کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ)
معرفی کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ)
کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ) بهقلم صادق نیکویی با ترجمهٔ فاطمه فرجی و مصطفی شالچی را انتشارات شاملو منتشر کرده است. این کتاب، مجموعهای از اشعار صادق نیکویی است که بهصورت سهزبانه (فارسی، انگلیسی و فرانسوی) ترجمه شده است.
درباره کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ)
شعر همواره پناهی بوده برای تجلی احساسات و تمام آنچه که ذهن و قلب آدمی را از آن خود میکند. شعر فارسی نیز از دیرباز و با وجود سخنوران نکتهسنج و شیرینسخن و سخنپرداز از جایگاه مهمی برخوردار بوده و تا به امروز در زندگی مردم جاری است. این ذوق و زبانآوری نه تنها در آثار قدما که در سرودههای شاعران جوان نیز نمود یافته است. کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ) مجموعهای است از سرودههای صادق نیکویی که پیشنهادی مناسب برای علاقهمندان شعر و ادبیات پارسی است. این کتاب برای مطالعهٔ تعداد بیشتری از علاقهمندان به شعر، بهصورت سهزبانه (فارسی، انگلیسی و فرانسوی) منتشر شده است.
خواندن کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران شعر و ادبیات فارسی و همهٔ آنها که به دنبال گریزگاهی برای سبک کردن بار خاطر خود هستند از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب پاییزان (عاشقانه های تلخ)
«پاییزان
نرو که بیتو نگاهم از اشک لبریز است
هوای خاطرههایم هوای پاییز است
مگر حقیقت این قصه را نمیدانی
که کوچ خاتمهٔ تلخ و سرد هر چیز است؟
بیا و درددلی عاشقانه را بشنو
اگر چه این دل خسته حقیر و ناچیز است
دوباره دیدن این ابرهای بارانی
شبیه خاطرهای سخت و رقتانگیز است
تو دور میشوی و بیتو چشم میدوزم
به قاب خالی عکسی که گوشهٔ میز است
بمان بهانهٔ ماندن تو خوب میدانی
چقدر زندگی بیتوام غمانگیز است
Fall
Don't leave; my eyes are full of tears without you My memories mood is alike fall You don't know a truth of this story, That migration is a cold and bitter end of everything?
Come and listen to my lovely heart's words Although this exhausted heart is humble and worthless
Watching again these nimbus Is similar to a hard and pitiful memory You are away and without you gaze upon An empty frame is on the table's corner Stay! Reason of stand, you know well How much life can be sorrowful without you.
tombre
Ne laissés pasl mon yeux sont éploré sans toi Le temp de mes souvenirs est comme l'automne Ne savez vous pas la vérité de cette nouvelle? Que la separation est l'extrémité froide de tout Viens, écoute le téte-à-téte magnon Bien que ce Coeur épuisé est pauvre et sans valeur Observer encore ces nimbus Est semblable à une mémoire dur et miserable Tu marches loin et sans toi, je regarde À la trame cas vide sur le coin de la table Arrête ! l'excuse de rester! Tu compris bien, le combine ma vie est triste.
حجم
۵٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۵٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه