کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
معرفی کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان نوشتهٔ مهروز میرزائیان و ویراستهٔ الهام امیرنیا و محدثه طهماسبی فر است. این کتاب را انتشارات هورین منتشر کرده است.
درباره کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
یکی از اهداف مهم نظامهای تعلیموتربیت مدرن، پرورش افرادی است که قادر باشند بر مسائل و مشکلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی غلبه کنند. امروزه در تمامی جوامع بشری شاهد تغییر و تحولات لحظهبهلحظهای هستیم که تمامی نهادهای مختلف اجتماعی را تحتتأثیر خود قرار داده است. از میان همهٔ آنها نهاد آموزشوپرورش بهعنوان یک پدیدهٔ فراگیر اجتماعی، دارای ساخت کنش و ویژگیهای متفاوتی است که در جوامع مختلف بسیار متغیر است. با وجود اختلاف در میان نظامهای مختلف آموزشی، پیدایش و پیشرفت و توسعهٔ نظامهای آموزشوپرورش در همهٔ جوامع نشانگر آن است که القای الگوهای فرهنگی، حفظ ارزشهای اجتماعی، گسترش و ترویج دانش، مهارت و فنون، انتقال و حفظ میراثفرهنگی و آدابورسوم برای هر جامعهای از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. از سوی دیگر رشد و بالندگی هر جامعهای مرهون نظام آموزشی آن جامعه است. نظام آموزشی زمانی میتواند کارآمد و موفق باشد که عملکرد تحصیلی یادگیرندگان را در دورههای مختلف موردتوجه قرار دهد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان، رویکردی مناسب برای برنامهریزی، توسعه و تکامل برنامههای آموزشی ایجاد میکند تا بهوسیلهٔ آن بتوان بهترین نتایج ممکن را هم برای توسعهٔ آموزشی موردنظر و هم برای دانشآموزان رقم زد. کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان به این موضوع پرداخته است.
خواندن کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
مطالعهٔ این کتاب به همهٔ والدین، مربیان و کسانی که با کودکان و نوجوانان ارتباط دارند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب مهارت انتخاب شغل و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
«مدل نیکولز (۱۹۸۴)
در مدل نیکولز (۱۹۸۴) دو نوع جهتگیری هدف تحت عناوین جهتگیری تکلیف مشغولی و جهتگیری من مشغولی مطرح شده است. در این مدل فرض بر این است که جهتگیری هدف فرد با عقاید و باورهای وی درباره علل موفقیت رابطه تنگاتنگ دارد. نیکولز (۱۹۸۴) معتقد است که جهتگیری هدف فرد معیاری کلی برای داوری و قضاوت نسبت به علل موفقیت خواهد بود؛ بنابراین جهتگیری هدف عقاید فرد را نسبت به علل موفقیت بهوسیله توجه به اسناد وی پیشبینی خواهد کرد؛ بهعنوانمثال یادگیرندهای با جهتگیری تکلیف مشغولی بر یادگیری بهعنوان علت موفقیت تأکید خواهد داشت. این یادگیرنده بهجای حفظ موضوع سعی در فهم مطالب خواهد داشت؛ اما یادگیرنده با جهتگیری من مشغولی بر توانایی و بهتر از دیگران بودن بهعنوان علت موفقیت تأکید خواهد داشت. استدلال این فرد در مورد موفقیت در مدرسه این است که در امتحان سعی داشته است بهتر از دیگران باشد و کوشش کرده است دیگران را پشت سر بگذارد.
مدل میس و همکاران (۱۹۸۸)
میس و همکاران (۱۹۸۸) در مدل خود سه نوع جهتگیری هدف با عناوین جهتگیری تبحری، جهتگیری من اجتماعی و جهتگیری کارگریزی را مطرح میکنند. در جهتگیری تبحری، پیشرفت در شکل تبحریابی و فهمیدن موضوع متجلی میشود. تأکید بر خودآموزی هسته محوری جهتگیری تبحری در این مدل است. این جهتگیری مشابه با جهتگیری تکلیف در مدل نیکولز (۱۹۸۴) است. اهداف یادگیری در مدل دوک (۱۹۹۹)، جهتگیری تبحری در مدل ایمز (۱۹۹۲)، جهتگیری تکلیف محوری در مدل میگلی و همکاران (۱۹۹۸)، جهتگیری تبحری در مدل الیوت و چرچ (۱۹۹۷) با این جهتگیری تشابه دارند. در جهتگیری من اجتماعی تأکید بر کسب امتیازات بالا و بهدستآوردن تأیید اجتماعی است این جهتگیری مشابه با جهتگیری من مشغولی در مدل نیکولز (۱۹۸۴) است جهتگیری عملکرد گرایشی در مدل میگلی و همکاران (۱۹۹۸) و الیوت و چرچ (۱۹۹۷) با این جهتگیری تشابه دارند. هسته محوری در جهتگیری کارگریزی اجتناب از شکست است. در این جهتگیری انجام تکلیف با کمترین تلاش بهعنوان پیشرفت تلقی میشود. تشابهاتی بین این جهتگیری عملکرد گریزی در مدلهای میگلی و همکاران (۱۹۹۸)؛ الیوت و چرچ (۱۹۹۷) و الیوت و مک گریگور (۲۰۰۱) وجود دارد.»
حجم
۸۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه