان به ادبیات کودک و نوجوان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هوای پاک
«در یک روز بهاری بعد از تعطیلات، مریم برای رفتن به مدرسه با پدرش سوار ماشین شد. رادیو روشن بود و خبرگزاری هواشناسی اعلام کرد که هوای شهر بسیار آلوده است و باید از سفرهای غیرضروری خودداری کرد. در همان لحظه بود که چشمش به ترافیک شدید ماشینها و دود زیادی که اطراف را گرفته بود افتاد. بسیار ناراحت شد و به فکر فرورفت. وقتی مریم به مدرسه رسید مهسا را در حال گریهکردن دید. از مهسا پرسید چه اتفاقی افتاده است و مهسا با صدای لرزانی گفت: پدر و مادرم، خواهر کوچیکم رو به بیمارستان بردند. او به دلیل آلودگی هوا مریض شده. مریم ناراحت شد و دست مهسا را گرفت و کمی او را دلداری داد و گفت: به نظر من باید کاری کنیم تا از مریضشدن بچههای دیگه جلوگیری بشه.»
حجم
۱۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
حجم
۱۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه