کتاب بحر سعید
معرفی کتاب بحر سعید
کتاب «بحر سعید» نوشتۀ سیدحسن شکری است و انتشارات روایت باران آن را منتشر کرده است. بحر سعید، سرگذشتنامۀ فرمانده دلاور لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) سردار شهید سعید سلیمانی است.
درباره کتاب بحر سعید
میدانیم که ادبیات مقاومت از فرهنگ مقاومتِ ملتها سرچشمه گرفته و بیش از هر چیز مخاطب را دعوت به پایداری و ازجانگذشتگی میکند و میخواهد روحیۀ مبارزه را ایجاد و تقویت کند. دفاع مقدس یکی از مقاطع حساس تاریخی کشور ایران است و شهدا، نماد فرهنگ ایثار و شهادت هستند؛ بنابراین باید بهدرستی معرفی شوند. امروزه پا به هر کوچه و خیابانی که بگذاریم، از هر بزرگراه یا میدانی که عبور کنیم نام شهدا را میبینیم. کشور ایران پر از قهرمانان بزرگی است که در موقعیتهای سخت و دشوار پا به میدان گذشتند و از جانعزیزشان گذشتند. اما صِرف نامگذاری خیابان برای شناختن و یادآوری این عزیزان کافی نیست به همین دلیل ثبت و ضبط خاطرات شهدا و رزمندگان اهمیت و ضرورت زیادی دارد و نوشتن کتاب یکی از مهمترین ابزارها برای حفظ و انتقال خاطرات و فرهنگ ایثار و شهادت است. زندگینامههای شهدا و ثبت خاطراتشان به افراد کمک میکند تا با ابعاد دیگری از شخصیت، سبک زندگی و جهانبینیشان آشنا شوند.
کتاب بحر سعید همانند بسیاری از کتابهای زندگینامۀ شهدا فرصت بسیار خوب و البته آسانترین روش برای نزدیکشدن به شهدا است. سيد حسن شكری، نويسندۀ دفاع مقدس متولد کربلا است. او با شروع جنگ، مثل برادران شهیدش در مقابل دشمن میایستد و بعد از جنگ هم کتابهای متعددی با موضوع دفاع مقدس و زندگینامۀ شهدا نوشته است. کتاب بحر سعید شانزدهمین جلد از مجموعۀ «بیست و هفت در ۲۷» است که سرگذشتنامههای ۲۷ تن از فرماندهان شهید لشکر ۲۷ محمد رسولالله را طی ۸ سال دفاع مقدس در برمیگیرد. تمامی جلدهای این مجموعه شامل روایتهای موثق از دوران زندگی این شهیدان و همچنین سیره و سلوک رزمندگان میشود. کتاب بحر سعید، سرگذشت پرخاطرۀ سردار سرتیپ شهید سعید سلیمانی فرماندۀ لشکر ۲۷ محمد رسولالله را روایت میکند. روایت داستانی و لحن صمیمی کتاب بحر سعید از ویژگیهای بارز کتاب است که نظر خوانندگان را به خود جلب کرد.
خواندن کتاب بحر سعید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران زندگینامه و علاقهمندان به خاطرات شهدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بحر سعید
«ناگهان رگباری از گلوله، از قایق کمین عراقیها باریدن گرفت روی کانوها و پاروزنهایش. اولین تیر هم خورد به سینۀ اکبر و او را پرت کرد توی آب. سعید معطل نکرد، از کانو جدا شد و شیرجه زد توی آب. صدای شلیکهای بیامان، از زیر آب هولناکتر به گوش میرسید. او با تمام توانش زیر آب شنا میکرد. گلولههای کلاشینکف در اطرافش نفیرهای تند و تیزی داشت و آب را میشکافت و پایین میرفت. سعید نمیدانست چقدر از قایق عراقیها دور شده. نفسش کم آمده بود. خواست بیاید روی آب که دید پاهایش گیرکرده میان تودهای از گیاهان کف هور.»
حجم
۷٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
حجم
۷٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه