دانلود و خرید کتاب روایت یک معلم معصومه تیماجچی
تصویر جلد کتاب روایت یک معلم

کتاب روایت یک معلم

معرفی کتاب روایت یک معلم

کتاب روایت یک معلم نوشتهٔ معصومه تیماجچی است. انتشارات نظری این کتاب خاطرات را منتشر کرده است.

درباره کتاب روایت یک معلم

کتاب روایت یک معلم حاوی یک ناداستان در قالب خاطرات از تجربهٔ یک معلم در ایران است؛ معلمی که در تمام مقاطع تحصیلی از ابتدایی تا پیش‌دانشگاهی تدریس کرده و تجارب عینی و عملی خودش در دورهٔ تحصیل در دانشگاه فرهنگیان را نیز شرح داده است. معصومه تیماجچی این کتاب را با چکیده و مقدمه آغاز کرده و پس از گذر از دو فصل، نتیجه‌گیری کرده است. این دو فصل، «تجارب معلمی من» و «تبیین و تشریح معلمی خود در آینده» نام دارد.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی.

خواندن کتاب روایت یک معلم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب خاطرات درمورد تجربهٔ یک معلم در ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روایت یک معلم

«در طی این سال‌ها کلاس زبان خود را قطع نکردم و توانستم در آموزشگاه زبان به مراتب بالا برسم (عکس یکی از مدارک را در پیوست ارسال خواهم نمود)، مدیر آموزشگاه از من دعوت نمود در کلاس‌های آموزش مربی شرکت کرده و در آموزشگاه تدریس کنم. خوب همان‌طور که گفته بودم در ابتدا برایم کمی سخت بود چرا که خودم نیز سن چندانی نداشتم و کنترل کلاس‌های پسرانه کمی برایم دشوار بود. اما پذیرفتم و در دوره‌های آموزشی شرکت کردم. همیشه می‌گویند بهترین راه غلبه بر ترس مقابله با آن است، پس سعی کردم نکات ریز کلاس‌داری را خوب یاد بگیرم. آن‌جا نیز فعالیت‌های عملی را (که همانند کارورزی دانشگاه است) گذراندم، به کلاس‌های مختلف فرستاده می‌شدیم تا شیوه کلاس‌داری و تدریس را از نزدیک لمس کنیم. پس از مدتی در آموزشگاه مشغول به تدریس شدم.

با تجربه‌هایی که کسب کرده بودم حس کردم معلمی می‌تواند برایم شغل مناسبی باشد، تا حدودی یاد گرفته بودم که یک معلم باید چگونه برخورد کند، نشست و برخوردش چگونه باشد، از چه طریقی با دانش‌آموزان ارتباط برقرار کند و... . به طور خلاصه می‌توانم بگویم کم‌کم به شغل معلمی علاقه‌مند شدم. با توجه به این امر و این‌که به رشته دبیرستانم علاقه چندانی نداشتم موضوع را با خانواده در میان گذاشتم و گفتم که تصمیم گرفته‌ام تا برای کنکور فقط برای قبولی در رشته زبان درس خوانده و خود را آماده کنم. در ابتدا با مخالفت خانواده‌ام مواجه شدم چرا که والدینم ترجیح می‌دادند همان رشته دبیرستانم یعنی ریاضی- فیزیک را دنبال کنم اما هنگامی که دلایلم را مطرح کردم و از علاقه‌ام صحبت کردم، حتی در مورد یکی از دوستانم که سال قبل در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شده بود و اوضاع مناسبی داشت و از انتخابش راضی بود با والدینم صحبت کردم۷. با این شرط که بتوانم رتبه زیر هزار یعنی رتبه سه رقمی در کنکور بیاورم با تصمیمم موافقت کردند.

پس شروع کردم به درس خواندن، شب و روز درس می‌خواندم چرا که می‌دانستم دانشگاه فرهنگیان فقط رتبه‌های خوب را می‌پذیرد و هم‌چنین باید به قولم عمل کنم، می‌دانستم که باید با اطلاعات و تجربه کافی، به قول معروف دست پر، وارد میدان شوم. با رتبه صد و بیست و سه وارد دانشگاه فرهنگیان شدم و علاوه بر رسیدن به خواسته‌ام به قولم هم وفا کردم. اکنون که به پنج سال پیش نگاه می‌کنم می‌دانم که تصمیم درستی گرفته‌ام و خداوند را شاکرم که در این مسیر دشوار به من کمک کرده است. اکنون بیش از دوران کودکی‌ام می‌دانم که معلمی شغل بسیار سختی است چرا که از نزدیک با آن آشنا شده‌ام اما دیگر مانند گذشته از آن نمی‌ترسم. می‌دانم با تلاش خودم و عنایت پروردگار می‌توانم در این راه با گام‌های استوار قدم بردارم و عملکرد موفقیت‌آمیزی داشته باشم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
چتری برای دروی
شبنم مینوالا
دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه (جلد اول)
عباسقلی غفاری فرد
عدالت اجتماعی و شهر
علی اکبر رضایی
خانه متروک
فاطمه همت جووایقان
المنهج القویم فی شرح تحفه الحکیم
محمدحسین الغروی الاصفهانی
اختلال خواندن
مریم توفان
استالینگراد همچنان می جنگد
کنستانتین سیمونوف
فیزیولوژی و تغذیه ویژه کشتی آماتوری
چارلز پل لمبرت
استرداد مجرمین و تسلیم آن ها در عراق
قاسم عبدالحمید الاورفلی
آمریکا و ایران
سیدهاشم میرلوحی
آمار پارامتریک مقایسه میانگین ها در علوم ورزشی
حسین پورسلطانی زرندی
چگونه یک مربی خصوصی موفق باشیم
کریس هیچکو
دیگو آرماندو مارادونا
هری هریس
سنجش در دیگر کشورها
فاطمه زهرا احمدی
مقدمه کیمبریج بر ساموئل بکت
رانن مک دانلد
ترانه های تنها
وحید دانا
رازهای ازدواج موفق (کاپیتان چسلی «سالی» و لووری سالنبرگر)
مارلو توماس
روانشناسی تمامیت خواهی
ماتیاس دسمت
رهاسازی قدرت خلاقیت
الکس آسبورن
پارلمانتاریسم در ایران
امیرمسعود شهرام نیا

حجم

۱۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۱۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان