کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست
معرفی کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست
کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست سرودهٔ علی باباچاهی است. نشر ثالث این مجموعه شعر معاصر را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست
کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «هرکس به جایی»، «گفتنش مشکل است»، «آهو و یک آهوی دیگر»، «از خودش خیلی جدا شده» و «از سفیدی کاغذ میترسید». این کتاب دفتر اشعار سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ شاعر را در بر گرفته است. این شعرها پر از ارجاعهای شخصی و بازیهای زبانی خاص علی باباچاهی است. گفته شده است که طنز ظریف کلام او در این مجموعه نیز شعرها را مثل همیشه خواندنیتر کرده است.
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بهوجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و بهلحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم میکنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) میدانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو میسرودهاند.
خواندن کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
درباره علی باباچاهی
علی باباچاهی در ۲۰ آبان ۱۳۲۱ و در بندر کنگان در استان بوشهر به دنیا آمد. او شاعر، نویسنده، پژوهشگر و منتقدی ایرانی است. در دورهٔ اول متوسطه بود که به شعر و ادبیات علاقهمند شد و در مسابقهٔ ادبی دانشآموزی دبیرستانهای بوشهر و سپس شیراز رتبهٔ اول را به دست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار «ع. فریاد» چاپ میشد، اما وقتی یکی از شعرهای این شاعر در مجلهٔ «امید ایران» و با عنوان «بهترین شعر هفته» به چاپ رسید، شعرهایش را به امضای خودش در مجلات چاپ کرد. از علی باباچاهی کتابهای متعددی به چاپ رسیده است که از میان آنها میتوان به مجموعه شعرهای «عقل عذابم میدهد»، «نمنم بارانم»، «هوش و حواس گُل شببو برای من کافیست»، «بیا گوشماهی جمع کنیم»، «باغ انار از اینطرف است»، «این کشتی پراسرار»، کتابهای «بیرونپریدن از صف (گفتوگو، نقد و نظر، مقاله)» و «این بانگ دلاویز (شعر و زندگی فریدون توللی)» اشاره کرد.
بخشی از کتاب هوش و حواس گل شب بو برای من کافی ست
«"این مخفیکاری نیست"
در ابعادی مخفی مخفی شدهست
نه این که آژیر قرمز کشیده شده
یا حشرهای تعقیبش کرده بر دیوار نازکی که به درّهٔ عمیقی مشرف
(است
اعتماد به نفس عجیبی دارد
پیش میآید که مخفیگاهش را در انظار عمومی مخفی نکند
دست خودش را بگیرد و بی آنکه مخفیانه
هم دنبال آب حیات غوطه بخورد در رود نیل
هم در کویر لوت با شوخطبعی عزرائیل را صدا بزند
به جادههای چند طرفه علاقهٔ مفرطی دارد
اما چشمبندش را در این مواقع محکمتر میبندد
با این کارش به انکارِ کار و بار خودش میپردازد
پرندگان مضطربی که دور سرش از تخم شترمرغ ناگهان سر در
(میآورند هیچوقت
حدقهاش را از دو جانور دریایی خالی نمیکنند هیچوقت
از یک طرف به ترنجْ چیزهایی میگوید که زبان به زبان
(میچرخد
از طرف دیگر بر پوست پرتقال چیزی نمینویسد که اِفشا شود
رازی که تنها با تو درمیان گذاشته.
– ای نامه که میروی به سویش!
این نارنجک خنثی نشده را دانه دانه انار به یار من برسان!
و بگو تکلیفت را با بند نافم که برای تو در صندوقچهای یافتهام؟
خب! یافتهام دیگر!
زیر درخت بید از هیچ بادی هم که نترسم بالاخره!
چند قطرهٔ خون از دماغ تو بر ناخنهایم که بچکد چکیده
آنوقت غنائمی از تو شتر به شتر به من رسیده
خودمانیم
آدم اَشکال عجیبی میشنود
از آدمهایی که شکل عوض نمیکنند ولی شکلهای متعددی
(دارند
مثلاً همین آقا که در کویر لوت میقاپد گل نرگسی از دست
(عزرائیل
نرگس من!
بلاتکلیفی هم میتواند خون دماغ بشود
نه سرنگ لازم است نه تفنگ
– عجله نکن!
به کانتینرِ سرِ کوچه چند سی سی رُبّ انار خالص و ناخالص
اهدا کردهام.
دیماه ۱۳۸۷»
حجم
۱۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۱۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه