کتاب غول مقدس
معرفی کتاب غول مقدس
کتاب الکترونیکی غول مقدس نوشتۀ مازیار تهرانی است و نشر تیرگان آن را منتشر کرده است. کتاب غول مقدس، رمانی است که با زبانی طنز داستانی عاشقانه و نامأنوس را بیان میکند.
درباره کتاب غول مقدس
در کتاب غول مقدس میخوانیم که در اوجِ درگیریهای مشروطهچیها با محمدعلیشاه قاجار، دوستعلیخان فرزندِ زنِ صیغهای ناصرالدینشاه، درگیرِ عشق دکتری فرانسوی به نام ژانت(که برای مأموریت به ایران آمده) شده است. دوستعلیخان بازنشستۀ بریگارد قزاق است اما خودش را همهجا ژنرال معرفی میکند. ژنرال، سفیرانِ مختلفی را برایِ عرضِ ارادت و خواستگاری پیشِ مادمازل ژانت فرستاده است اما ژانت، عشقِ ژنرال را نمیپذیرد و مصمم است که زندگی را در انزوا بگذراند.
رحیلا تنها زن عقدی ژنرال، به علت آنکه چند وقتی است که ژنرال حالِ روحی مساعدی ندارد، دلقکی دورهگرد به نام هدایت را برایِ مسخرگی و طنازی به خانه میآورد. در حالی که پیکهایِ مختلفِ ژنرال، مجدداً با پاسخِ منفی مادمازل ژانت باز میگردند، او تصمیمِ عجیبی میگیرد. او که به هوشِ هدایت، اعتماد پیدا کرده است، در اوج ناامیدی، وظیفۀ خواستگاریِ مجدد از مادمازل ژانت را به هدایت محول میکند.
او معتقد است که شوخطبعی و هوش او بهتر از سفرایِ قبلی، قادر است تا دلِ ژانت را به دست آورد. هدایت برایِ خواستگاری از طرفِ ژنرال به نزد مادمازل میرود. ژانت در ابتدا، حاضر به ملاقات با هدایت نیست. اما هدایت، با سماجت و شوخطبعی، او را راضی به صحبت میکند. در ملاقاتِ هدایت با ژانت، سرنوشتْ اتفاق عجیبتری را رقم میزند. ژانت به عشقِ دلقک گرفتار میشود!
خواندن کتاب غول مقدس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای فارسی مناسب است.
بخشی از کتاب غول مقدس
«خانه، محوطههای محصور با دیوارهايِ بلند و باغچهبندیهای مفصـل و اتاقهای همسطح و قرینه در چهار طرف بود که یکطبقه ونیم ارتفـاع داشتند. ایوان، محصورِ پیچکها و مُزین بـه گلدانهای لادن و یـاس، مشرف به حیاط و درختانِ چنار بود. حیاط، کثیف و به ریخته و پُـر از آشغالِ میوه بود، انگار که شبِ قبل سور و ساتی بر پا بوده باشـد. چهـار نفر پیژامه پوش، پاهايِ لختشان را بالا میآوردند و بهدور حوض بـزرگِ وسطِ حیاط رژه میرفتند. دستها و پاهایشان مثـل دستهی خلها، بینظم و شُل و وِل بالا میرفت و پایین میآمد. پاهایشان کـه بـه کـفِ سنگفرشی حیاط میخورد، گُرپگُرپ صدا میکرد. دوست علی خان در لبــاس قزاقــی، لبهی ایــوان، مثــل فرمانــدهانِ بازداشتگاههای اســراي جنگــی ســیخ ایســتاده بــود و چشمهای لاشخوروارش را دوخته بود به مردانِ بی قـوارهیی کـه رژه مـی رفتنـد...»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۶ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۶ صفحه
نظرات کاربران
دوستان داستانش گیرا بود.
رمان پرکشش و جذابی بود. کشمکش بین شاهزاده ی قجری و زنانش و عشقی که شازده در پی آن است داستان را جذاب کرده و همچنین شخصیت مرد رقاصی که وارد قصه می شود و ماجراهای بعد از آن شوک
داستان جالبی داشت