کتاب ماهرو
معرفی کتاب ماهرو
کتاب ماهرو نوشتهٔ هادی جباری است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتاب حاوی مجموعه ای از اشعار عاشقانه و اجتماعی شاعر است.
درباره کتاب ماهرو
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بهوجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و بهلحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم میکنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) میدانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو میسرودهاند.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب ماهرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ماهرو
«شبی ز کوچه ما بی صدا گذشت
چو عطر خاطره ای آشنا گذشت
یکریز سقف دلم چکه می نمود
از بی وفایی ام آن باوفا گذشت
****
از چشم سیاهت همه جا رنگ سیاه
هر شب که سیه بود که یلدا نشود
آن خاطره هایت همه فهماند به من
هر کس که تو دارد تک و تنها نشود
****
از ناکجا آباد دلها آمدی ، خوب آمدی
از شعله چشمی فریبا آمدی ، خوب آمدی
در انتظارم بیایی در شبی تاریک و سرد
ای ماهرو در لیل یلدا آمدی ، خوب آمدی
****
زلفش ز گره بگشود ، عطرش به هوا پیچید
از دست دلم ای کاش آزاد بگرداند
تا زلف تو در بین است هرگز نکنم توبه
آتش که بگیرد دل یکجا همه سوزاند
****
مرا آتش زدی جانا که سوزاندن تماشایی ست
تو مستان را به رقص آری که رقصاندن تماشایی ست
به بندم می کشی نتوانم از این بند بگریزم
نباشد پای رفتن ،این خرامیدن تماشایی ست
****
آتش بیفروزان که چون پروانه بر گردت شوند
هر کس که شد شمعی فروزان گرد "او" باید نشست
****
برای دیدن رویت کنم سرم به زمین خم
نه سر کشم به فلک چون چنار خوش قد نازم
سرم به زیر و نگاهم به آسمان بلند است
به دیدنت برسیدم از این نگاه بلندم».
حجم
۵۱۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۵۱۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه