دانلود و خرید کتاب گناه شبنم رقیه فرج زاده
تصویر جلد کتاب گناه شبنم

کتاب گناه شبنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گناه شبنم

کتاب الکترونیکی «گناه شبنم» از رقیه فرج زاده است که - انتشارات زهره علوی- آن را به چاپ رسانده است.

درباره کتاب گناه شبنم

رقیه فرج زاده متولد ۱۳۶۳ است و به جز کتاب گناه شبنم، کتاب تلخ‌وشیرین فضای مجازی و سال‌های انتظار را به چاپ رسانده است. کتاب گناه شبنم توسط مهدیه سادات طباطبایی وایقان صفحه‌آرایی شده است و نوید اتحادیان مقدم جلد آن را طراحی کرده است.

رمان گناه شبنم یک رمان عاشقانه فارسی است که بین شبنم و سعید اتفاق می‌افتد. شقایق خواهر شبنم نگران عشق بین این دو است و فکر می‌کند که این عشق سرانجام نخواهد داشت و بعد از مدتی شعله عشق آنها خاموش می‌شود و شبنم از این رابطه آسیب می‌بیند. فرج زاده در این رمان با زبانی ساده و روان به مشکلی که برای شقایق خواهر شبنم افتاده است، می‌پردازد. مخاطب را درگیر تعلیقی که ایجاد شده می‌کند، اینکه سعید چگونه توانسته است که شبنم را که از او متنفر است عاشق خود کند.

خواندن کتاب گناه شبنم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

دوستداران ادبیات فارسی و به‌ویژه رمان‌های عاشقانه فارسی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخش از کتاب گناه شبنم

شقایق با اینکه از رابطه آن دو خبر داشت، ولی دوست نداشت هرگز همچین صحنه‌ای را ببیند. قادر به ایستادن نبود و مأیوس روی نیمکت نشست. بعد از محوشدن ماشین سعید، کوروش هم متعجب کنار شقایق روی نیمکت نشست. باورش برای کوروش سخت بود. کوروش دورادور سعید را می‌شناخت و از نفرت شبنم به سعید هم خبر داشت و این امر باعث تعجب بیشتر کوروش بعد از دیدن آن دو کنار یکدیگر شد.

شقایق با دو دستش سرش را گرفت، چشمانش را به زمین دوخت. کوروش هم بهت‌زده بود و هنوز هم به آن چیزی که دیده بود، شک داشت. دقایقی گذشت تا کوروش به خودش آمد و به سمت شقایق برگشت. شقایق حال خوشی نداشت. کوروش با دیدن اوضاع شقایق سکوت کرد و به فکر فرورفت. دل به دلش نبود و دوست داشت هرچه زودتر سر از ماجرای سعید و شبنم دربیاورد؛ بنابراین مهر سکوت را شکست و رو به شقایق کرد و گفت: "شقایق جان! مثل‌اینکه تو این یه‌ماهی که نبودم، اتفاقاتی افتاده! "

شقایق در جواب همان‌طور که سرش پایین بود گفت: "آره!" کوروش متعجب از جواب شقایق پرسید: "آره؟"

شقایق هم جواب داد: "آره! " دیدی که توام دیدی، منم دیدم؛ اصلاً تمام بچه‌ها دیدن."

در ادامه حرفهاش سرش را بالا آورد و درحالی‌که بیشتر ناراحت و عصبانی بود، گفت: "دنبال چی می‌گردی؟ دوست داری بشنوی؟ مگه عاشق شدن گناهه؟ حالا چه به‌غلط، چه به درست"

کوروش به شقایق نزدیک‌تر شد. وقتی دید او عصبی و ناراحت شده است، دوباره دستش را دور گردن او انداخت و برای آرام‌کردنش گفت: «عزیزم گلم! من که چیزی نگفتم، فقط با دیدن شبنم کنار سعید خیلی متعجب شدم؛ چون از محالات بود که شبنم سعید رو آدم حساب کنه! وقتی این دوتا رو پیش هم دیدم، اصلاً خشکم زد.» حرفش رو نیمه‌تمام گذاشت، دست شقایق را در دستش گرفت، با مهربانی فشرد و گفت: "حالا اگه حرفی زدم که دلخورت کردم ازت معذرت می‌خوام"

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

حجم

۸۸۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان