کتاب جاناتان مرغ دریایی
معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی
کتاب جاناتان مرغ دریایی نوشتهٔ ریچارد باخ و ترجمهٔ پرستو قاسمی و ویراستهٔ محمد رباط جزی است. انتشارات لذت این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یکی از مشهورترین داستانهای کوتاه و الهامبخش عصر ما. بخش چهارم تازهیافتشدهٔ این داستان در این کتاب آورده شده است.
درباره کتاب جاناتان مرغ دریایی
کتاب جاناتان مرغ دریایی در سال ۱۹۷۰ توسط ریچارد باخ نوشته شد، داستان کتاب دربارهٔ یک مرغ دریایی است که برای آموختن چگونه زیستن و رسیدن به کمال پرواز میکند.«جاناتان» نمیخواهد مانند بقیهٔ مرغان دریایی زندگی کند. او در تلاش است تا تندتر و بالاتر از دیگر مرغان دریایی پرواز کند، اما همنوعان او تغییر را دوست ندارند و او را از جمع خودشان طرد میکنند. داستان زندگی این مرغ دریایی بلندپرواز، نزدیک ۴۰ سال است که میلیونها نفر را به خود جذب کرده است. «جاناتان؛ مرغ دریایی» کتابی پر از امید است؛ داستانِ چگونه پریدن و دلکندن از تمام عادتها. این داستان نمادین میتواند به ما اوجگرفتن را یاد بدهد. ما میتوانیم از این کتاب بیاموزیم که هرگز نباید ناامید شد و دست از تلاش کشید. ریچارد باخ، نویسندهٔ این کتاب خلبانی است که چندین کتاب درمورد پرواز نوشته است. داستان «جاناتان مرغ دریایی» اولین بار در دههٔ ۱۹۶۰ در مجلهٔ «فلایینگ» بهصورت یک داستان کوتاه منتشر شد و بعد بهصورت کتاب درآمد. در اولین سال انتشارش بیش از یک میلیون نسخه از کتاب جاناتان مرغ دریایی در سراسر آمریکا فروخته شد. کتاب جاناتان مرغ دریایی در ابتدا در سه بخش نوشته شده بود، اما در سال ۲۰۱۴ نسخهٔ جدیدی از آن به بازار که آمد که بخش چهارم نیز به آن افزوده شده بود. این کتاب اولینبار با نام «پرندهای به نام آذرباد» در ایران منتشر شد. «راسل مانسن» عکاسی عکسهای این اثر را عهدهدار بوده است.
خواندن کتاب جاناتان مرغ دریایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای خارجی و علاقهمندان به قالب داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره ریچارد باخ
ریچارد باخ در سال ۱۹۳۶ در ایلینوی به دنیا آمد. او از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی، بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد. «جاناتان باخ»، یکی از فرزندان این نویسنده، کتابی به نام «بر فراز ابرها» درمورد رابطهاش با پدری که هیچوقت او را نشناخت، نوشته است. ریچارد باخ در هر حوزهای که مربوط به خلبانی میشود، کار کرده است؛ مانند ساخت تصاویر متحرک در آسمان، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی؛ حتی مدتی نیز بهعنوان راوی و همچنین خلبان نمایشهای هوایی، در یک فیلم که بر اساس یکی از کتابهایش ساخته شده بود، بازی کرد. این فیلم «هیچ چیز اتفاقی نیست» نام داشت. با وجود اینکه به هوانوردی علاقهٔ بسیاری داشت، همیشه دوست داشت بنویسد. یکی از معلمهای ورزشش در دوران دبیرستانش به ریچارد باخ کمک کرد تا به تواناییهای ذاتیاش پی ببرد. از سال ۱۹۵۹ او عقایدی درمورد یک پرنده که علاقه دارد محدودیتهای اطرافش را بشکند داشت. منظور از این علاقهمندی، کتاب «جاناتان مرغ دریایی» است که فیلم آن نیز ساخته شده است. در تمام کتابهای او تقریباً از هواپیما بهعنوان یک وسیله برای رساندن پیام استفاده شده است. او مذهبی به نام «مذهب پرواز» را تأسیس کرده است که پیروانی هم داشته است. از کتابهای او که به فارسی نیز ترجمه شدهاند، میتوان به «جاناتان مرغ دریایی»، «پندار»، «یگانه»، «گریز از سرزمین امن»، «هدیهٔ پرواز» و «فراسوی ذهنم» اشاره کرد که در بیشتر آنها نویسنده با کمک احساس پرواز خواننده ارتباط خوبی برقرار میکند و درمورد شناخت خود، انتخاب و اختیار و درنهایت حقیقت زندگی بحث میکند.
بخشی از کتاب جاناتان مرغ دریایی
«آرایش گروه، مثل شمشیری غولآسا، هیاهو و نزاع همیشگی فوج را یکباره از هم گسست و چشمان هشت هزار مرغ دریایی بدون لحظهای پلک زدن به آنها خیره ماند. هر یک از آن هشت پرنده بهنوبت، در آرایشی حلقه مانند با شتاب اوج گرفتند و سپس با سرعتی بسیار آهسته ایستاده بر ماسهها فرود آمدند. جاناتان شروع به خردهگیری از پرواز کرد، گویی این اتفاق درست مثل مسائل روزمرهٔ دیگر باشد.
با لبخند کنایهآمیزی گفت «برای شروع باید بگویم، همگی در ملحق شدن کمی دیر کردید»
این خبر مثل برق در فوج پخش شد؛ این پرندهها تبعیدیاند و حالا بازگشتهاند؛ و این...این نباید اتفاق بیفتد. تمام پیشبینیهای فلچر از جدال و درگیری در همهمه و سردرگمی فوج ناپدیدشده بود.
یکی از مرغان دریایی جوانتر فوج گفت «بله درست است آنها تبعیدیاند؛ اما از کجا یاد گرفتهاند اینطور پرواز کنند؟»
تقریباً یکساعتی طول کشید تا دستور بزرگ گله به همهٔ مرغان برسد؛ «به آنها توجه نکنید. هرکدام از مرغان دریایی که با تبعیدیها صحبت کند، تبعید میشود. مرغی که از تبعیدیها استقبال کند، قانون گله را زیر پا گذاشته است»
از آن لحظه به بعد، انبوهی از پرهای خاکستری مرغان دریایی از جاناتان روی برگرداندند، اما به نظر نمیآمد که او متوجه شده باشد. او تمرینات پرواز را دقیقاً بر فراز ساحل شورا ادامه داد و برای اولین بار شاگردانش را وادار کرد تا از تمام قابلیتشان استفاده کنند.
جاناتان در پهنهٔ آسمان فریاد زد «مارتین مرغ دریایی! میگویی پرواز با سرعت کم را بلدی؟ هیچچیز دربارهٔ پرواز نمیدانی مگر اینکه ثابت کنی! پرواز کن.»
مارتین ویلیام، مرغ دریایی کوچک و گوشهگیر برای آنکه بیشتر از این مورد خشم آموزگارش قرار نگیرد چنان وحشتزده به پرواز در آمد که تبدیل به جادوگری در پرواز آهسته شد و خود نیز مبهوت ماند. میتوانست سوار بر نسیم ملایم بدون اینکه بال بزند با انحنای پرهایش از ماسهها تا فراز ابرها اوج بگیرد و دوباره فرود بیاید.
چارلز رونالد مرغ دریایی نیز برخلاف جهت باد عظیم کوهستانی تا ارتفاع بیستوچهار هزار پایی اوج گرفت و درحالیکه در هوای سرد و رقیق کوهستان بهسختی نفس میکشید، شاد و شگفتزده فرود آمد و مصمم شد که فراتر و بالاتر بپرد.
فلچر مرغ دریایی که حرکات ایروباتیک۳ را بیش از هر مرغ دیگری دوست داشت، در چرخش عمودی و آهستهٔ شانزده نقطهای مهارت یافت و روز بعد با چرخشی سهگانه از آنهم فراتر رفت. پرهایش نور خورشید را به ساحل منعکس میکرد و چشمان زیادی از ساحل، پنهانی او را مینگریستند.
جاناتان هرلحظه در کنار شاگردانش بود و چیزهای جدید به آنها نشان میداد. پیشنهادهایی میداد و سخت میگرفت و آنها را راهنمایی میکرد. برای تفریح، شبهنگام در میان ابر و توفان که گله با درماندگی روی زمین جمع شده بودند با شاگردانش پرواز میکرد.»
حجم
۹۵۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۹۵۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه