کتاب پری جادویی
معرفی کتاب پری جادویی
کتاب پری جادویی نوشتهٔ کری بورنل و ترجمهٔ شیرین وافری است. نشر بوی کاغذ (بوکا) این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان برای کودکان نوشته شده است.
درباره کتاب پری جادویی
کتاب پری جادویی که با تصویرسازیهای «لورا الن اندرسون» منتشر شده، تصویری جذاب از افسانهٔ پریان، خانواده و دوستی ارائه میدهد. «ایزابل» بهعنوان یک کودک ناشنوا، میتواند چیزهایی را ببیند و حس کند که خانوادهاش قادر نیستند. سمعک به ایزابل کمک میکند تا دنیای آنها را درک کند، اما چگونه میتواند آنها را متقاعد کند که وارد دنیای او شوند؟ ایزابل کشف بسیار هیجانانگیزی کرده است؛ یک پری به نام «تابستان آبی» که با لمس خود تمام گلهای تابستانی را در جنگل زنده میکند. این دنیای جادویی در جنگل انتهای باغ پنهان شده است. ایزابل از سمعک استفاده میکند و متوجه میشود پری میتواند به شکل بسیار خاصی با او صحبت کند. او با اشتیاق فراوان، این راز را با خانوادهاش به اشتراک میگذارد، اما خواهر و برادرانش به پری اعتقاد ندارند و حرفهای ایزابل را باور نمیکنند. آنها به دنیای پر سروصدای اطراف خود عادت کردهاند و نمیدانند چگونه صدای پری را احساس کنند. کری بورنل در این کتاب، روابط خواهر و برادری، طبیعت و فصول در حال تغییر را نمایش میدهد؛ همچنین روشی هوشمندانه برای معرفی ناشنوایی ارائه میدهد. درحالیکه ایزابل سعی میکند به اطرافیانش کمک کند تا زمان بگذارند و چیزها را از دید او ببینند، ما روشهای ارتباطی مختلف او مانند سمعک، زبان اشاره و لبخوانی را در تصاویر داستان میبینیم.
خواندن کتاب پری جادویی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان گروه سنی «ب» و «ج» که علاقهمند به داستانهای ماجراجویانه و دارای تصویر هستند، پیشنهاد میکنیم.
درباره کری بورنل
کری بورنل (Cerrie Burnell) در سال ۱۹۷۹ میلادی در لندن به دنیا آمد و با مادر و پدر و برادر کوچکش در همان شهر زندگی کرد و بزرگ شد. دست راست او از زمان تولد مشکل داشت، اما او به خوبی نشان داد که معلولیت نمیتواند مانع موفقیتش شود. او حالا بازیگر، خواننده و نویسندهای موفق است و در حوزهٔ مجریگری برنامههای کودک نیز فعالیت میکند. از دیگر آثار بورنل میتوان به مجموعهٔ داستانی «هارپر» و «ارکستر دیوانه» اشاره کرد.
بخشی از کتاب پری جادویی
«در سکوت و روشنای آفتاب، صدای زنگولهای بسیار کوچک طنینانداز شد؛ صدا به قدری آرام بود که حتی یک موش هم متوجه آن نمیشد.
اما ایزابل که به سکوت عادت داشت، آن را مانند لرزشی در قلبش احساس کرد.
سوسوی نوری وجود داشت. سپس یک پری با بالهای ظریف و نورانی در مقابل ایزابل ظاهر شد. پری به او گفت: «اسم من تابستان آبی است.»»
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه