کتاب پلنگ سیاه

کتاب پلنگ سیاه نوشتۀ نصیر مشایخ در انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. این کتاب دربارۀ زندگی اشرف پهلوی است و در مجموعۀ دانستنی‌های انقلاب اسلامی برای جوانان قرار دارد.

درباره کتاب پلنگ سیاه

کتاب پلنگ سیاه شانزدهمین جلد از مجموعۀ دانستنی‌های انقلاب اسلامی برای جوانان است. این مجلد به زندگی اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی اختصاص دارد.

اشرف‌الملوک پهلوی یکی از چهره‌های اثرگذار دربار پهلوی بود که در ۴ آبان ۱۲۹۸، حدود ۵ ساعت پس از محمدرضا در تهران به دنیا آمد. او علاوه بر عنوان شاهدخت، در دورۀ پهلوی دیپلمات نیز بود. اشرف در دورۀ پادشاهی پهلوی در سمت‌هایی چون رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد فعالیت کرده بود و از فعالان حقوق زنان در ایران به شمار می‌رفت. از اشرف پهلوی به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام برده شده‌ است، چنان‌که در دورۀ نخست‌وزیری مصدق توسط شخص مصدق از کشور تبعید شده بود. اشرف پهلوی نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت. دربارۀ زندگی او بحث‌ها و حرف‌وحدیث‌های زیادی وجود دارد. به‌ویژه ازدواج‌های او باعث شده است که همواره شایعات زیادی حول زندگی او شکل بگیرد. اشرف پهلوی ۱۷ دی ۱۳۹۴ در ۹۶ سالگی در موناکو درگذشت.

کتاب پلنگ سیاه که عنوانش برگرفته که از لقبی است که به اشرف پهلوی نسبت می‌دادند روایتی از زندگی او را از دوران کودکی تا پایان کار ارائه کرده است. سرفصل‌های کتاب عبارت‌اند از: کودکی ناخواسته، کودکی رنجور و تنها، معلمی از شهر فرنگ، در محفل دوستان، در فراق برادر، و این شوهر توست، در سوگ قدرت پدر، شاهزاده سرگردان، اولین مأموریت سیاسی، هژیر: دوستی باوفا، ثریا: رقیب هوشیار، مهری: دامادی ملایم و بی توقع، شیوه شهرآشوبی شهره شهر، اشرف در سازمان ملل، روزهای واپسین، بدنامی قاچاق، و در حسرت ایام.

خواندن کتاب پلنگ سیاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران کتاب‌های تاریخی و زندگی‌نامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پلنگ سیاه

«آنچه‌ در پیش‌رو دارید روایتی‌ مستند از زندگانی‌ یکی‌ از سرمستان‌ بادۀ‌ قدرت‌ است‌ که‌ روزگاری‌ دراز بر مسند زر و زور و بی‌پروا روزهای‌ افول‌ تکیه‌ زده‌بود و اکنون‌ از آن‌ ایام‌ قدرت‌گساری‌، تنها خاطراتی‌ به‌ یاد دارد. داستان‌ چنین‌ زندگانی‌ اشرافی‌ و شاهانه‌ اما بدفرجام‌، حکایت‌ مکرّر تاریخ‌ است‌ که‌ به‌ درازی‌ عمر جهان‌ بر گوش‌ فراموش‌عهد و پندنشنوی‌ بسیاری‌ زمزمه‌ شده‌است‌ و از آن‌ درس‌ و پند نگرفته‌اند و آنرا در لحظه‌، لحظۀ‌ زندگانی‌ خود تجربه‌ کرده‌اند تا به‌ سزای‌ ناباوری‌ خویش‌، بهایی‌ سنگین‌ بپردازند که‌ «چنین‌ است‌ رسم‌ سرای‌ درشت‌!» باشد که‌ «صاحب‌ هوشی‌ پند گیرد».