دانلود و خرید کتاب من می ترسم! آناهیتا تیموریان
تصویر جلد کتاب من می ترسم!

کتاب من می ترسم!

معرفی کتاب من می ترسم!

کتاب «من می ترسم!» نوشتۀ آناهیتا تیموریان است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است. من می‌ترسم! داستانی خواندنی دربارۀ ترس یک کودک از تاریکی را به همراه تصایر جذاب روایت می‌کند. 

درباره کتاب من می ترسم!

داستان دربارۀ پسر کوچولویی است که از تنهایی می‌ترسید به همین دلیل پدرش همیشه شب‌ها قبل از خواب برایش قصه می‌گفت تا خوابش ببرد. یک شب که قصه‌های پدر تمام می‌شود، پدر تصمیم می‌گیرد که دربارۀ کودکی خودش با پسر کوچولو حرف بزند و برایش تعریف کند که او هم در کودکی می‌ترسید؛ اما نه فقط از تاریکی و تنهایی در شب بلکه از هیولایی با ۱۲ دندان بزرگ و سفید که دست‌هایی بزرگ و چین‌خورده داشت. آیا ممکن است پدرها هم مانند بچه‌ها از چیزی بترسند؟ آیا هیولایی که پدر در اتاقش می‌دید واقعی بود؟

ترس به‌ویژه ترس از تنهایی تاریکی یکی از رایج‌ترین انواع ترس‌ها بین کودکان و کاملاً طبیعی است. این ترس که امکان دارد تا حدود ۱۰ سالگی هم ادامه داشته باشد، بخشی از مراحل رشد کودکان است و بسیاری از آن ها از هرچه در تاریکی می بینند برای خود هیولایی می‌سازند و خیال‌پردازی می‌کنند. آناهیتا تیموریان در کتاب من می‌ترسم با روشی خلاقانه توانسته است ترس رایج کودکان را به قصه‌ای تبدیل کند که می تواند ضمن سرگرم کردن کودکان، مشکل ترس آن‌ها را از بین ببرد. در کتاب من می‌ترسم پدر که کودک همیشه او را قوی و قهرمان می‌داند از ترس های کودکی‌اش حرف می‌زند همین همذات پنداری توانسته است نظر کودکان را به کتاب جلب کند. آن‌ها می خواهند بدانند که پدر در نهایت چطور با ترسش مقابله کرده است. تصاویر کتاب بسیار زیبا، جذاب و کاملاً همسو با محتوای کتاب است. از میان کتاب های دیگر آناهیتا تیموریان، نویسنده و تصویرگر کتاب کودک و نوجوان، می‌توان به «ماه بود و روباه»، «بچه‌ی همه» و «ماهِ من‌... ماهِ ما...» اشاره کرد. 

خواندن کتاب من می ترسم! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان بالای ۷ سال پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب من می ترسم!

«پسر کوچولو از تنهایی می‌ترسید و شب‌ها خوابش نمی‌برد. برای همین بابا هر شب برایش یک قصه می‌گفت تا او بخوابد؛ قصه‌های عجیب، قصۀ پری‌ها، کلاغ‌ها، عروسک‌ها. تا بالاخره یک شب قصه‌ها تمام شدند و بابا مجبور شد قصۀ بچگی‌های خودش را برای پسر کوچولو تعریف کند. بابا گفت: بچه که بود، درست مثل پسر کوچولو، شب‌ها خوابش نمی‌برد و مادرش هر شب قصه‌ای برایش تعریف می‌کرد. قصه که تمام می‌شد، مامان صورتش را می‌بوسید و می‌رفت؛ اما این تازه اول ماجرا بود. چون بابا از چیزی می‌ترسید؛ از هیولا! »

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

حجم

۱۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

قیمت:
۸,۷۰۰
۲,۶۱۰
۷۰%
تومان