کتاب کما
معرفی کتاب کما
کتاب کما نوشتهٔ افسانه خلیلی راد است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب کما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کما
«هراسان از خواب پریدم، خواب وحشتناکی دیدم. تمام تنم به عرق نشست. زبانم خشک شده و به سقف دهانم چسبیده بود، صدایم خفه شده و در گلویم جا خوش کرده بود. به سختی در جایم نشستم و چند نفس عمیق کشیدم. ضربان قلبم نامنظم به سینه میکوبید. تمرکز کردم تا خوابی را که دیده بودم، در ذهنم بررسی کنم. چشمانم را روی هم فشردم. باید بهخاطر بیاورم. آنقدر واقعی بود که وجودم را به لرزه درآورده بود. هنوز خشکی دهانم آزارم میداد. خود را به آشپزخانه رساندم و لیوانی از آبچکان برداشتم و پر از آب کردم و یکنفس سر کشیدم، کمی حالم جا آمد. انگار کسی خانه نبود، طبیعتاً پدرم در این ساعت سر کار بود و خواهرم دانشگاه کلاس داشت و مادرم هم برای خرید رفته بود بیرون.
به حیاط رفتم، آفتاب گرم همهجا را طلایی کرده بود. روی پلهها نشستم و چشمانم را بستم و سرم را به سمت خورشید بالا گرفتم. انگار یخ وجودم داشت کمکم آب میشد. تمام خوابم رو به یاد آوردم، عروسی خودم بود. تمامی میهمانان اموات از دست رفته بودند. مادربزرگها و پدربزرگها. حتی ارواح گذشته مثل آبا و اجدادم هم حضور داشتند. چهره عروس وحشتناک بود، اسکلتی زشت کنارم قدم برمیداشت و ناگهان با انگشتهای بیپوست و گوشتش اشاره کرد و با صدایی وحشتآور گفت: منزل ما آنجاست.... به جایی که اشاره کرد، نگریستم و گوری تاریک و ترسناک دیدم و از خواب پریدم.
این خواب مثل مجازات بود، گویی اشاره به چیزی در زندگیام داشت. احساس میکردم اتفاقی در حال وقوع است».
حجم
۷۸۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۷۸۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه