دانلود و خرید کتاب مسابقه مهدی بنای رضوی
تصویر جلد کتاب مسابقه

کتاب مسابقه

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مسابقه

کتاب الکترونیکی مسابقه نوشتۀ مهدی بنای رضوی است و انتشارات شاملو آن را منتشر کرده است. کتاب مسابقه، یک مجموعه داستان‌ کوتاه است.

درباره کتاب مسابقه

داستان کوتاه مثل دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌‌هایی باز می‌شود و خواننده می‌تواند برای مدت کوتاهی از این دریچه به اتفاق‌هایی که رخ می‌دهند نگاه کند. داستان کوتاه شبیه یک تصویر است. یک عکس. لحظه کوتاهی از زندگی یک شخصیت یا خلق یک حادثه.

ادگار الن پو، اولین داستان کوتاه‌نویس در تاریخ داستان‌نویسی، می‌گوید: "داستان کوتاه روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القا کند. یک اثرِ واحد را."

داستان‌های کوتاه یا در نشریه‌ها و مجلات چاپ می‌شوند و یا به‌صورت مجموعه‌ای از چند داستان در یک کتاب منتشر می‌شوند. داستان‌هایی که در یک کتاب کنار هم قرار گرفته‌اند می‌توانند از یک نویسنده باشند یا از نویسنده‌های مختلف. اگر به دنبال خواندن داستان‌های جذاب و به‌یادماندنی هستید؛ اما حوصله یا وقت کافی برای یک رمان کامل را ندارید، مجموعه داستان‌های کوتاه، بهترین راه‌حل برای شما هستند؛ داستان‌هایی که لذت مطالعه را در زمانی بسیار کوتاه به مخاطبین می‌چشانند. داستان کوتاه مشغله‌های زندگی را دور می‌زند و به مخاطب این فرصت را می‌دهد که از ادبیات و جهانِ تخیل و خلاقیت دور نماند. کتاب مسابقه، مجموعه داستان کوتاه شامل ۵ داستان با عناوینی همچون مسابقه، شاندیز، طیبه و غیره است.

خواندن کتاب مسابقه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان کوتاه معاصر مناسب است.

بخشی از کتاب مسابقه

«مهدي از پشت آخرین واگن قطار و در میان صدای سنگین تلق و تلق ریل، فریاد می‌زد تـا دوسـتش زودتر سوار شود. قطــار در حــال راه‌افتادن بــود. بچه‌ها، روی سنگ‌های بزرگ کنار ریل، دنبال قطار می‌دویدند. هرکدام سعی می‌کرد دستش را به میله واگن آخر قطار در حال حرکت برساند و خودش را بالا بکشد. مهدی و مجید سوار شده بودند و بچه‌ها را تشویق به سوارشدن می‌کردند. هوشنگ درحالی‌که میله متصل به واگن را گرفته بود و پاهـایش روي سنگ‌ها کشـیده می‌شد، خــودش را بــالا کشــید. کفشــش درآمــده بــود و قسمتی از پوست پاهایش کنده شده بود و کمکـم از آن خون می‌آمد. اما او خوشحال از سوارشدن به واگن قطار، اهمیتی به سوزش و زخمی‌شدن پاها و افتادن لنگه‌کفشش نمی‌داد و نمی‌خواست کم بیاورد...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۷۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

حجم

۳۷۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان