دانلود و خرید کتاب گیتی زهرا مهرابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب گیتی اثر زهرا مهرابی

کتاب گیتی

نویسنده:زهرا مهرابی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب گیتی

کتاب گیتی نوشتهٔ زهرا مهرابی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره انتشارات متخصصان

انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشته‌های ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رشته‌های مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمی‌گردد و در طول این سال‌ها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.

خواندن کتاب گیتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب گیتی

«درخت تنومندی با برگ‌های زرد خشک در کنار حوض سنگی که نیمی از حیاط را دربر گرفته بود، قرار داشت.

برگ‌های درخت بر اثر وزش باد یکی پس از دیگری بر زمین فرو می‌افتاد. تیک‌تیک ثانیه‌های ساعت دیواری در درونش می‌پیچید و چهره‌اش پر از تشویش و اضطراب بود. خیره‌کنان از پنجره اتاق به حیاط در انتظار بازگشت مادر نشسته بود. نام مادرش پروانه بود.

پروانه نگرانی از آینده و تحصیل گیتی را داشت، بر سر این مسئله بیشتر اوقات با همسرش در جدال به سر می‌برد.

بیست‌واندی سال از ازدواجشان می‌گذشت و با بی‌مسئولیتی جلال کنار می‌آمد و جلال در طول این سال‌ها به دنبال شغل مناسبش می‌گشت. پروانه بیشتر از شوهرش برای تداوم زندگی تلاش می‌کرد و به فرزندانش بیشتر از حد توانش اهمیت می‌داد و بار بی‌مسئولیتی جلال را به دوش می‌کشید.

پروانه به گیتی قول داده بود هر کاری از دستش برمی‌آید بکند تا گیتی به آرزویش که ادامه تحصیل بود، برسد. پروانه با قلبی پر از اندوه و دلگیر از رفتارهای آزاردهنده جلال از خانه خارج شده بود. خانه کوچکی را که با کمک برادر بزرگ جلال خریداری کردند.

پروانه یک سال بعد از ازدواجشان شروع به خیاطی کرد.

گیتی از همان کودکی با پشتکار مادرش خو گرفت. در سن نوجوانی خیاطی را از پروانه آموخت. گیتی در بیست‌ودوسالگی دست‌کمی از مادرش در خیاطی نداشت و برای به‌روزشدن در یکی از بهترین خیاط‌خانه‌های تهران مشغول به کار شد و با استعداد ذاتی و با خلاقیتی که در دوخت لباس به کار می‌گرفت، مشتری‌های زیادی داشت، ولی تنها هدف و آرزوی گیتی این بود که پزشک زنان بشود.

از رفتن مادرش ساعت‌ها می‌گذشت، با ترس و دلهره به پدرش که با زیرشلواری راه‌راه سفید جلوی تلویزیون دراز کشیده بود، گفت: «من نگران مادرم خیلی دیر کرده، آمدنش بیش‌ازحد طولانی شده.» جلال با همان اخم همیشگی گفت: «نگرانش نباش همین الان سر و کله‌اش پیدا می‌شود.»

گیتی با سماجت گفت: «این بی‌خیالی‌تان را درک نمی‌کنم.» جلال با لحن تند گفت: «شاید برای خرید به بازار رفته، هفته‌ای نیست که لایه‌چسب و قرقره نخواهد.» گیتی درمانده و بی‌قرار گفت: «من دیروز از بازار تمام وسایل مورد نیاز مادر را خریدم. غیرممکن است بازار رفته باشد. شاید اتفاقی افتاده من دیگر صبر نمی‌کنم می‌روم ببینم کجاست.»

جلال این بار با لحن آرام‌تری گفت: «شلوغش نکن دختر، اخبار که تمام شد با هم می‌رویم ببینیم کجا رفته.»

گیتی با دلخوری پشت به جلال کرد و به بیرون خیره شد و آرام گفت: « ای کاش خودم با ماشین مادر را می‌بردم به خانه مشتری، اشتباه کردم.»

جلال سریع در جایش نیم‌خیز شد و با عصبانیت بالشت زیر سرش را به طرف گیتی پرتاب کرد. با فریاد گفت: «نوکر دست‌به‌سینه مشتری شدی؟ چند بار بگویم مسئولیت رساندن لباس را به دست مشتری قبول نکنید. این بار هم عقدکنان دختر مشتری بوده».

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۹۴ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۹۴ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
تومان