کتاب شیرا

کتاب «شیرا» نوشتۀ سمیرا آرامی است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است. شیرا داستانی جالب دربارۀ سلطان جنگل است.

درباره کتاب شیرا 

کتاب دربارۀ شیرا سلطان جنگل است. شیرا با بی‌خوابی دست‌وپنجه نرم می‌کرد؛ چون باید تمام جنگل را زیر نظر بگیرد و از حیوانات محافظت کند؛ بنابراین نه دیگر اشتها به غذا داشت، نه می‌توانست غرش کند تا همه گوش به فرمانش باشند و نه می‌توانست بدود و به همۀ قسمت‌های جنگل سر بزند تمامی این مسائل سلطان جنگل را ضعیف کرده بود. اما یک شب تصمیم گرفت یک بازی راه بیندازد تا هم خودش سرگرم و سرحال شود و همکاری کند حیوانات دیگر مثل او بیدار و بی‌خواب شوند. اما چه بازی‌ای می‌تواند نیمه‌های شب همه را سرگرم کند؟

کتاب شیرا داستانی سرگرم‌کننده است که در دنیای حیوانات اتفاق می‌افتد و به موضوع خلاقیت و بازی می‌پردازد. شیر که همیشه به‌عنوان حیوانی قوی شناخته‌شده در داستان شیرا ضعیف شده اما از قدرت تخیل و ذهنش برای ایجاد سرگرمی استفاده می‌کند تا به خودش کمک کند و قدرت تحلیل رفته‌اش را بازگرداند. تصاویر کتاب شیرا زیبا و خاص است و فضای خیالی و اسرارآمیزی را به خواننده منتقل می‌کند. عسل حاذقی تصویرگری کتاب را برعهده داشته است. 

خواندن کتاب شیرا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکانن بالای۷ سال و علاقه‌مندان به ادبیات کودک پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شیرا

«در یک شب بهاری که نه بارانی می‌بارید و نه ستاره‌ای در آسمان بود، شیرا خسته و خواب‌آلود روی تخته‌سنگی نشست و خمیازه کشید. این چندمین شبی بود که خواب از چشمان شیرا رفته بود. شیرا سلطان جنگل بود. باید خوب غذا می‌خورد تا زنده بماند، اما به‌خاطر بی‌خوابی بی‌اشتها و ضعیف شده بود. باید با چشمان تیزبینش همه‌جا را زیر نظر می‌گرفت و از همۀ حیوانات و جنگل محافظت می‌کرد، اما چشمانش از بی‌خوابی جایی را نمی‌دید. شیرا باید می‌غرید تا همۀ حیوانات جنگل گوش به فرمانش باشند؛ اما به‌جای غرش از بی‌خوابی خمیازه می‌کشید. شیرا باید می‌دوید تا به همه جای جنگل سر بزند؛ اما از بی‌خوابی توان راه‌رفتن نداشت. شیرا نگاهی به اطرافش انداخت. همه‌چیز آرام بود و همه خواب بودند.»