دانلود و خرید کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟ بهاء طاهر ترجمه مریم علی یاری
تصویر جلد کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟

کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟

نویسنده:بهاء طاهر
انتشارات:نشر ایشتار
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟

کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟ به‌قلم بهاء طاهر و ترجمهٔ مریم علی یاری و جواد اصغری را نشر ایشتار منتشر کرده است. این کتاب مجموعه‌ای است از ۶ داستان کوتاه به‌قلم بهاء طاهر.

درباره کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟

داستان کوتاه همچون پنجرهٔ کوچک خانه‌ای بزرگ، فرصت نگاه کردن به برشی از زندگی و عادات و رفتارهای شخصیت اصلی داستان را برای خواننده فراهم می‌کند. هر چند به دلیل فرم داستان کوتاه، شخصیت‌ها و وقایع فرصت بسط و گسترش نمی‌یابند اما چیزی از لذت خواندن این‌گونه کتاب‌ها کاسته نخواهد شد و تجربه‌ای نو برای خوانندگان آفریده می‌شود. کتاب مگر طاووس ها پرواز می‌کنند، مجموعه‌ای است از ۶ داستان کوتاه به‌قلم نویسندهٔ عرب، بهاء طاهر که پیش چشم علاقه‌مندان است.

خواندن کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه خارجی و ادبیات عرب از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب مگر طاووس ها پرواز می کنند؟

«... اسمت چیه؟ ...

نوه‌ام احمد دو سال دارد. او عاشق ادبیات روسیه است. هیچ توجهی به ادبیات عربی، انگلیسی یا زبان‌های دیگر ندارد. از زمانی که بالا رفتن از صندلی کنار کتابخانه‌ام را یاد گرفت و دستش به قفسه‌های بالا رسید، تمام توجهش را صرف رمان‌های روسی کرد. یکی از آن‌ها را انتخاب می‌کند و با شادی و هیجان وافری جلد کتاب را ریزریز می‌کند. این رفتار احمد هم من و هم مادرش را متعجب کرده بود. جلد این کتاب‌ها رنگ جذایی نداشت؛ نه قرمز بودند نه زرد، جلدهایی کاملاً سفید که نام رمان و نویسنده روی آن نوشته شده و این کتاب قطور را پوشش داده بود. اما به دلیلی که ما از آن بی‌خبریم احمد این رمان‌ها را دوست داشت. وقتی لحظه‌ای از جلوی چشمان ما دور می‌شد می‌دیدیم که روی زمین نشسته و کتاب قربانی شده و بقایای جلد پاره‌پارهٔ آن بین پاهایش است. گاهی اوقات هم تکه‌های جلد پاره‌شده به لب‌هایش چسبیده بود. در چنین شرایطی مادرش گونه‌های او را بین انگشت شست و سبابه‌اش می‌گرفت و بدون توجه به گریه‌های فرزندش انگشت خود را وارد دهان او می‌کرد. تا مطمئن شود که داستانهای داستایوفسکی یا تولستوی را نخورده است. پس از آن به‌خاطر شرایط سخت، احمد نثر را رها و همه هم‌وغم خود را صرف شعر کرد. ما کتاب‌های بزرگان ادب روس با آن جلدهای سفید پاره و وارفته را به طبقهٔ بالا تبعید کردیم تا دست احمد به آن‌ها نرسد. کتاب‌های کوچک که پیش‌تر شعر مدرن و پست‌مدرن بودند در طبقات پایین‌تر باقی ماند. احمد همهٔ این کتاب‌ها را به یک چشم می‌دید؛ چون هم کوچک بودند و هم برگه‌های نازکی داشتند. او به پاره کردن جلد آن‌ها اکتفا نمی‌کرد. بلکه جلد و صفحات آنها را به سرعت ریز ریز میکرد و قصاید منثور و اشعار ظرف چند ثانیه پیش از آن که کمک برسد. به ریزه های کاغذ تبدیل می شد. توجه احمد به ادبیات محدود نشد. با اینکه مادر، پدر، مادربزرگ، برادر بزرگترش و طبیعتاً من مراقب بودیم از جلوی چشمان ما دور نشود اما باز هم گاهی اوقات موفق می‌شد که این حصار خفه‌کننده را بشکند و حتی برای چند دقیقه یا ثانیه به کشف دنیای پیرامون خود بپردازد. آخرین کارهایی که او انجام داد، عبارتند از: یک بار نیمی از ادوکلن را نوشید وقتی او را در این حال دیدم بقیه ادوکلن را روی زمین ریخت و با لبخند شیرینی گفت: آنه! وقتی با پزشک تماس گرفتیم توصیه کرد یک لیوان شیر به او بدهیم و تا یک ساعت مواظبش باشیم. در این یک ساعت فهمیدیم او طوری راه می رود که گام‌هایش را با فاصله بر می‌دارد و سرش مانند یویو روی گردنش حرکت می‌کند و بی‌دلیل می‌خندد.» 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

حجم

۵۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان